25- قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394- 1390)
فصل اول - فرهنگ اسلامی - ایرانی (مواد 1 تا 14)
ماده 1
دولت موظف است با همكاري ساير قوا « الگوي توسعه اسلامي ـ ايراني» كه مستلزم رشد و بالندگي انسانها بر مدار حق و عدالت و دستيابي به جامعهاي متكي بر ارزشهاي اسلامي و انقلابي و تحقق شاخصهاي عدالت اجتماعي و اقتصادي باشد را تا پايان سال سوم برنامه تدوين و جهت تصويب به مجلس شوراي اسلامي ارائه دهد. اين الگو پس از تصويب در مجلس شوراي اسلامي مبناي تهيه برنامه ششم و برنامههاي بعدي قرار ميگيرد.
تبصره ـ دبيرخانه تهيه اين الگو در قوه مجريه مستقر خواهد بود و رؤساي قواي سهگانه كشور موظفند با اتخاذ سازوكارهاي لازم در هر قوه به فرآيند تهيه آن كمك كنند.
ماده 2
دولت موظف است بر اساس نقشه مهندسي فرهنگي كشور و نظامنامه پيوست فرهنگي كه تا پايان سال اول برنامه به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي ميرسد نسبت به تهيه پيوست فرهنگي براي طرحهاي مهم و جديد اقدام نمايد.
تبصره ـ معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور كه در اين قانون به اختصار « معاونت» ناميده ميشود، در ابتداي هر سال عناوين طرحهاي مهم موضوع اين ماده را تهيه و به دستگاههاي ذيربط جهت اجراء ابلاغ مينمايد.
ماده 3
به منظور تعميق ارزشهاي اسلامي، باورهاي ديني و اعتلاي معرفت ديني و تقويت هنجارهاي فرهنگي و اجتماعي و روحيه كار جمعي، ابتكار، ترويج فرهنگ مقاومت و ايثار، تبليغ ارزشهاي اسلامي و انقلاب اسلامي و گسترش خط و زبان فارسي، دولت مكلف است حمايتهاي لازم را از بخش غيردولتي اعم از حقيقي و حقوقي در موارد زير به عمل آورد:
الف ـ برنامههاي اجرائي ديني، مذهبي، هنري، فرهنگي، آموزشي و علمي
ب ـ طراحي، توليد، توزيع، انتشار و صدور خدمات و محصولات فرهنگي، هنري، رسانهاي، صنايع دستي و ميراث فرهنگي
ج ـ توسعه توليدات و فعاليتهاي رسانهاي، فرهنگي و هنري ديجيتال و نرمافزارهاي چند رسانهاي و نيز حضور فعال و تأثيرگذار در فضاي مجازي
د ـ توسعه و راهاندازي مؤسسات، هيأتها و تشكلهاي فرهنگي، هنري، رسانهاي، ديني و قرآني
هـ ـ اقدام براي حذف اسامي لاتين از سردر اماكن عمومي، شركتها و بستهبندي كالاهاي غيرصادراتي
تبصره1ـ دولت موظف است كليه استانداردهاي لازم براي خط و زبان فارسي و تاريخ هجري شمسي را حداكثر تا پايان سال اول تدوين نمايد.
تبصره2ـ طراحي، توليد، توزيع و صدور خدمات و محصولات فرهنگي، هنري و سينمايي، رسانهاي، صنايع دستي كه موجب ترويج فرهنگ برهنگي، بدحجابي و بيحجابي و ابتذال باشند، ممنوع است.
ماده 4
در اجراي منشور توسعه فرهنگ قرآني مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، معاونت موظف است حداكثر تا پايان سال دوم برنامه، اسناد راهبردي توسعه حوزههاي آموزش عمومي، تبليغ و ترويج، پژوهش و آموزش عالي قرآني كشور را براساس پيشنهاد شوراي توسعه فرهنگ قرآني تهيه و براي تصويب به هيأت وزيران تقديم كند.
ماده 5
به منظور تبيين مباني اسلام ناب محمدي (ص) و فرهنگ غني قرآن كريم، انقلاب اسلامي و انديشههاي ديني و سياسي حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري و نيز شناساندن و معرفي فرهنگ و تمدن اسلامي ـ ايراني و گسترش خط و زبان و ادبيات فارسي به ويژه براي ايرانيان خارج از كشور، با تأكيد بر تقريب مذاهب اسلامي و تقويت گفت و گو و همگرايي بين پيروان اديان و نخبگان علمي و فكري جهان و توسعه ارتباط و همكاري با مراكز ايرانشناسي، اسلامشناسي و صيانت از مفاخر معنوي، فرهنگي و علمي « سند ملي توسعه روابط فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در سطح بينالملل» تا پايان سال اول برنامه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي) با همكاري وزارت امور خارجه و ساير دستگاههاي مرتبط، شوراي عالي حوزه علميه قم و جامعه المصطفي العالميه تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 6
به منظور توسعه فضاهاي مذهبي فرهنگي و بهرهگيري بهينه از بقاع متبركه، گلزار شهدا و اماكن مذهبي و تثبيت جايگاه مسجد به عنوان اصليترين پايگاه عبادي و تربيتي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ وزارت مسكن و شهرسازي، بنياد مسكن انقلاب اسلامي و شهرداريها موظفند در طراحي و اجراي طرحهاي جامع تفصيلي شهري و هادي روستايي و شهركها و شهرهاي جديدالاحداث، اراضي مناسبي را براي احداث مسجد و خانه عالم پيشبيني و پس از آمادهسازي، بدون دريافت هزينه و با حفظ مالكيت عمومي و دولتي در اختيار متقاضيان احداث مساجد قرار دهند.
ب ـ مالكان اماكن تجاري، اداري و خدماتي جديدالاحداث موظفند نمازخانه مناسبي را در اماكن مذكور احداث نمايند. تأييد نقشه مجتمعهاي مذكور منوط به پيشبيني محل مناسب براي نمازخانه بر اساس دستورالعمل ابلاغي شوراي عالي معماري و شهرسازي است.
ج ـ سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور و شهرداريها موظفند نسبت به احداث يا اختصاص فضاي كافي و مناسب براي مسجد يا نمازخانه در پاركهاي ملي و بوستانهاي شهري اقدام نمايند.
د ـ كليه دستگاههاي اجرائي، مراكز آموزشي، بيمارستانها و مراكز درماني، مجموعههاي ورزشي، مجتمعهاي رفاهي، تفريحي و مجتمعهاي تجاري اعم از دولتي يا غيردولتي، موظفند نسبت به احداث يا اختصاص و نگهداري فضاي كافي و مناسب براي مسجد يا نمازخانه اقدام نمايند.
هـ ـ وزارتخانههاي راه و ترابري و نفت موظفند نسبت به احداث مسجد و نمازخانه در پايانههاي مسافري و جايگاههاي عرضه سوخت بينشهري و همچنين نگهداري و مديريت مساجد و نمازخانههاي مذكور از طريق بخش غيردولتي اقدام نمايند.
و ـ به منظور ارتقاء كاركرد فرهنگي و هنري مساجد، برقراري عدالت فرهنگي و ترويج فرهنگ اسلامي و جذب جوانان و نوجوانان به مساجد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مكلف است با رعايت موازين اسلامي ترتيبي اتخاذ نمايد تا پايان برنامه حداقل يك چهارم مساجد شهري و روستاهاي بالاي هزار نفر جمعيت برخوردار از كانون فرهنگي و هنري باشند.
ماده 7
دولت به منظور زنده و نمايان نگه داشتن انديشه ديني و سياسي و سيره عملي حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري و برجسته كردن نقش آن به عنوان يك معيار اساسي در تدوين الگوي توسعه اسلامي ـ ايراني و سياستگذاريها و برنامهها و تسري آن به مجموعه اركان نظام، از انجام پژوهشها و مطالعات بنيادي و كاربردي در عرصه فرهنگسازي، آموزشي و تأسيس رشتههاي تخصصي لازم با تكيه بر علوم، فناوري و بهرهگيري مناسب از ظرفيت دانشگاهها و مؤسسات پژوهشي و پاياننامههاي دورههاي تحصيلات تكميلي با موضوعاتي مرتبط با حضرت امام خميني (ره)، مقام معظم رهبري، انقلاب اسلامي، دفاع مقدس و ايثار و شهادت در داخل و خارج از كشور و تجهيز كتابخانههاي عمومي كشور و كتابخانههاي معتبر خارجي به آثار منتشر شده در اين زمينه، در قوانين بودجههاي سنواتي حمايت مالي مينمايد. همچنين براي تشويق پديدآورندگان آثار برتر علمي، فرهنگي، هنري و ادبي مرتبط و نيز چهرهها و شخصيتهاي انقلابي و عدالتخواه در سطح جهان به ويژه افرادي كه اقدامات مؤثر در جهت ترويج انديشه امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري انجام دهند با رعايت اصل يكصد و بيست و نهم (129) قانون اساسي نشان ملي حضرت امام (ره) و رهبري اعطاء نمايد.
ماده 8
به منظور توسعه انجمنها و قطبهاي علمي حوزوي و دانشگاهي، كرسيهاي نظريهپردازي، نقد و مناظره، دولت از توسعه آموزشها و پژوهشهاي بنيادين كاربردي در حوزههاي دين و نشر فرهنگ و معارف اسلامي و گرايشهاي تخصصي مرتبط حمايتهاي لازم را در ابعاد مالي، حقوقي به عمل آورد.
ماده 9
به دولت اجازه داده ميشود به منظور افزايش سرانه بهرهمندي اقشار مختلف مردم از فضاهاي فرهنگي، هنري و ورزشي و ايجاد زيرساختهاي لازم براي توسعه فعاليت فرهنگي و هنري اقدامهاي زير را انجام دهد:
الف ـ حداكثر پنجاه درصد (50%) هزينه تكميل مراكز فرهنگي، هنري، ديني و قرآني داراي پيشرفت فيزيكي حداقل پنجاه درصد (50%) بخش غيردولتي و همچنين احداث اماكن ورزشي همجوار و متعلق به مساجد و كانونهاي فرهنگي ورزشي جوانان بسيج را كه تكميل و بهرهبرداري از آنها براي استفاده عمومي ضروري است بر اساس آئيننامه مصوب هيأت وزيران به صورت كمك بلاعوض تأمين نمايد.
تبصره ـ در صورت تغيير كاربري اينگونه مراكز يا تغيير استفاده از عمومي به خصوصي، معادل ارزش كمكهاي دولتي به قيمت روز از دريافتكنندگان اين كمكها أخذ ميشود.
ب ـ از تأسيس شهركهاي سينمايي، تلويزيوني و رسانهاي و اداره آنها حمايت مالي و حقوقي نمايد.
ماده 10
دولت موظف است به منظور ساماندهي فضاي رسانهاي كشور، مقابله با تهاجم فرهنگ بيگانه و جرايم و ناهنجاريهاي رسانهاي، در چهارچوب سياست و ضوابط مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و فراهم آوردن زمينه بهرهبرداري حداكثري از ظرفيت رسانهاي اقدامات قانوني در موارد ذيل را انجام دهد:
الف ـ تهيه و تدوين « نظام جامع رسانهها» تا پايان سال اول برنامه با رويكرد تسهيل فعاليتهاي بخش غيردولتي
ب ـ ارتقاء آگاهي، دانش و مهارت همگاني، تقويت رسانههاي ماهوارهاي و اينترنتي همسو و مقابله با رسانههاي معارض خارجي
ج ـ پيشنهاد، وضع و اجراي سـياستها و مقررات مورد نياز و ايجاد و تقويت سازوكارهاي لازم براي ساماندهي، نظارت و پالايش محتواي ديداري، شنيداري و نوشتاري در فضاي رسانهاي كشور اعم از رسانههاي مكتوب، ديداري، شنيداري، رقومي (ديجيتال)، مجازي و شبكههاي ارتباطي غيرمكالماتي، شبكههاي داده و ماهوارهاي و سامانههاي مخابراتي به شوراي عالي انقلاب فرهنگي
ماده 11
سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي مجاز است:
الف ـ اقدامات قانوني در جهت امكان ايجاد مراكز فرهنگي و گردشگري و نحوه تأسيس مراكز تخصصي غيردولتي را در زمينه ميراث فرهنگي از قبيل موزهها، مرمت آثار فرهنگي و تاريخي، كارشناسي اموال تاريخي و فرهنگي و همچنين مراكزي جهت نظارت بر مراكز اقامتي، پذيرايي، دفاتر خدمات مسافرتي و گردشگري با استاندارد لازم و شرايط سهل و آسان را فراهم نمايد.
ب ـ از راهاندازي موزههاي تخصصي به ويژه موزههاي دفاع مقدس و شهدا توسط مؤسسات يا نهادهاي عمومي غيردولتي، تعاوني و بخش خصوصي حمايت مالي نمايد.
ج ـ از ايجاد مراكز حفظ آثار و فرهنگ سنتي عشايري و روستايي توسط بخش خصوصي و نهادهاي عمومي غيردولتي و تعاوني با رعايت موازين اسلامي به منظور توسعه گردشگري آن مناطق حمايت مالي نمايد.
د ـ از مالكيت و حقوق قانوني مالكين بناها و آثار و اشياء تاريخي منقول در جهت حفظ، صيانت و كاربرد مناسب آنها و اقدامات لازم جهت بيمه آثار فرهنگي، هنري و تاريخي حمايت مالي و معنوي نمايد.
هـ ـ آثار فرهنگي تاريخي و ميراث معنوي حوزه فرهنگي ايران، موجود در كشورهاي همسايه و منطقه و ساير كشورها به عنوان ميراث فرهنگي را شناسايي و از آنها حمايت نمايد.
ماده 12
ـدولت به منظور تعميق ارزشها، باورها و فرهنگ مبتني بر هويت اسلامي و ترويج سيره و سنت اهل بيت عليهمالسلام و استفاده بهينه از ظرفيت معنوي اماكن زيارتي به ويژه در شهرهاي مقدس مشهد، قم و شيراز نسبت به انجام امور ذيل تا پايان برنامه اقدام مينمايد:
الف ـ شناسايي دقيق نيازها و مشكلات زائرين، برنامهريزي و تدوين ساز و كارهاي لازم جهت ساماندهي امور زائرين و تأمين زيرساختهاي لازم از طريق حمايت از شهرداريها و بخشهاي غيردولتي
ب ـ توسعه امكانات، فعاليتهاي فرهنگي و خدمات زيارتي در قطبهاي زيارتي و گردشگري مذهبي و فراهم نمودن زمينه زيارت مطلوب و اجراي پروژههاي زيربنايي مورد نياز در قالب بودجههاي سنواتي
ماده 13
دولت مكلف است به منظور توسعه ورزش همگاني، قهرماني و توسعه زيرساختهاي ورزشي اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ اعتبارات تملك دارائيهاي سرمايهاي و هزينهاي مورد نياز را در رديفهاي مستقل در قالب بودجههاي سنواتي منظور نمايد.
ب ـ اعتبار مورد نياز براي پرداخت تسهيلات در قالب وجوه اداره شده، يارانه سود و كارمزد و يا كمكهاي بلاعوض به متقاضيان بخش خصوصي و تعاوني براي احداث، توسعه و تكميل واحدهاي ورزشي را در رديف مستقل بودجههاي سنواتي پيشبيني نمايد.
تبصره ـ پرداخت هرگونه وجهي از محل بودجه كل كشور به هر شكل به ورزش حرفهاي ممنوع است.
ماده 14
وزارت جهاد كشاورزي موظف است اراضي ملي غيركشاورزي به استثناء اراضي واقع در مناطق چهارگانه محيط زيست و خارج از حريم شهرها و محدوده روستاها را كه مورد نياز سازمان تربيت بدني است، به منظور احداث و توسعه اماكن و فضاهاي ورزشي تأمين و به طور رايگان به سازمان تربيت بدني واگذار نمايد. همچنين وزارت مذكور موظف است با تأييد سازمان تربيت بدني، اراضي با شرايط فوق را كه مورد نياز بخش غيردولتي و تعاوني براي احداث اماكن ورزشي است به قيمت ارزش معاملاتي اعلامشده توسط وزارت امـور اقتصادي و دارائي با اولـويت به تعاونيهاي ايثارگران واگذار نمايد. تغيير كاربري اين قبيل اراضي ممنوع است.
فصل دوم - علم و فناوری (مواد 15 تا 23)
ماده 15
به منظور تحول بنيادين در آموزش عالي به ويژه در رشتههاي علوم انساني، تحقق جنبش نرمافزاري و تعميق مباني اعتقادي، ارزشهاي اسلامي و اخلاق حرفهاي و با هدف ارتقاء كيفي در حوزه دانش و تربيت اسلامي، وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي مكلفند اقدامات زير را انجام دهند:
الف ـ بازنگري متون، محتوا و برنامههاي آموزشي و درسي دانشگاهي مبتني بر آموزهها و ارزشهاي ديني و هويت اسلامي ـ ايراني و انقلابي و تقويت دورههاي تحصيلات تكميلي با بهرهگيري از آخرين دستاوردهاي دانش بشري، با اولويت نياز بازار كار
ب ـ تدوين و ارتقاء شاخصهاي كيفي به خصوص در رشتههاي علوم انساني به ويژه در رشتههاي علوم قرآن و عترت و مطالعات ميان رشتهاي با بهرهگيري از امكانات و توانمنديهاي حوزههاي علميه و تأمين آموزشهاي مورد نياز متناسب با نقش دختران و پسران
ج ـ نهادينه كردن تجارب علمي و عملي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس با انجام فعاليتهاي آموزشي، پژوهشي و نظريهپردازي در حوزههاي مرتبط
د ـ همكاري با حوزههاي علميه و بهرهمندي از ظرفيتهاي حوزه در عرصههاي مختلف
هـ ـ گسترش كرسيهاي نظريهپردازي، نقد و آزادانديشي، انجام مطالعات ميان رشتهاي، توسعه قطبهاي علمي و توليد علم بومي با تأكيد بر علوم انساني با همكاري شوراي عالي حوزه علميه و دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
و ـ استقرار نظام جامع نظارت و ارزيابي و رتبهبندي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي بر اساس شاخصهاي مورد تأييد وزارتخانههاي مذكور منوط به عدم مغايرت با مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي با هدف ارتقاء كيفيت آموزشي و پژوهشي
تبصره ـ پس از استقرار نظام جامع نظارت و ارزيابي و تضمين كيفيت، هرگونه گسترش و توسعه رشتهها، گروهها و مقاطع تحصيلي موكول به رعايت شاخصهاي ابلاغي از سوي وزارتخانههاي ذيربط توسط دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و تحقيقاتي است. وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي حسب مورد مجازند عمليات اجرائي سنجش كيفيت و رتبهبندي را بر اساس اين نظام به مؤسسات مورد تأييد در بخش غيردولتي واگذار نمايند.
ماده 16
دولت مجاز است به منظور دستيابي به جايگاه دوم علمي و فناوري در منطقه و تثبيت آن تا پايان برنامه پنجم، اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ بازنگري آئيننامه ارتقاء اعضاء هيأت علمي به نحوي كه تا پنجاه درصد (50%) امتيازات پژوهشي اعضاي هيأت علمي معطوف به رفع مشكلات كشور باشد.
براي تحقق اين امر تمهيدات لازم براي ارتقاء هيأت علمي از جمله توسعه و تقويت دورههاي تحصيلات تكميلي، افزايش فرصتهاي مطالعاتي اعضاء هيأت علمي در داخل و خارج از كشور و ايجاد مراكز تحقيقاتي و فناوري پيشرفته علوم و فنون در كشور، تسهيل ارتباط دانشگاهها با دستگاههاي اجرائي از جمله صنعت فراهم خواهد گرديد.
ب ـ ايجاد ظرفيت لازم براي افزايش درصد پذيرفتهشدگان دورههاي تحصيلات تكميلي آموزش عالي، با ارتقاء كيفيت به گونهاي كه ميزان افزايش ورود دانشآموختگان دوره كارشناسي به دورههاي تحصيلات تكميلي به بيست درصد (20%) برسد.
ج ـ برنامهريزي و حمايت لازم براي تأمين هيأت علمي مورد نياز دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي به منظور ارتقاء شاخص نسبت عضو هيأت علمي تماموقت به دانشجو در تمامي دانشگاهها اعم از دولتي و غيردولتي به گونهاي كه تا پايان برنامه نسبت كل دانشجو به هيأت علمي تماموقت در دانشگاهها و مؤسسات آموزشي عالي غيردولتي به حداكثر چهل و در دانشگاه پيام نور به حداكثر دويست و پنجاه برسد.
د ـ نسبت به ايجاد، راهاندازي و تجهيز آزمايشگاه كاربردي در دانشگاهها و مؤسسات آموزشي، شهركهاي دانشگاهي، علمي، تحقيقاتي، شهركهاي فناوري، پاركهاي علم و فناوري و مراكز رشد از طريق دستگاههاي اجرائي و شركتهاي تابعه و وابسته آنها اقدام نمايد. بخشي از نيروي پژوهشي اين آزمايشگاهها ميتواند توسط پژوهشگران دستگاه اجرائي يا شركت، اعضاء هيأت علمي و دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه تأمين گردد. دستگاههاي اجرائي و شركتها ميتوانند بخشي از اعتبارات پژوهشي خود را از طريق اين آزمايشگاهها هزينه نمايند.
هـ ـ به منظور افزايش سهم تحقيق و پژوهش از توليد ناخالص داخلي به گونهاي برنامهريزي نمايد كه سهم پژوهش از توليد ناخالص داخلي، سالانه به ميزان نيمدرصد (5/0%) افزايش يافته و تا پايان برنامه به سه درصد (3%) برسد. در اين راستا منابع تحقيقات موضوع اين بند را هر سال در بودجه سنواتي در قالب برنامههاي خاص مشخص نموده و نيز در پايان سال گزارش عملكرد تحقيقاتي كشور موضوع اين بند را به كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايند.
و ـ وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي موظفند با همكاري ساير دستگاههاي ذيربط ضمن اعمال اقدامات ذيل شاخصهاي آن را پايش نموده و گزارش عملكرد سالانه را به كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايد.
1ـ ارتقاء كمي و كيفي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي بر اساس عدالت آموزشي و اولويتهاي سند چشمانداز با رعايت ساير احكام اين ماده
2ـ اصلاح هرم هيأت علمي تماموقت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي اعم از دولتي و غيردولتي با فراهم آوردن بسترهاي لازم و با تأكيد بر شايستهسالاري
3ـ گسترش ارتباطات علمي با مراكز و نهادهاي آموزشي و تحقيقاتي معتبر بينالمللي از طريق راهاندازي دانشگاههاي مشترك، برگزاري دورههاي آموزشي مشترك، اجراي مشترك طرحهاي پژوهشي و تبادل استاد و دانشجو با كشورهاي ديگر با تأكيد بر كشورهاي منطقه و جهان اسلام به ويژه در زمينههاي علوم انساني، معارف ديني و علوم پيشرفته و اولويتدار جمهوري اسلامي ايران بر اساس نقشه جامع علمي كشور با هدف توسعه علمي كشور و توانمندسازي اعضاء هيأت علمي
4ـ ايجاد هماهنگي بين نهادها و سازمانهاي پژوهشي كشور جهت سياستگذاري، برنامهريزي و نظارت كلان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري
5 ـ تدوين و اجراي طرح نيازسنجي آموزش عالي و پژوهشي در نخستين سال اجراي برنامه به منظور توسعه متوازن مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي دولتي و غيردولتي با توجه به نيازها و امكانات
6 ـ استقرار نظام يكپارچه پايش و ارزيابي علم و فناوري كشور تحت نظر شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري با هماهنگي مركز آمار ايران جهت رصد وضعيت علمي كشور در مقياس ملي، منطقهاي و بينالمللي و تعيين ميزان دستيابي به اهداف اسناد بالادستي مبتني بر نظام فراگير و پوياي آمار ثبتي و ارائه گزارش سالانه به كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي
7ـ انجام اقدامات قانوني لازم براي تكميل و اجراي نقشه جامع علمي كشور در راستاي بند (11) سياستهاي كلي ابلاغي برنامه پنجم
8 ـ برنامهريزي براي تحقق شاخصهاي اصلي علم و فناوري شامل سهم درآمد حاصل از صادرات محصولات و خدمات مبتني بر فناوريهاي پيشرفته و مياني، سرانه توليد ناخالص داخلي ناشي از علم و فناوري، تعداد گواهي ثبت اختراع، تعداد توليدات علمي بينالمللي، نسبت سرمايهگذاري خارجي در فعاليتهاي علم و فناوري به هزينههاي تحقيقات كشور و تعداد شركتهاي دانشبنيان
دولت موظف است به گونهاي برنامهريزي نمايد كه تا پايان برنامه حداقل به جايگاه رتبه دوم در منطقه در اين زمينه برسد.
ماده 17
دولت مجاز است به منظور توسعه و انتشار فناوري و حمايت از شركتهاي دانشبنيان اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ حمايت مالي از پژوهشهاي تقاضا محور مشترك با دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي، پژوهشي و فناوري و حوزههاي علميه در موارد ناظر به حل مشكلات موجود كشور مشروط به اين كه حداقل پنجاه درصد (50%) از هزينههاي آن را كارفرماي غيردولتي تأمين و تعهد كرده باشد.
ب ـ حمايت مالي و تسهيل شكلگيري و توسعه شركتهاي كوچك و متوسط خصوصي و تعاوني كه در زمينه تجاريسازي دانش و فناوري به ويژه توليد محصولات مبتني بر فناوريهاي پيشرفته و صادرات خدمات فني و مهندسي فعاليت ميكنند و نيز حمايت از راهاندازي مراكز رشد و پاركهاي علم و فناوري از طريق بخش غيردولتي
ج ـ حمايتهاي قانوني لازم در راستاي تشويق طرفهاي خارجي قراردادهاي بينالمللي و سرمايهگذاري خارجي براي انتقال دانش فني و بخشي از فعاليتهاي تحقيق و توسعه مربوط به داخل كشور و انجام آن با مشاركت شركتهاي داخلي
د ـ حمايت مالي از ايجاد و توسعه بورس ايده و بازار فناوري به منظور استفاده از ظرفيتهاي علمي در جهت پاسخگويي به نياز بخشهاي صنعت، كشاورزي و خدمات
هـ ـ حمايت مالي از پاياننامهها و رسالههاي دانشجويي در راستاي ارتقاء بهرهوري و حل مشكلات كشور
و ـ تأمين و پرداخت بخشي از هزينه ثبت اختراعات، توليد دانش فني و حمايت مالي از توليدكنندگان براي خريد دانش فني و امتياز اختراعات
تبصره1ـ دستگاههاي اجرائي مكلفند امكانات و تجهيزات پژوهشي و تحقيقاتي، آزمايشگاهها و كارگاهها را با نرخ ترجيحي در اختيار مؤسسات و شركتهاي دانشبنيان مورد تأييد شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري در چهارچوب مصوبه هيأت وزيران قرار دهند.
تبصره2ـ در راستاي توسعه و انتشار فناوري به دستگاههاي اجرائي اجازه داده ميشود مالكيت فكري، دانش فني و تجهيزاتي را كه در چهارچوب قرارداد با دانشگاهها و مؤسسات پژوهشي و فناوري دولتي ايجاد و حاصل شدهاست به دانشگاهها و مؤسسات يادشده واگذار نمايند.
تبصره3ـ سازمان ثبت اسناد و املاك كشور موظف است صرفاً پس از ارائه گواهي مميزي علمي اختراعات از سوي مراجع ذيصلاح نسبت به ثبت اختراعات اقدام نمايد.
تبصره4ـ اعضاء هيأت علمي ميتوانند با موافقت هيأت امناء همان دانشگاه نسبت به تشكيل مؤسسات و شركتهاي صددرصد (100%) خصوصي دانشبنيان اقدام و يا در اين مؤسسات و شركتها مشاركت نمايند. اين مؤسسات و شركتها براي انعقاد قرارداد پژوهشي مستقيم و يا غيرمستقيم با دستگاههاي اجرائي، مشمول قانون منع مداخله كاركنان در معاملات دولتي و تغييرات بعدي آن نيستند.
ماده 18
دولت به منظور گسترش حمايتهاي هدفمند مادي و معنوي از نخبگان و نوآوران علمي و فناوري اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ ارتقاء منزلت اجتماعي از طريق فرهنگسازي
ب ـ تسهيل در ارتقاء تحصيلي و ورود به رشتههاي تحصيلي مورد علاقه در دورههاي قبل و بعد از ورود به دانشگاه
ج ـ اعطاء حمايتهاي مالي و بورس تحصيلي از طريق وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و بنياد ملي نخبگان
د ـ هدايت تحصيلي در زمينهها و رشتههاي اولويتدار مورد نياز كشور
هـ ـ برقراري بيمه تأمين اجتماعي و بيمه پايه سلامت فرد و خانواده وي
و ـ رفع دغدغه خطرپذيري مالي در انجام مراحل پژوهشي و امور نوآورانه
ز ـ حمايت از تجاريسازي دستاوردهاي آنان
ح ـ تقويت ابعاد معنوي، بصيرتافزايي، خودباوري و تعلق ملي
ط ـ ايجاد و تقويت مراكز علمي، تحقيقاتي و فناوري توانمند در تراز بينالمللي و با امكانات خاص در شاخههاي مختلف علوم و فنون بنيادي و راهبردي با بهكارگيري نخبگان و دانشمندان در جهت خلق دانش، ايدههاي نو و تبديل علم به ثروت در طول برنامه
ي ـ ايجاد فرصتهاي شغلي مناسب براي نخبگان و استعدادهاي برتر متناسب با تخصص و توانمنديهاي آنها و اولويتهاي كشور با حمايت از سرمايهگذاريهاي خطرپذير جهت تبديل دانش فني به محصول قابل ارائه به بازار كار
ك ـ ايجاد ساز و كارهاي مناسب براي افزايش سهم مشاركت انجمنهاي علمي، نخبگان و استعدادهاي برتر در تصميمسازيها و مديريت كشور
ل ـ ايجاد ساز و كار لازم براي مشاركت انجمنهاي علمي، نخبگان و دانشمندان كشور در همايشها، كنفرانسها و مجامع علمي و پژوهشي بينالمللي و برتر جهان و بهرهگيري از توانمنديهاي دانشمندان و نخبگان ايراني در جهان و فراهم كردن فرصتهاي مطالعاتي مناسب در داخل و خارج كشور
م ـ تأمين و پرداخت بخشي از هزينههاي ثبت جواز امتياز علميدر سطح ملي و بينالمللي و ايجاد تمهيدات و تسهيلات لازم براي انتشار آثار مفيد علمي آنان.
ماده 19
الف ـ در راستاي تحقق بند (8) سياستهاي كلي ابلاغي و با هدف ارتقاء كيفي سه حوزه دانش، مهارت و تربيت اسلامي به دولت اجازه داده ميشود برنامه تحول بنيادين در نظام آموزش و پرورش كشور را در چهارچوب قوانين موضوعه و با رعايت اولويتهاي ذيل تدوين نمايد و پس از تصويب در هيأت وزيران به اجراء درآورد:
1ـ تحول در برنامههاي آموزشي و پرورشي و درسي جهت كسب شايستگيهاي مورد نياز فرد ايراني توسط دانشآموختگان دوره آموزش عمومي مبتني بر فلسفه تعليم و تربيت اسلامي و نيازسنجي و به كارگيري فناوري
2ـ هدايت تحصيلي بر اساس علايق و ويژگيهاي دانشآموزان، توسعه حرفهاي و سرمايه انساني مورد نياز كشور
3ـ اصلاح نظام ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با تأكيد بر رويكرد ارزشيابي براي تحقق فرآيند ياددهي ـ يادگيري در كليه دورههاي تحصيلي و تحقق كامل اين فرآيند تا پايان برنامه
4ـ بسترسازي و ايجاد انگيزه لازم براي ورود دانشآموزان مستعد به رشتههاي علوم انساني
5 ـ برنامهريزي براي برقراري توازن بين تعداد دانشآموزان در رشتههاي مختلف تحصيلي متناسب با نيازهاي جامعه به تدريج و در طول برنامه و برقراري توازن تا پايان برنامه
6 ـ بسترسازي مناسب براي كسب حداقل يك شايستگي و مهارت با توجه به نياز بازار كار تا پايان برنامه براي تمامي دانشآموزان دوره متوسطه نظري
7ـ استقرار نظام تضمين كيفيت جهت پايش، ارزشيابي، اصلاح و افزايش بهرهوري
8 ـ سنجش و ارتقاء صلاحيتهاي حرفهاي نيروي انساني موجود و مورد نياز آموزش و پرورش بر اساس شاخصهاي آموزشي و پرورشي
9ـ ارائه برنامه جامع آموزش قرآن اعم از روانخواني و فهم قرآن و برنامه تلفيقي قرآن، معارف اسلامي و عربي با اهداف قرآني
10ـ برنامهريزي جهت تدوين برنامههاي آموزشي ارتقاء سلامت جسماني و رواني مبتني بر آموزههاي ديني و قرآني
11ـ تقويت و گسترش نظام مشاوره دانشآموز و خانواده جهت تحقق سلامت روحي دانشآموزان
12ـ بهرهبرداري از اماكن ورزشي سازمان تربيت بدني در ساعات بلااستفاده جهت ارتقاء سلامت جسمي دانشآموزان
13ـ افزايش سرانه فضاهاي ورزشي دانشآموزان
14ـ بهكارگيري فناوري ارتباطات و اطلاعات در كليه فرآيندها جهت تحقق عدالت آموزشي و تسهيل فرآيندهاي موجود و ارائه برنامههاي آموزشي و دروس دورههاي تحصيلي به صورت الكترونيكي
15ـ ايجاد تعامل و ارتباط مؤثر با ديگر نظامهاي آموزشي در كشور از جمله آموزش عالي به عنوان زير نظام يك نظام واحد
16ـ ايجاد تعامل آموزشي سازنده با ديگر كشورها و مراكز بينالمللي مانند يونسكو، آيسسكو و يونيوك
ب ـ دولت موظف است به منظور افزايش بهرهوري از طريق بهينهسازي در منابع انساني و منابع مالي در وزارت آموزش و پرورش به نحوي اقدام نمايد كه در طول برنامه سهم اعتبارات غيرپرسنلي به پرسنلي افزايش يابد.
ج ـ آموزش و پرورش مجاز است در حدود مقرر در اصل پانزدهم (15) قانون اساسي گويش محلي و ادبيات بومي را در مدارس تقويت نمايد.
د ـ وزارت آموزش و پرورش موظف است به منظور تضمين دسترسي به فرصتهاي عادلانه آموزشي به تناسب جنسيت و نياز مناطق به ويژه در مناطق كمتر توسعهيافته و رفع محروميت آموزشي، نسبت به آموزش از راه دور و رسانهاي و تأمين هزينههاي تغذيه، رفت و آمد، بهداشت و ساير امور مربوط به مدارس شبانهروزي اقدام نمايد.
هـ ـ وزارت آموزش و پرورش مكلف است براي تأمين نيازهاي ويژه و توانبخشي گروههاي مختلف آموزشي اقدامات زير را انجام دهد:
1ـ منعطفسازي مدارس و گسترش اجراي برنامههاي تلفيقي و فراگير
2ـ تدوين برنامههاي جامع اطلاعرساني جهت آگاهسازي و آموزش والدين كودكان با نيازهاي خاص
3ـ تقويت طرح سنجش كودكان و افزايش امر مشاوره در اين مدارس
4ـ توسعه مدارس استثنايي و كودكان با نيازهاي خاص و فراهم آوردن شرايط و امكانات خاص لازم جهت توانمندسازي و افزايش مهارتهاي مورد نياز اينگونه آموزشپذيران
و ـ سازمان صدا و سيما موظف است در راستاي ترويج ارزشهاي اسلامي ـ ايراني، ارتقاء سطح فرهنگ عمومي و مقابله با ناهنجاريهاي فرهنگي و اجتماعي، تقويت و گسترش برنامههاي آموزشي، علمي و تربيتي در شبكههاي مرتبط به ويژه براي دانشآموزان و دانشجويان در جهت حمايت از تحول در نظام آموزش و پرورش و تقويت هويت ملي جوانان را در اولويت قرار دهد.
ماده 20
الف ـ به منظور زمينهسازي براي تربيت نيروي انساني متخصص و متعهد، دانشمدار، خلاق و كارآفرين، منطبق با نيازهاي نهضت نرمافزاري، با هدف توسعه كمي و كيفي دولت مجاز است:
1ـ هزينه سرانه تربيت نيروي انساني متخصص مورد تقاضاي كشور بر اساس هزينههاي آموزشي و هزينههاي خدمات پژوهشي، تحقيقاتي و فناوري مورد حمايت را در چهارچوب بودجهريزي عملياتي براي هر دانشگاه و مؤسسه آموزشي، تحقيقاتي و فناوري دولتي محاسبه و به طور سالانه تأمين كند.
2ـ حمايت مالي و تسهيل شرايط براي افزايش تعداد مجلات پژوهشي و ترويجي كشور در زمينههاي مختلف علمي با حفظ كيفيت به گونهاي كه تا پايان برنامه تعداد مجلات و مقالات چاپ شده در مجلات علمي داخلي نسبت به سال پاياني برنامه چهارم را حداقل به دو برابر افزايش دهد. همچنين تمهيدات لازم براي دسترسي به بانكهاي اطلاعاتي علمي معتبر را فراهم نمايد.
3ـ از ده دانشگاه برتر وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و پنج دانشگاه برتر وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كه داراي عملكرد برجسته در راستاي گسترش مرزهاي دانش و فناوري هستند حمايت مالي و حقوقي و پشتيباني ويژه نمايد.
4ـ از انجمنهاي علمي، حمايت مالي به عمل آورد.
ب ـ دانشگاهها، مراكز و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي و فرهنگستانهايي كه داراي مجوز از شوراي گسترش آموزش عالي وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و ساير مراجع قانوني ذيربط ميباشند بدون الزام به رعايت قوانين و مقررات عمومي حاكم بر دستگاههاي دولتي به ويژه قانون محاسبات عمومي، قانون مديريت خدمات كشوري، قانون برگزاري مناقصات و اصلاحات و الحاقات بعدي آنها و فقط در چهارچوب مصوبات و آئيننامههاي مالي، معاملاتي و اداري ـ استخدامي ـ تشكيلاتي مصوب هيأت امناء كه حسب مورد به تأييد وزراء علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و در مورد فرهنگستانها به تأييد رئيسجمهور ميرسد، عمل مينمايند. اعضاء هيأت علمي ستادي وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نيز مشمول حكم اين بند هستند. حكم اين بند شامل مصوبات، تصميمات و آئيننامههاي قبلي نيز ميگردد و مصوبات يادشده مادام كه اصلاح نگرديده به قوت خود باقي هستند.
تبصره1ـ هرگونه اصلاح ساختار و مقررات مالي ـ اداري، معاملاتي، استخدامي و تشكيلاتي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي دولتي و همچنين فرهنگستانهاي تخصصي فقط مشمول مفاد اين بند است.
تبصره2ـ اعتبارات اختصاصيافته از منابع عمومي دولت به اين مراكز و مؤسسات كمك تلقي شده و بعد از پرداخت به اين مراكز به هزينه قطعي منظور و براساس بودجه تفصيلي مصوب هيأت امناء و با مسؤوليت ايشان قابل هزينه است.
ج ـ معادل درآمدهايي كه مؤسسات و مراكز آموزش عالي، پژوهشي و فناوري و فرهنگستانها در هر سال از محل تبرعات، هدايا و عوايد موقوفات جذب مينمايند از محل درآمد عمومي نيز به عنوان اعتبارات تملك دارائيهاي سرمايهاي تأمين و محاسبه ميگردد.
د ـ به منظور افزايش كارآيي مأموريتهاي اصلي دانشگاهها در امور آموزش، پژوهش و فناوري در هر سال حداقل بيست درصد (20%) از امور خدمات رفاهي دانشجويان از نظر ساختاري از بدنه دانشگاهها جدا و به بخش غيردولتي واگذار گردد.
هـ ـ دولت مكلف است به منظور كاهش تصديگري، جلوگيري از انجام امور موازي و تقويت نقش حاكميتي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، وحدت رويه در سياستگذاري و برنامهريزي، ارتقاء كميت و كيفيت ارائه خدمات دانشجويي نسبت به ايجاد مديريت واحد ساماندهي امور مربوط، بهرهگيري از مجموعه امكانات و توانمنديهاي حقوقي، پرسنلي و اعتبارات صندوق رفاه دانشجويان، فعاليتهاي امور ورزشي دانشجويان، اداره تربيت بدني و معاونت دانشجويي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، طي سال اول برنامه اقدام كند.
و ـ اعتبارات هزينهاي و تملك دارائيهاي سرمايهاي از محل بودجه عمومي دولت به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي و فرهنگستانها براساس رديف مستقل در بودجه سنواتي آنها در قالب اعتبارات ملي اختصاص مييابد.
ز ـ به دولت اجازه داده ميشود به منظور حمايت از دانشجويان دانشگاههاي دولتي، آزاد اسلامي، علمي ـ كاربردي و پيام نور و آموزشكدههاي فني و حرفهاي وابسته به وزارت آموزش و پرورش، مؤسسات آموزش عالي غيردولتي كه داراي مجوز از يكي از وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري يا بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ميباشند تسهيلات اعتباري به صورت وام بلندمدت قرضالحسنه در اختيار صندوق رفاه دانشجويان و يا ساير نهادهاي ذيربط قرار دهد.
ح ـ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و تحقيقاتي مجازند از ظرفيت مازاد بر سهميه آموزش رايگان خود و يا ظرفيتهاي جديدي كه ايجاد ميكنند، بر اساس قيمت تمامشده يا توافقي با بخش غيردولتي و با تأييد هيأت امناء در مقاطع مختلف دانشجو بپذيرند و منابع مالي دريافتي را حسب مورد پس از واريز به خزانه كل به حساب درآمدهاي اختصاصي منظور كنند.
ط ـ به دانشگاهها اجازه داده ميشود بخشي از ظرفيت آموزشي خود را از طريق پذيرش دانشجوي خارجي با دريافت شهريه تكميل كنند. در موارد خاص به منظور ترويج ارزشهاي اسلامي و انقلابي پذيرش دانشجوي خارجي با تصويب هيأت امناء بدون دريافت شهريه يا با تخفيف، مجاز است.
ي ـ دانشگاههاي كشور، حسب مورد به تشخيص وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي با تصويب شوراي گسترش وزارتخانههاي مربوط، ميتوانند نسبت به تأسيس شعب در شهر محل استقرار خود يا ديگر شهرها و مناطق آزاد داخل كشور و نيز در خارج كشور به صورت خودگردان و با دريافت شهريه از داوطلبان اقدام كنند.
ك ـ شهريه دانشجويان جانباز بيست و پنج درصد (25%) و بالاتر و فرزندان آنان، فرزندان شاهد، آزادگان و فرزندان آنان و دانشجويان تحت پوشش كميته امداد امام خميني (ره) و سازمان بهزيستي از محل اعتبارات رديف مستقل معاونت تأمين شود.
تبصره1ـ پذيرش دانشجو در شعب دانشگاههاي مذكور در داخل كشور خارج از آزمون سراسري انجام خواهد شد. ضوابط پذيرش دانشجو براي دوره كارشناسي توسط كارگروه موضوع ماده (4) قانون پذيرش دانشجو در دانشگاهها مصوب 16/8/1386 و براي دورههاي تحصيلات تكميلي با پيشنهاد دانشگاهها و حسب مورد با تأييد يكي از وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري يا بهداشت، درمان و آموزش پزشكي تعيين ميشود.
تبصره2ـ ميزان شهريه دريافتي از دانشجويان با توجه به نوع رشته و سطح خدمات آموزشي، كمك آموزشي و رفاهي ارائهشده، توسط هيأت امناء دانشگاه تعيين و اعلام ميشود.
اجراي دورههاي مشترك با دانشگاههاي معتبر خارجي طبق ضوابط وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در اينگونه شعب بلامانع است.
تبصره3ـ دولت مکلف است حداکثر ظرف سه ماه از تاريخ درخواست داوطلب نسبت به اعطاء رواديد (ويزا) و اجازه اقامت براي اعضاء هيأت علمي و دانشجويان خارجي اين شعب دانشگاهي و جامعه المصطفي العالميه اقدام کند.
تبصره4ـ دانشجويان ايراني اين شعب دانشگاهي، همانند ساير دانشجويان از معافيت تحصيلي برخوردار خواهند بود.
تبصره5 ـ نحوه پذيرش دانشجو موضوع بندهاي (ح) و (ي) اين ماده در مقاطع مختلف به پيشنهاد هيأت امناء دانشگاهها و مؤسسات يادشده و حسب مورد با تأييد وزارتخانههاي ذيربط و با رعايت قانون پذيرش دانشجو در دانشگاهها مصوب 16/8/1386 خواهد بود. در مقاطع کارشناسي ارشد و بالاتر با استفاده از ظرفيتهاي جديد از طريق امتحانات ورودي مؤسسات يادشده با در نظر گرفتن توان علمي داوطلبان با رعايت ضوابط سازمان سنجش آموزش کشور خواهد بود.
تبصره6 ـ مدرک تحصيلي دانشجويان موضوع بندهاي (ح) و (ي) اين ماده با درج نوع پذيرش و محل تحصيل صادر ميگردد.
ل ـ حوزههاي علميه از تسهيلات، مزايا و امکاناتي که براي مراکز آموزشي و پژوهشي تعيينشده يا ميشود، برخوردار هستند.
ماده 21
دولت مکلف است به منظور گسترش شايستگي حرفهاي از طريق افزايش دانش و مهارت با نگرش به انجام کار واقعي در محيط، اصلاح هرم تحصيلي نيروي کار و ارتقاء و توانمندسازي سرمايههاي انساني، کاهش فاصله سطح شايستگي نيروي کار کشور با سطح استاندارد جهاني و ايجاد فرصتهاي جديد شغلي و حرفهاي براي جوانان و ارتقاء جايگاه آموزشهاي فني و حرفهاي براي نظام آموزش فني و حرفهاي و علمي ـ کاربردي کشور اعم از رسمي، غيررسمي و سازماننايافته، ظرف يکسال از تاريخ تصويب اين قانون در محورهاي زير سازوکارهاي لازم را تهيه و با پيشبيني الزامات مناسب اجراء کند:
الف ـ استمرار نظام کارآموزي و کارورزي در آموزشهاي رسمي متوسطه و عالي، غيررسمي فني و حرفهاي و علمي ـ کاربردي.
ب ـ فراهمسازي ارتقاء مهارت در کشور از طريق اعطاء تسهيلات مالي با نرخ ترجيهي و تأمين فضاهاي فيزيکي و کالبدي با شرايط سهل و زمينهسازي حضور فعال و مؤثربخش غيردولتي در توسعه آموزشهاي رسمي و غيررسمي مهارتي و علمي ـ کاربردي کشور.
ج ـ افزايش و تسهيل مشارکت بهرهبرداران از آموزش فني و حرفهاي در بخشهاي دولتي و غيردولتي.
د ـ هماهنگي در سياستگذاري و مديريت در برنامهريزي آموزشهاي فني و حرفهاي کشور به عنوان يک نظام منسجم و پويا متناسب با نياز کشور.
هـ ـ کاربست چهارچوب صلاحيتهاي حرفهاي ملي به صورت منسجم براي ارتباط صلاحيتها، مدارک و گواهينامهها در سطوح و انواع مختلف در حوزه حرفه و شغل در جهت به رسميت شناختن يادگيري مادامالعمر و تعيين شايستگيهاي سطوح مختلف مهارتي.
و ـ نيازسنجي و برآورد نيروي انساني کارداني موردنياز و صدور مجوز لازم و حمايت به منظور تأسيس و توسعه مراکز آموزش دورههاي کارداني در بخش خصوصي و تعاوني و ايجاد ظرفيتهاي مورد نياز تا سال چهارم برنامه.
ز ـ رتبهبندي مراکز آموزشهاي فني و حرفهاي رسمي و غيررسمي بر اساس شاخصهاي مديريت اجرائي، فرآيند ياددهي ـ يادگـيري، نيروي انساني، تحقـيق و توسعه منابع و شاخص پشتيباني فراگيران.
ماده 22
دولت مکلف است مابهالتفاوت اعتبارات مصوب و اعتبارات تخصيصيافته با احتساب تعديل سالهاي اجراي طرح موضوع قانون اصلاح ماده (1) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، مصوب 30/1/1385 را براي بازسازي و مقاومسازي مدارس بدون استحکام از محل منابع عمومي و يا حساب ذخيره ارزي در قالب بودجه سنواتي حداکثر ظرف سه سال اول برنامه تأمين نمايد.
تبصره ـ دولت همچنين مکلف به تنظيم و اجراي سياستهاي حمايتي از خيرين مدرسهساز ميباشد و بايد معادل کمکهاي تحققيافته آنان را جهت تکميل پروژههاي نيمهتمام در بودجه سنواتي منظور نمايد.
آييننامه اجرائي اين ماده حداکثر ظرف دو ماه از تصويب برنامه توسط وزارت آموزش و پرورش تهيه و به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ماده 23
از ابتداي برنامه دانشکدهها و آموزشکدههاي فني حرفهاي وزارت آموزش و پرورش با کليه امکانات، اموال منقول و غيرمنقول و نيروي انساني و دارائيها و تعهدات و مسؤوليتها از وزارت مذکور منتزع و به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري ملحق ميگردد.
وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مکلف است در مقاطع کارداني پيوسته و کارشناسي ناپيوسته به پذيرش دانشجو در اين دانشکدهها و آموزشکدهها اقدام نمايد.
تبصره ـ مبناي انتزاع و انتقال، دانشکدهها و آموزشکدههاي فني حرفهاي است که در سال تحصيلي 1389ـ 1388 فعال بوده يا مجوز داشتهاند.
فصل سوم - اجتماعی (مواد 24 تا 45)
ماده 24
به منظور ارتقاء شاخص توسعه انساني به سطح کشورهايي با توسعه انساني بالا و هماهنگي رشد شاخصهاي آموزش، بهداشت و اشتغال در کشور، سند راهبردي « ارتقاء سطح شاخص توسعه انساني» پس از تصويب هيأت وزيران اجراء ميشود.
ماده 25
وزارت کار و امور اجتماعي مکلف است حداکثر تا پايان سال اول برنامه، سند ملي کار شايسته را حسب مصوبات سازمان بينالمللي کار و حقوق کار و حقوق کارگران و کارفرمايان در جهت تثبيت حقوق بنيادين کار و براي بهبود روابط کارگر و کارفرما به شکل سهجانبه و با مشارکت تشکلهاي کارگري و کارفرمايي تنظيم نمايد.
ماده 26
به دولت اجازه داده ميشود در راستاي ايجاد ثبات، پايداري و تعادل بين منابع و مصارف صندوقهاي بازنشستگي نسبت به اصلاح ساختار اين صندوقها بر اساس اصول زير اقدام قانوني را به عمل آورد.
الف ـ
1ـ کاهـش وابستگي اين صندوقها به کمک از محل بودجه عمومي دولت به استثناء سـهم قانوني دولت در حق بيمه در طول برنامه از طرق مختلف از جمله تنظيم عوامل مؤثر بر منابع و مصارف صندوقها منطبق بر محاسبات بيمهاي، کاهش حمايتهاي غيربيمهاي صندوقها و انتقال آن به نهادهاي حمايتي، تقويت سازوکارهاي وصول به موقع حق بيمهها و تقويت فعاليتهاي اقتصادي و سرمايهگذاري سودآور با اولويت سرمايهگذاري در بازار پول و سرمايه، به نحوي که سود سرمايهگذاري موردنظر کمتر از سود اوراق مشارکت بانکي نباشد.
2ـ انجام هرگونه فعاليت بنگاهداري جديد براي صندوقهاي دولتي ممنوع است و موارد قبلي و موجود و نيز سهام مديريتي که در ازاء مطالبات به صندوقها واگذار ميشود بايد طي برنامه زمانبنديشدهاي که به تصويب هيأت وزيران ميرسد تا پايان اجراي برنامه با رعايت مقررات به بخشهاي خصوصي و تعاوني واگذار شود.
3ـ همچنين ايجاد هرگونه تعهد بيمهاي و بار مالي خارج از ارقام مقرر در جداول قوانين بودجه سنواتي براي صندوقها ممنوع است. تعهدات تکليفشده فقط در حدود ارقام مذکور قابل اجراء است.
ب ـ استفاده از روشهاي نوين در اداره و ارائه خدمات اين صندوقها از طرق مختلف از جمله تجديدنظر در ساختار بيمههاي اجتماعي، سازمان تأمين اجتماعي و صندوقهاي تابعه به ويژه صندوق بازنشستگي کشوري و اصلاح ساختار و تجهيز ساير صندوقهاي وابسته به دستگاههاي اجرائي بر اساس اساسنامه دولت به نحوي که بر کاهش هزينههاي سرباري نيروي انساني از منابع بيمه و کاهش تصديگري تأکيد نمايد.
تبصره ـ دولت مجاز است نسبت به شرايط احراز، زمان بهرهمندي، نظام امتيازبندي بازنشستگي (مشاغل غيرتخصصي) تعيين مشاغل سخت و زيانآور، ميزان و ترکيب نرخ حق بيمه، افزايش سنواتي و چگونگي اصلاح ساختار صندوقها اقدام قانوني لازم را انجام دهد.
ماده 27
دولت مجاز است نسبت به برقراري و استقرار نظام جامع تأمين اجتماعي چند لايه با لحاظ حداقل سه لايه:
ـ مساعدتهاي اجتماعي شامل خدمات حمايتي و توانمندسازي
ـ بيمههاي اجتماعي پايه شامل مستمريهاي پايه و بيمههاي درماني پايه
ـ بيمههاي مکمل بازنشستگي و درمان
با رعايت يکپارچگي، انسجام ساختاري، همسويي و هماهنگي بين اين لايهها در کشور اقدام نمايد.
آئيننامه اجرائي اين ماده به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 28
الف ـ به منظور فراهم نمودن شرايط رقابتي و افزايش کارآمدي بيمههاي اجتماعي و جلوگيري از ايجاد هرگونه انحصار يا امتياز ويژه براي صندوقهاي بازنشستگي اعم از خصوصي، عمومي، تعاوني و يا دولتي اجازه داده ميشود صندوقهاي بازنشستگي خصوصي با رعايت تضمين حقوق بيمهشدگان و بازنشستگان صندوق مربوطه حداقل به مدت ده سال بر اساس آئيننامهاي که به تصويب هيأتوزيران ميرسد ايجاد گردد.
ب ـ کليه بيمهشدگان به استثناء کادر نيروهاي مسلح و وزارت اطلاعات ميتوانند با رعايت اصول و الزامات محاسبات بيمهاي نسبت به تغيير صندوق بيمهاي خود به ساير صندوقها از جمله صندوقهاي موضوع بند (الف) اين ماده اقدام نمايند. ضوابط تغيير صندوق و نقل و انتقال حق بيمه و سوابق بيمهاي بين صندوقهاي موضوع اين بند در آئيننامه مربوطه تعيين ميگردد.
ج ـ صاحبان حرف و مشاغل آزاد مشمول قوانين و مقررات تأمين اجتماعي هستند.
د ـ کليه اتباع خارجي مقيم کشور، موظف به دارا بودن بيمهنامه براي پوشش حوادث و بيماريهاي احتمالي در مدت اقامت در ايران ميباشند. تعيين ميزان تعرفه مطابق مقررات بر عهده بيمه مرکزي ايران است که به تأييد معاونت ميرسد.
ه ـ به منظور برقراري بيمه تکميلي بازنشستگي، صندوقهاي بيمه اجتماعي مجازند نسبت به افتتاح حسابهاي انفرادي خصوصي جهت بيمهشدگان با مشارکت فرد بيمهشده اقدام نمايند.
و ـ در صورتي که دريافتي ايثارگران مشمول صندوق تأمين اجتماعي و صندوق بازنشستگي ديگري گردد، بازنشستگي در هر صندوق به طور مستقل انجام ميگردد و با تحقق شرايط بازنشستگي ايثارگر در هر صندوق، از مستمري بازنشستگي آن صندوق بهرهمند ميشود.
ماده 29
کليه تصويبنامهها، بخشنامهها، دستورالعملها و همچنين تصميمات و مصوبات هيأتهاي امناء و مقامات اجرائي و مراجع قوهمجريه به استثناء احکام محاکم قضائي که متضمن بار مالي براي صندوقهاي بازنشستگي يا دستگاههاي اجرائي و دولت باشد در صورتي قابل اجراء است که بار مالي ناشي از آن قبلاً محاسبه و در قوانين بودجه کل کشور و يا بودجه سالانه دستگاه يا صندوق ذيربط تأمين اعتبار شده باشد. در غير اين صورت عمل مراجع مذکور در حکم تعهد زائد بر اعتبار است و مشمول پرداخت از سوي دستگاه يا صندوقهاي مربوطه نخواهد بود. دستگاهها و صندوقهاي مربوط مجاز بهاجراي احکام مقامات اجرائي و مراجع قوه مجريه که بار مالي آن تأمين نشده است، نيستند. اجراي احکام يادشده فقط در حدود منابع مذکور ممکن است در هر حال تحميل کسري بودجه به دولت و دستگاههاي اجرائي و صندوقها غيرقابل پذيرش ميباشد. مسؤوليت اجراي اين بند به عهده رؤساي دستگاهها و صندوقها و مديران و مقامات مربوط است.
ماده 30
به کارکنان مشمول صندوقهاي بازنشستگي اجازه داده ميشود در صورت انتقال به ساير دستگاهها يا بازخريدي، اخراج، استعفاء و استفاده از مرخصي بدون حقوق بدون محدوديت زمان کماکان مشمول صندوق بازنشستگي خود باشند. در اين صورت حق بيمه سهم بيمهشده و کارفرما به استثناء افراد منتقل شده به عهده بيمه شده است.
ماده 31
در صورتي که نرخ رشد حقوق و دستمزد اعلامشده بيمهشدگان در دو سال آخر خدمت آنها بيش از نرخ رشد طبيعي حقوق و دستمزد بيمهشدگان باشد و با سالهاي قبل سازگار نباشد، مشروط بر آن که اين افزايش دستمزد به دليل ارتقاء شغلي نباشد صندوق بيمهاي مکلف است برقراري حقوق بازنشستگي بيمهشده را بر مبناي ميانگين حقوق و دستمزد پنج سال آخر خدمت محاسبه و پرداخت نمايد.
ماده 32
الف ـ فعاليت شوراي عالي سلامت و امنيت غذايي که برابر بند (الف) ماده (84) قانـون برنامه چهارم توسعه با ادغام شـوراي غذا و تغذيه و شوراي عالي سـلامت تشکيل شده است در مدت اجراي برنامه پنجم ادامه مييابد. تشکيلات و شرح وظايف شوراي عالي سلامت و امنيت غذايي توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي تهيه ميشود و پس از تأييد معاونت به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ب ـ استانداردهاي ملي پيوست سلامت براي طرحهاي بزرگ توسعهاي با پيشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و تأييد معاونت، تدوين و پس از تصويب شوراي عالي سلامت و امنيت غذايي توسط معاونت براي اجراء ابلاغ ميگردد. مصاديق طرحهاي بزرگ توسعهاي به پيشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و تأييد معاونت مشخص ميشود.
ج ـ سامانه « خدمات جامع و همگاني سلامت» مبتني بر مراقبتهاي اوليه سلامت، محوريت پزشک خانواده در نظام ارجاع، سطحبندي خدمات، خريد راهبردي خدمات، واگذاري امور تصديگري با رعايت ماده (13) قانون مديريت خدمات کشوري و با تأکيد بر پرداخت مبتني بر عملکرد، توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي در سال اول برنامه و حين اجراء باز طراحي ميشود و برنامه اجرائي آن با هماهنگي معاونت در شوراي عالي سلامت و امنيت غذايي با اولويت بهرهمندي مناطق کمترتوسعهيافته به ويژه روستاها، حاشيه شهرها و مناطق عشايري به تصويب ميرسد. سامانه مصوب بايد از سال دوم اجراي برنامه عملياتي گردد.
د ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي موظف است حداکثر تا پايان سال اول برنامه نظام درماني کشور را در چهارچوب يکپارچگي بيمه پايه درمان، پزشک خانواده، نظام ارجاع، راهنماهاي درماني، اورژانسهاي پزشکي، تشکيل هيأتهاي امناء در بيمارستانهاي آموزشي و تمام وقتي جغرافيايي هيأتهاي علمي و تعرفههاي مربوطه و کلينيکهاي ويژه و بيمههاي تکميلي تهيه و جهت تصويب به هيأتوزيران ارائه نمايد.
تبصره1ـ کليه ارائهکنندگان خدمات بهداشتي و درماني کشور اعم از دولتي و غيردولتي موظفند از خطمشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي تبعيت نمايند. ارائهکنندگان خدمات بهداشتي و درماني غيردولتي که تمايل به همکاري با سامانه جامع و همگاني سلامت را ندارند، طرف قرارداد نظام بيمه پايه و تکميلي نبوده و از يارانهها و منابع عمومي کشور مرتبط با امور سلامت بهرهمند نميشوند.
تبصره2ـ پزشکاني که در استخدام پيماني و يا رسمي مراکز آموزشي، درماني دولتي و عمومي غيردولتي ميباشند مجاز به فعاليت پزشکي در مراکز تشخيصي، آموزشي، درماني و بيمارستانهاي بخش خصوصي و خيريه نيستند. ساير شاغلين حرف سلامت به پيشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و تصويب هيأتوزيران مشمول حکم اين تبصره خواهند بود. دولت به منظور جبران خدمات اين دسته از پزشکان تعرفه خدمات درماني را در اينگونه واحدها و مراکز، متناسب با قيمت واقعي تعيين مينمايد.
پزشکان در صورت مأموريت به بخش غيردولتي از شمول اين حکم مستثني ميباشند مشروط به اينکه تنها از يک محل به ميزان بخش دولتي و بدون هيچ دريافتي ديگر، حقوق و مزايا دريافت نمايند.
کارکـنان سـتادي وزارتخانههاي بهداشـت، درمان و آموزش پزشـکي و رفـاه و تأمين اجتماعي و سازمانهاي وابسته، هيأت رئيسه دانشگاههاي علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني کشور، رؤساي بيمارستانها و شبکههاي بهداشتي درماني مجاز به فعاليت در بخش غيردولتي درماني، تشخيصي و آموزشي نيستند و هرگونه پرداخت از اين بابت به آنها ممنوع است. مسؤوليت اجراي اين بند به عهده وزراء وزارتخانههاي مذکور و معاونين مربوطه آنها و مسؤولين مالي دستگاههاي مذکور است.
تبصره3ـ ايجاد، توسعه و تغيير واحدهاي بهداشتي ـ درماني، تأمين و تخصيص و توزيع تجهيزات و ملزومات پزشکي، دندانپزشکي و آزمايشگاهي بر مبناي نياز کشور در چهارچوب سطحبندي خدمات سلامت صورت ميگيرد.
ماده 33
مشمولان وظيفه نيروهاي مسلح مشغول به خدمت و بسيجيان فعال در صورت ازکارافتادگي يا فوت به لحاظ خدمتي يا غيرخدمتي از نظر ازکارافتادگي، بيمه عمر و حوادث تحت پوشش سازمان تأمين اجتماعي نيروهاي مسلح قرار ميگيرند.
ماده 34
به منظور ايجاد و حفظ يکپارچگي در تأمين، توسعه و تخصيص عادلانه منابع عمومي سلامت:
الف ـ دولت از بخشهاي خصوصي و تعاوني براي ايجاد شهرکهاي دانش سلامت، حمايت به عمل آورد. آئيننامه اجرائي اين بند طي سال اول برنامه تهيه و به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ب ـ به منظور تحقق شاخص عدالت در سلامت و کاهش سهم هزينههاي مستقيم مردم به حداکثر معادل سيدرصد (30%) هزينههاي سلامت، ايجاد دسترسي عادلانه مردم به خدمات بهداشتي درماني، کمک به تأمين هزينههاي تحملناپذير درمان، پوشش دارو، درمان بيماران خاص و صعبالعلاج، تقليل وابستگي گردش امور واحدهاي بهداشتي درماني به درآمد اختصاصي و کمک به تربيت، تأمين و پايداري نيروي انساني متخصص موردنياز، ده درصد (10%) خالص کل وجوه حاصل از اجراي قانون هدفمندکردن يارانهها علاوه بر اعتبارات بخش سلامت افزوده ميشود.
دولت موظفاست اعتبار مزبور را هر سال برآورد و در رديف خاص در لايحه بودجه ذيل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي منظور نمايد تا براي موارد فوقالذکر هزينه گردد.
ج ـ به منظور متناسبسازي کميت و کيفيت نيروي انساني گروه پزشکي با نيازهاي نظام سلامت کشور، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي موظف است نيازهاي آموزشي و ظرفيت ورودي کليه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي علوم پزشکي اعم از دولتي و غيردولتي را متناسب با راهبردهاي پزشک خانواده، نظام ارجاع و سطحبندي خدمات و نقشه جامع علمي کشور استخراج و اعمال کند.
د ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي موظف است در سال اول برنامه فهرست مواد و فرآوردههاي غذايي سالم و ايمن و سبد غذايي مطلوب براي گروههاي سني مختلف را اعلام کند.
هـ ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي موظف است زمينه لازم براي توسعه طب سنتي و استفاده از داروها و فرآوردههاي طبيعي و گياهي را فراهم نمايد.
و ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي موظف است با همکاري وزارت جهاد کشاورزي مقدار مصرف مجاز سموم و کودهاي شيميايي براي توليد محصولات باغي و کشاورزي را مشخص نمايد و عرضه محصولاتي که به صورت غيرمجاز از سموم و کودهاي شيميايي استفاده کردهاند را ممنوع نمايد.
وزارت جهاد کشاورزي موظف است ضمن اطلاعرساني و فرهنگسازي در زمينه کاهش استفاده از سموم و کودهاي شيميايي امکان دسترسي مردم را به محصولاتي که از سلامت لازم برخوردارند فراهم آورد.
ماده 35
به منظور حفظ يکپارچگي در مديريت دانش و اطلاعات حوزه سلامت اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي با هدف ارائه خدمات الکترونيکي سلامت نسبت به استقرار سامانه پرونده الکترونيکي سلامت ايرانيان و سامانههاي اطلاعاتي مراکز سلامت در هماهنگي با پايگاه ملي مرکز آمار ايران، سازمان ثبت احوال با حفظ حريم خصوصي و محرمانه بودن دادهها و با اولويت شروع از برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع اقدام نمايد.
کليه مراکز سلامت اعم از دولتي و غيردولتي موظف به همکاري در اين زمينه ميباشند.
ب ـ وزارت رفاه و تأمين اجتماعي با همکاري سازمانها و مراکز خدماتدرماني و بيمهاي حداکثر ظرف دو سال اول برنامه خدمات بيمه سلامت را به صورت يکپارچه و مبتني بر فناوري اطلاعات در تعامل با سامانه « پرونده الکترونيکي سلامت ايرانيان» ساماندهي مينمايد.
کليه واحدهاي ذيربط اعم از دولتي و غيردولتي موظف به همکاري در اين زمينه ميباشند.
ماده 36
الف ـ به پزشکاني که در مناطق کمترتوسعهيافته به طور مستمر و حداقل دو سال متوالي در سامانه « خدمات جامع و هماهنگي سلامت» انجام وظيفه نمايند به پيشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و تأييد معاونت تسهيلات ويژه علاوه بر موارد موجود قانوني در مدت خدمت در مناطق يادشده پرداخت ميشود.
ب ـ سياستگذاري، برنامهريزي و نظارت بخش سلامت در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي متمرکز ميگردد.
ماده 37
براي پيشگيري و مقابله با بيماريها و عوامل خطرساز سلامتي که بيشترين هزينه اقتصادي و اجتماعي را دارند اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ فهرست اقدامات و کالاهاي آسيبرسان به سلامت و داروهاي با احتمال سوء مصرف توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و درصد عوارض براي اين کالاها در ابتداي هر سال توسط کارگروهي با مسؤوليت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و با عضويت وزارتخانههاي امور اقتصادي و دارائي، بازرگاني، رفاه و تأمين اجتماعي و صنايع و معادن و معاونت تعيين و ابلاغ ميشود.
ب ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي موظف است اقدامات لازم براي درمان فوري و بدون قيد و شرط مصدومين حوادث و سوانح رانندگي در همه واحدهاي بهداشتي و درماني دولتي و غيردولتي و همچنين در مسير اعزام به مراکز تخصصي و مراجعات ضروري بعدي را به عمل آورد. براي تأمين بخشي از منابع لازم جهت ارائه خدمات تشخيصي و درماني به مصدومين فوق معادل ده درصد (10%) از حق بيمه شخص ثالث، سرنشين و مازاد از شرکتهاي بيمه تجاري اخذ و به طور مستقيم طي قبض جداگانه به حساب درآمدهاي اختصاصي نزد خـزانهداري کل کشور به نام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي واريز مـيگردد. توزيع اين منابع توسط وزارتخانه مذکور با تأييد معاونت، بر اساس عملکرد واحـدهاي فوقالذکر بر مبناي تعرفههاي مصوب هـر سه ماه يک بار صـورت ميگيرد. وزارت بهـداشت، درمان و آموزش پزشـکي موظف است هزينه کرد اعتبارات مذکور را هر شش ماه يک بار به بيمه مرکزي و معاونت گزارش نمايد.
ج ـ تبليغ خدمات و کالاهاي تهديدکننده سلامت که مصاديق آن سالانه توسط کارگروه موضوع بند (الف) اين ماده تعيين و اعلام ميشود از سوي کليه رسانهها ممنوع است.
تبصره ـ عدم رعايت مفاد بند (ج) اين ماده مستوجب جزاي نقدي از ده ميليون (10.000.000) ريال تا يک ميليارد (1.000.000.000) ريال با حکم مراجع ذيصلاح قضائي خواهد بود. در صورت تکرار براي هر بار حداقل بيست درصد (20%) به جريمه قبلي اضافه ميشود.
ماده 38
به منظور توسعه کمي و کيفي بيمههاي سلامت، دستيابي به پوشش فراگير و عادلانه خدمات سلامت و کاهش سهم مردم از هزينههاي سلامت به سيدرصد (30%) از طرق مختلف مانند اصلاح ساختار صندوقها، مديريت منابع، متناسب نمودن تعرفهها، استفاده از منابع داخلي صندوقها و در صورت لزوم از محل کمک دولت در قالب بودجه سنواتي و در طول برنامه اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ دولت مکلف است ساز و کارهاي لازم براي بيمه همگاني و اجباري پايه سلامت را تا پايان سال اول برنامه تعيين و ابلاغ نموده و زمينههاي لازم را در قالب بودجههاي سنواتي براي تحت پوشش قرار دادن آحاد جامعه فراهم نمايد.
ب ـ به دولت اجازه داده ميشود بخشهاي بيمههاي درماني کليه صندوقهاي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات کشوري و ماده (5) قانون محاسبات عمومي کشور را در سازمان بيمه خدمات درماني ادغام نمايد. تشکيلات جديد « سازمان بيمه سلامت ايران» ناميده ميشود. کليه امور مربوط به بيمه سلامت در اين سازمان متمرکز ميشود.
اساسنامه سازمان بيمه سلامت ايران با پيشنهاد معاونت به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
تبصره1ـ شمول مفاد اين بند به صندوقهاي خدمات درماني نيروهاي مسلح و وزارت اطلاعات با اذن مقام معظم رهبري است.
تبصره2ـ بيمارستانها و مراکز ملکي صندوق تأمين اجتماعي که درمان مستقيم را بر عهده دارند با حفظ مالکيت در اختيار صندوق مذکور باقي مانده و مطابق مقررات به سازمان بيمه سلامت ايران فروش خدمت خواهند نمود.
تبصره3ـ با تغيير نام شوراي عالي بيمه خدمات درماني به شوراي عالي بيمه سلامت کشور، ترکيب اعضاء، وظايف، اختيارات و مسؤوليتهاي اين شورا و دبيرخانه آن به پيشنهاد معاونت با تأييد هيأتوزيران به تصويب مجلس شوراي اسلامي ميرسد.
تبصره4ـ دارائيها، تعهدات، اموال منقول و غيرمنقول، منابع انساني، مالي و اعتباري، امکانات، ساختمان و تجهيزات مربوط به بخش بيمههاي درمان به استثناء صندوق تأمين اجتماعي با تشخيص معاونت به سازمان بيمه سلامت ايران منتقل ميگردد. اعتبارات مربوط به حوزه درمان نيز بر اساس عملکرد در قبال ارائه خدمات و محاسبه به عنوان بخشي از تعرفه استحقاقي در قالب بودجه سنواتي پيشبيني ميگردد.
تبصره5 ـ عقد قرارداد و هرگونه پرداخت مازاد بر تعرفه تعيينشده براي آن دسته از خدمات تشخيصي، بهداشتي و درماني که در بسته بيمه پايه سلامت اعلام خواهد شد توسط شرکت بيمههاي تجاري و سازمان بيمه سلامت ايران با اشخاص حقيقي و حقوقي تحت هر عنوان ممنوع است.
پرداخت حق سرانه بيمه تکميلي بر عهده افراد بيمهشده است. منظور از بيمه تکميلي فهرست خدماتي است که در تعهد بيمه پايه سلامت نيست.
ج ـ به دولت اجازه داده ميشود متناسب با استقرار نظام ارجاع و پزشک خانواده خدمات بيمه پايه سلامت را براي عموم افراد کشور به صورت يکسان تعريف و تا پايان برنامه به تدريج اجراء نمايد.
د ـ حق بيمه پايه سلامت خانوار به شرح زير، سهمي از درآمد سرپرست خانوار خواهد بود:
1ـ خانوارهاي روستائيان و عشاير و اقشار نيازمند تحت پوشش نهادهاي حمايتي و مؤسسات خيريه معادل پنج درصد (5%) حداقل حقوق و دستمزد مشمولان قانون کار در سالهاي اول، دوم و سوم برنامه و شش درصد (6%) حداقل حقوق و دستمزد مشمولان قانون کار در سالهاي چهارم و پنجم برنامه صددرصد (100%) حق بيمه اقشار نيازمند از بودجه عمومي دولت تأمين ميشود.
2ـ خانوارهاي کارکنان کشوري و لشکري شاغل و بازنشسته معادل پنج درصد (5%) حقوق و مزاياي مستمر در سالهاي اول، دوم و سوم برنامه و شش درصد (6%) حقوق و مزاياي مستمر در سالهاي چهارم و پنجم برنامه مشروط بر اين که حداکثر آن از دو برابر حق بيمه مشمولين جزء (1) اين بند تجاوز نکند. بخشي از حق بيمه مشمولين اين جزء از بودجه عمومي دولت تأمين خواهد شد.
3ـ مشمولين تأمين اجتماعي مطابق قانون تأمين اجتماعي
4ـ سهم خانوارهاي ساير اقشار متناسب با گروههاي درآمدي به پيشنهاد شوراي عالي بيمه سلامت و تصويب هيأتوزيران
تبصره ـ دستگاههاي اجرائي مکلفند حق بيمه پايه سلامت سهم کارمندان، بازنشستگان و موظفين را از حقوق ماهانه کسر و حداکثر ظرف مدت يک ماه به حساب سازمان بيمه سلامت ايران واريز نمايند.
هـ ـ شوراي عالي بيمه سلامت مکلف است هر ساله قبل از شروع سال جديد نسبت به بازنگري ارزش نسبي و تعيين تعرفه خدمات سلامت براي کليه ارائهدهندگان خدمات بهداشت، درمان و تشخيص در کشور اعم از دولتي و غيردولتي و خصوصي با رعايت اصل تعادل منابع و مصارف و قيمت واقعي در جهت تقويت رفتارهاي مناسب بهداشتي، درماني و مباني محاسباتي واحد و يکسان در شرايط رقابتي و بر اساس بند (8) ماده (1) و مواد (8) و (9) قانون بيمه همگاني خدمات درماني اقدام و مراتب را پس از تأييد معاونت جهت تصويب به هيأتوزيران ارائه نمايد.
و ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي مجاز است بدون تحميل بار مالي جديد، نظارت بر مؤسسات ارائهدهنده خدمات سلامت را بر اساس استانداردهاي اعتبار بخشي مصوب، به مؤسسات در بخش غيردولتي واگذار نمايد. به نسبتي که نظارت به مؤسسات مذکور واگذار ميشود منابع وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي آزاد ميشود. بخشي از منابع مالي آزادشده مذکور در قالب موافقتنامه مبادلهشده با معاونت به دستگاه قابل پرداخت است.
ز ـ سازمان بيمه سلامت ايران مکلف است با رعايت نظام ارجاع و سطحبندي خدمات بر اساس سياستهاي مصوب نسبت به خريد راهبردي خدمات سلامت از بخشهاي دولتي و غيردولتي اقدام نمايد. آئيننامه اجرائي اين بند مشتمل بر اصلاح نظام پرداخت و فهرست خدمات مورد تعهد بيمه پايه سلامت ظرف يک سال توسط وزارتخانههاي رفاه و تأمين اجتـماعي و بـهداشت، درمان و آموزش پزشکي و معاونت تهيه و به تصـويب هيأتوزيران ميرسد.
ح ـ به منظور ارتقاء شاخصهاي سلامت و بهداشت در توليد و عرضه مواد غذايي و کاهش تصديهاي دولت، وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکي به عنوان سياستگذار و ناظر عالي سلامت در کشور ميتواند با همکاري بيمه مرکزي جمهوري اسلامي ايران حداکثر تا پايان سال دوم برنامه، نظام نظارت و بيمه اجباري تضمين کيفيت توليد و عرضه مواد غذايي در اماکن مربوط را مبتني بر آموزش و نظارت و بر اساس آئيننامهاي که پس از تأييد معاونت به تصويب هيأتوزيران ميرسد تدوين و تا پايان برنامه در شهرهاي بالاي يکصدهزار نفر جمعيت اجراء نمايد.
در اين راستا دولت از توسعه فروشگاههاي زنجيرهاي مواد غذايي حمايت مينمايد.
ماده 39
به منظور توانمندسازي افراد و گروههاي نيازمند به ويژه زنان سرپرست خانوار و معلولان نيازمند با تأکيد بر برنامههاي اجتماع محور و خانواده محور، با استفاده از منابع بودجه عمومي دولت و کمکهاي مردمي اقدامات زير توسط دولت انجام ميشود:
الف ـ طراحي نظام سطحبندي خدمات حمايتي و توانمندسازي متناسب با شرايط بومي، منطقهاي و گروههاي هدف حداکثر تا پايان سال اول برنامه و فراهم نمودن ظرفيتهاي لازم براي استقرار نظام مذکور در طول برنامه
ب ـ اجراي برنامههاي توانمندسازي حداقل سالانه ده درصد (10%) خانوارهاي تحت پوشش دستگاههاي حمايتي به استثناء سالمندان و معلولين ذهني، توانمندشده و خروج آنان از پوشش حمايتهاي مستقيم
ج ـ تأمين حق سرانه بيمه اجتماعي زنان سرپرست خانوار نيازمند، افراد بيسرپرست و معلولين نيازمند در طول سالهاي اجراي برنامه
د ـ معافيت افراد تحت پوشش سازمانها و نهادهاي حمايتي از پرداخت هزينههاي صدور پروانه ساختماني، عوارض شهرداري و هزينههاي انشعاب آب، فاضلاب، برق و گاز براي کليه واحدهاي مسکوني اختصاص يافته به آنها فقط براي يک بار
ماده 40
جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران مکلف است به منظور ارتقاء ظرفيتهاي انساني و زيرساختهاي لازم براي بهبود وضعيت ايمني در کشور اقدامات زير را با همکاري دستگاههاي اجرائي مرتبط انجام دهد:
الف ـ تقويت، توسعه و آمادگي شبکه امداد و نجات کشور از طريق نيازسنجي، تهيه، تأمين و نگهداري اقلام امدادي مورد نياز آسيبديدگان، تجهيزات ارتباطي و مخابراتي و تجهيزات امداد و نجات اعم از زميني، هوايي، دريايي به ميزان استانداردهاي تعيينشده توسط مراجع ذيصلاح کشور.
ب ـ افزايش و گسترش آموزشهاي همگاني و عمومي امداد و نجات در سراسر کشور.
ماده 41
الف ـ دستگاههاي اجرائي و مؤسسات عمومي غيردولتي ذيربط که از بودجه عمومي دولت استفاده ميکنند، بر اساس منشور تربيتي نسل جوان و سند ملي توسعه و ساماندهي امور جوانان مصوب دولت ضمن ايجاد « برنامه ساماندهي امور جوانان» ذيل بودجه سنواتي خود از طريق ستاد ملي و استاني ساماندهي امور جوانان اقدامات لازم را جهت اجرائي شدن اين اسناد در طول سالهاي برنامه به عمل آورند.
ب ـ دستگاههاي اجرائي و مؤسسات عمومي غيردولتي ذيربط که از بودجه عمومي دولت استفاده ميکنند، با همکاري سازمان ملي جوانان ميزان تحقق شاخصهاي مصوب شورايعالي جوانان را در خصوص اجرائينمودن « برنامه ساماندهي امور جوانان» مورد سنجش و پايش قرار دهند.
ج ـ دولت لايحه ساماندهي تکاليف دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات کشوري را با هدف بازنگري و شفافسازي وظايف آنها در مواجهه با مسائل و چالشهاي فراروي جوانان تهيه و در سال اول برنامه جهت تصويب به مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايد.
تبصره ـ آئيننامه اجرائي اين ماده، منشور، سند ملي و لايحه موضوع بند (ج) توسط سازمان ملي جوانان و معاونت در سال اول برنامه تهيه و به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ماده 42
دولت مجاز است خانوادههايي را که سرپرست آنها تحت پوشش هيچگونه بيمهاي نيست، تحت پوشش مقررات عام تأمين اجتماعي قرار دهد.
ماده 43
به منظور ساماندهي و اعتبار بخشي مراکز مشاوره متناسب با فرهنگ اسلامي ـ ايراني و با تأکيد بر تسهيل ازدواج جوانان و تحکيم بنيان خانواده، تأسيس مراکز و ارائه هرگونه خدمات مشاورهاي روانشناختي ـ اجتماعي نيازمند اخذ مجوز بر اساس آئيننامه مصوب هيأتوزيران است.
ماده 44
دولت به منظور استمرار، توسعه و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت، در جهت حفظ کرامت ايثارگران با اولويت عرضه منابع مالي، فرصتها، امکانات و تسهيلات و امتيازات به ايثارگران، پدر، مادر، همسر و فرزندان شهداء و همچنين جانبازان، آزادگان و افراد تحتتکفل آنان، اقدامات زير را انجام ميدهد:
الف ـ فرزندان شهداء از کليه امتيازات و مزاياي مقرر در قوانين و مقررات مختلف براي شخـص جانباز پنجاه درصد (50%) و بالاتر نيـز به استثناء تسـهيلات خودرو و حق پرستاري و کاهش ساعت کاري برخوردارند. امتيازات ناشي از اين بند شامل وابستگان فرزند شهيد نميشود.
ب ـ تأمين صددرصد (100%) هزينه درماني ايثارگران شاغل و افراد تحت تکفل آنان بر عهده دستگاه اجرائي مربوطه و هزينه درماني ايثارگران غيرشاغل و افراد تحت تکفل آنان بر عهده بنياد شهيد و امور ايثارگران است.
(قانون اصلاح بند « ب» ماده (44) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران)
ج ـ کليه دستگاههاي اجرائي موظفند بيست درصد (20%) اعتبارات فرهنگي خود را در چهارچوب موافقتنامه مبادلهشده با معاونت، صرف ترويج فرهنگ ايثار و شهادت نمايند.
د ـ به منظور کاهش هزينههاي مهندسي ساخت مسکن براي خانوادههاي شهداء و ايثارگران، بنياد شهيد و امور ايثارگران مجاز است با رعايت قانون نظام مهندسي و مقررات ملي ساختمان، صددرصد (100%) هزينههاي خدمات مربوطه را براي يک بار و حداکثر براي يکصدمتر مربع تأمين نموده و هزينه آن را در بودجه سنواتي پيشبيني نمايد.
هـ ـ بورس تحصيلي داخل و خارج کشور به جانبازان پنجاه درصد (50%) و بالاتر، آزادگان با حداقل پنج سال اسارت و فرزندان شهداء و در خصوص اعزام به خارج مشروط به شرايط علمي موضوع قانون اعزام دانشجو به خارج از کشور اعطاء ميشود.
و ـ دستگاههاي اجرائي موظفند حداقل بيست و پنج درصد (25%) نياز استخدامي خود را از ميان فرزندان شهداء و فرزندان جانبازان پنجاه درصد (50%) و بالاتر و فرزندان آزادگاني که حداقل پنج سال سابقه اسارت دارند بدون الزام به رعايت شرط سني، تحصيلي و آزموني تأمين و از ابتداء آنان را به صورت رسمي قطعي استخدام نمايند. پنج درصد (5%) سهميه استخدامي به ساير جانبازان، آزادگان، رزمندگان و همسر و فرزندان آنان اختصاص مييابد. در مواردي که نياز به تخصص دارد شرايط علمي لازمالرعايه است.
ز ـ دانشگاهها و مراکز و مؤسسات آموزشي و پژوهشي و وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، مکلفند حداقل ده درصد (10%) اعضاي هيأت علمي مورد نياز خود را از بين جامعة ايثارگران شامل رزمندگان با بيش از شش ماه حضور داوطلبانه در جبهه، جانبازان بالاي بيست و پنج درصد (25%)، آزادگان بالاي سه سال اسارت، فرزندان جانبازان بالاي پنجاه درصد (50%)، فرزندان شهداء و فرزندان آزادگان با بيش از سه سال اسارت که داراي مدرک دکتراي تخصصي مورد تأييد وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشکي ميباشند، حسب مورد از طريق استخدام و يا موافقت با انتقال کارکنان ديگر دستگاهها يا تبديل وضعيت کارکنان غير هيأت علمي تأمين و از ابتداء آنان را به صورت عضو هيأت علمي رسمي قطعي با احتساب سوابق آموزشي، پژوهشي و اجرائي مرتبط و تأثير آن در پايه و مرتبه علمي بدون الزام به رعايت شرط سني و آزمون استخدام نمايند. مسؤوليت اجراي اين حکم به طور مستقيم بر عهده وزراء و رؤساي دستگاههاي مذکور است. مقامات يادشده در اين خصوص، خود مجاز به اتخاذ تصميم ميباشند. احکام و امتيارات اين بند شامل اعضاء هيأت علمي فعلي داراي شرايط فوق نيز ميشود.
ح ـ دولت مکلف است به منظور حفظ کرامت و منزلت ايثارگران و رزمندگان معسر نسبت به تأمين معيشت و پوشش بيمهاي آنان در قالب بودجه سنواتي اقدام نمايد.
ط ـ دولت نسبت به ساماندهي و برقراري مستمري بسيجيان و رزمندگان معسر دوران دفاع مقدس اعم از بسيجيان تحت فرماندهي سپاه پاسداران، کميته انقلاب اسلامي و جهاد سازندگي اقدام نمايد.
ي ـ سند راهبردي خدماترساني به رزمندگان توسط ستاد کل نيروهاي مسلح با همکاري وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، بنياد شهيد و امور ايثارگران و معاونت تهيه و به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ک ـ آزادگاني که به دليل استفاده از دو برابر شدن سابقه اسارت زودتر از خدمت سي سال بازنشسته شدهاند ميتوانند با بازگشت به خدمت، سي سال خدمت خود را تکميل نموده و سپس با لحاظ سوابق اسارت به بازنشستگي نائل آيند.
ل ـ وزارت مسکن و شهرسازي موظف است تا پايان برنامه، مسکن جانبازان پنجاه درصد (50%) و بالاتر، جانبازان بيست و پنج درصد (25%) تا پنجاه درصد (50%) را که حداقل دو سال سابقه حضور در جبهه داشتهاند و همچنين آزادگان و فرزندان شهداء و جانبازان هفتاد درصد (70%) و بالاتر فاقد مسکن را در صورتي که قبلاً از زمين يا مسکن دولتي استفاده نکردهاند تأمين نمايد.
م ـ جانبازاني که صورت سانحه و مدارک باليني ندارند ولي از نظر کميسيون پزشکي جانبازي آنان مورد تأييد ميباشد متناسب با ميزان جانبازيشان تحت پوشش بنياد شهيد قرار ميگيرند.
ماده 45
ايثارگران و فرزندان شهداء براي يک بار از پرداخت مابهالتفاوت براي پانزده سال سنوات بيـمهاي ناشي از انتقال سـوابق بيمهاي از يک صنـدوق بيمه و بازنشستگي به صندوق ديگر بيمه و بازنشستگي که ناشي از تغيير دستگاه استخدامي است، معافند. اين مبلغ به عنوان مطالبه صندوق منتقلاليه از دولت منظور و توسط دولت پرداخت و تسويه ميشود.
فصل چهارم - نظام اداری و مدیریت (مواد 46 تا 68)
ماده 46
به منظور بسط خدمات دولت الکترونيک، صنعت فناوري اطلاعات، سواد اطلاعاتي و افزايش بهرهوري در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات مکلف است نسبت به ايجاد و توسعه شبکه ملي اطلاعات و مراکز داده داخلي امن و پايدار با پهناي باند مناسب با رعايت موازين شرعي و امنيتي کشور مناسب اقدام و با استفاده از توان و ظرفيت بخشهاي عمومي غيردولتي، خصوصي و تعاوني، امکان دسترسي پرسرعت مبتني بر توافقنامه سطح خدمات را به صورتي فراهم نمايد که تا پايان سال دوم کليه دستگاههاي اجرائي و واحدهاي تابعه و وابسته و تا پايان برنامه، شصت درصد (60%) خانوارها و کليه کسب و کارها بتوانند به شبکه ملي اطلاعات و اينترنت متصل شوند. ميزان پهناي باند اينترنت بينالملل و شاخص آمادگي الکترونيک و شاخص توسعه دولت الکترونيک بايد به گونهاي طراحي شود که سرانه پهناي باند و ساير شاخصهاي ارتباطات و فناوري اطلاعات در پايان برنامه در رتبه دوم منطقه قرار گيرد. حمايت از بخشهاي عمومي غيردولتي، خصوصي و تعاوني در صنعت فناوري اطلاعات کشور به ويژه بخش نرمافزار و امنيت بايد به گونهاي ساماندهي شود که سهم اين صنعت در توليد ناخالص داخلي در سال آخر برنامه به دو درصد (2%) برسد.
آئيننامه اجرائي اين بند مشتمل بر حمايت از صنعت فناوري اطلاعات توسط وزارتخانههاي ارتباطات و فناوري اطلاعات، صنايع و معادن و بازرگاني و معاونت ظرف شش ماه اول برنامه تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ب ـ کليه دستگاههاي اجرائي مکلفند ضمن اتصال به شبکه ملي اطلاعات و توسعه و تکميل پايگاههاي اطلاعاتي خود حداکثر تا پايان سال دوم برنامه بر اساس فصل پنجم قانون مديريت خدمات کشوري اطلاعات خود را در مراکز داده داخلي با رعايت مقررات امنيتي و استانداردهاي لازم نگهداري و بهروزرساني نمايند و بر اساس آئيننامه اجرائي که در شش ماهه اول برنامه توسط وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات و وزارت اطلاعات و معاونت، تهيه و به تصويب هيأتوزيران خواهد رسيد نسبت به تبادل و به اشتراکگذاري رايگان اطلاعات به منظور ايجاد سامانههاي اطلاعاتي و کاهش توليد و نگهداري اطلاعات تکراري در اين شبکه با تأمين و حفظ امنيت توليد، پردازش و نگهداري اطلاعات اقدام نمايند.
قوهقضائيه از شمول اين بند مستثني است.
ج ـ کليه دستگاههاي اجرائي مکلفند:
1ـ تا پايان سال دوم برنامه نسبت به ارسال و دريافت الکترونيکي کليه استعلامات بين دستگاهي و واحدهاي تابعه آنها با استفاده از شبکه ملي اطلاعات و رعايت امنيت اقدام نمايند.
2ـ تا پايان برنامه، خدمات قابل ارائه خود را به صورت الکترونيکي از طريق شبکه ملي اطلاعات عرضه نمايند و نيز کليه خدمات قابل ارائه در خارج از محيط اداري خود و قابل واگذاري يا برونسپاري را به دفاتر پستي و پيشخوان خدمات دولت که توسط بخشهاي غيردولتي اعم از خصوصي يا تعاوني ايجاد و مديريت ميشود، واگذار کنند. ساير دفاتر داير فعلي دستگاههاي مذکور که اين نوع خدمات را ارائه ميکنند بايد به دفاتر پيشخوان دولت تغيير يابند.
محدوده فعاليت و نهادهاي مشمول و نيز ضوابط مربوط به دفاتر پيشخوان و خصوصيات اشخاص تشكيلدهنده و متصديان آنها را قانون مشخص ميكند.
3ـ دولت مجاز است تا پايان سال اول برنامه نقشه جامع دولت الكترونيك را به گونهاي تهيه نمايد كه ارائه خدمات دولتي ممكن در پايان برنامه از طريق سامانه الكترونيكي انجام پذيرد.
د ـ وزارت كشور (سازمان ثبت احوال) مكلف است با همكاري دستگاههاي ذيربط همراه با تكميل و اصلاح پايگاه اطلاعات هويتي به صورتي كه شامل كليه وقايع حياتي نظير تولد، ازدواج، طلاق، فوت و تغييرات مشخصات هويتي و صدور گواهي (امضاء الكترونيكي) و ساير كاربردها باشد، تا پايان برنامه نسبت به تأمين و صدور كارت هوشمند ملي چند منظوره براي آحاد مردم اقدام نمايد. كليه اشخاص حقيقي و حقوقي مشمول مكلفند در ارائه خدمات خود به مردم از اين كارت استفاده نمايند. آئيننامه اجرائي اين بند شامل زمانبندي، مصاديق، موارد شمول، سطح دسترسي، ميزان و نحوه أخذ هزينه صدور كارت و نحوه استفاده از آن توسط وزارتخانههاي ارتباطات و فناوري اطلاعات و كشور با هماهنگي معاونت تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
هـ ـ معاونت نسبت به ايجاد زيرساخت ملي دادههاي مكاني () در سطوح ملي تا محلي و تدوين معيارها و ضوابط توليد و انتشار آنها حداكثر تا پايان سال سوم برنامه اقدام نمايد.
تبصره ـ كليه دستگاهها مكلفند اطلاعات پايهاي مكاني خود را توليد و براساس دستورالعملي كه توسط معاونت، تدوين و ابلاغ ميشود، بر روي زيرساخت ملي دادههاي مكاني قرار دهند.
و ـ سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مكلف است:
1ـ با همكاري و هماهنگي سازمان نقشهبرداري كشور و همكاري ساير دستگاههاي ذيربط تا پايان برنامه نسبت به ايجاد پايگاه اطلاعات حقوقي املاك و تكميل طرح حدنگاري (كاداستر) اقدام نمايد.
2ـ در راسـتاي توسـعه سامانه يكپارچه ثبـت اسناد رسـمي و امـلاك، نسبـت به الكترونيكي نمودن كليه مراحل نقل و انتقالات، ثبت اسناد رسمي و املاك تا پايان سال دوم برنامه اقدام نمايد.
3ـ نسبت به تكميل پايگاه داده اطلاعات شركتها و مؤسسات ثبتشده و براساس الگو و استانداردهاي اعلامشده توسط معاونت با ذكر مشخصات سهامداران، اعضاء هيأتمديره و شماره كدملي آنها و نيز شناسه يكتا و با قابليت جستوجو و دسترسي همگاني تا پايان سال اول برنامه اقدام نمايد.
زـ سازمان ثبت اسناد و املاك كشور و وزارت بازرگاني با همكاري سازمان امور مالياتي مكلفند نسبت به گسترش سامانه الكترونيكي امن معاملات املاك و مستغلات در سطح كشور اقدام نمايند. كليه دستگاههاي اجرائي ذيربط موظف به همكاري براي اجراي كامل اين سامانه ميباشند.
ح ـ وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات نسبت به ايجاد زيرساختهاي لازم به منظور توسعه شبكه علمي كشور اقدام نمايد. دانشگاهها، موسسات آموزشي، پژوهشي و فناوري موظفند ضمن اتصال به شبكه مزبور، محتواي علمي و امكانات نرمافزاري و سختافزاري خود را با حفظ مالكيت معنوي با رعايت استانداردهاي لازم بر روي اين شبكه قرار دهند.
تبصره ـ حوزههاي علميه و بخشهاي غيردولتي اعم از تعاوني و خصوصي در صورت تمايل به استفاده از شبكه علمي كشور موظف به رعايت مفاد اين بند ميباشند.
ط ـ به وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات اجازه داده ميشود با تصويب كميسيون تنظيم مقررات ارتباطات، مبالغي به عنوان حق امتياز، خسارت و جريمه عدم انجام تعهدات مندرج در پروانههاي صادره اخذ و به حساب درآمد عمومي نزد خزانهداري كل كشور واريز نمايد. وجوه مورد نياز جهت توسعه زيرساختهاي ارتباطي و فناوري اطلاعات مناطق كمتر توسعهيافته در قالب بودجه سنواتي تأمين ميگردد.
جريمه موضوع اين بند و ميزان آن در صورتي قابل وصول است كه در ضمن عقد شرط شده باشد.
ي ـ به دولت اجازه داده ميشود مبالغ واريزي و پرداختـي از حسابهـاي دولتـي را به نحوي ساماندهي نمايد كه با اولويت استفاده از كارتهاي الكترونيكي و يا ساير دستگاهها و ابزار واسط الكترونيكي ـ رايانهاي قابل رهگيري باشد.
تبصره1ـ در اجراي احكام موضوع اين ماده استفاده از منابع موجود داراي قابليت، اولويت دارد.
تبصره2ـ شبكه ملي اطلاعات () كشور، شبكهاي مبتني بر قـرارداد اينترنت به همراه سوئيچها و مسيريابها و مراكز دادهاي است به صورتي كه درخواستهاي دسترسي داخلي و أخذ اطلاعاتي كه در مراكز داده داخلي نگهداري ميشوند به هيچوجه از طريق خارج كشور مسيريابي نشود و امكان ايجاد شبكههاي اينترانت و خصوصي و امن داخلي در آن فراهم شود.
تبصره3ـ وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات ميتواند جهت ارزيابي شاخصها و وضعيت در ابعاد ملي، منطقهاي و بينالمللي نظام پايش شاخصهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات را تا پايان سال دوم برنامه تدوين نمايد. كليه دستگاههاي اجرائي و مؤسسات غيردولتي موظف به ارائه اطلاعات و آمار موردنياز و مرتبط، به اين وزارتخانه هستند.
گزارش ميزان تحقق اهداف اين ماده هرساله توسط اين وزارتخانه به اطلاع مجلس شوراي اسلامي ميرسد.
ماده 47
نظر به اهميت روزافزون توسعهبخش فضا و دستيابي به علوم و فناوريهاي نوين در راستاي تأمين نيازهاي كشور به كاربرد و خدمات فضايي، دولت ميتواند اقدامات زير را به عمل آورد:
الف ـ بسترسازي و انجام حمايتهاي لازم به منظور ايجاد و توسعه زيرساختها و صنايع مرتبط با طراحي، ساخت، آزمايش، پرتاب و بهرهبرداري از سامانههاي فضايي ماهواره، ماهوارهبر و ايستگاههاي زميني
ب ـ حفظ و نگهداري از موقعيتهاي مداري متعلق به جمهوري اسلامي ايران و پيشبيني تمهيدات لازم براي ايجاد زيرساختها و اجراي پروژههاي ماهوارهاي ملي در راستاي حفظ نقاط يادشده
ماده 48
به منظور توسعه دولت الكترونيك، تجارت الكترونيك و عرضه خدمات الكترونيك و اصالت بخشيدن به اسناد الكترونيك و كاهش اسناد كاغذي اقدامهاي زير انجام ميشود:
الف ـ وزارت بازرگاني نسبت به توسعه مراكز صدور گواهي الكترونيكي و كاربرد امضاء الكترونيكي به نحوي اقدام مينمايد كه تا پايان سال سوم برنامه سامانههاي خدماتي و تجاري الكترونيكي بتوانند از اين ابزار استفاده نمايند.
ب ـ سند الكترونيكي در حكم سند كاغذي است مشروط بر آن كه اصالت صدور و تماميت آن محرز باشد.
ج ـ در هر موردي كه به موجب قانون، تنظيم اوراق يا اسناد و همچنين صدور يا اعطاء مجوز، اخطار و ابلاغ، مبادله وجه و مانند آن ضروري باشد، انجام الكترونيكي آن با رعايت مفاد قانون تجارت الكترونيك مجاز بوده و كفايت مينمايد.
ماده 49
به منظور توسعه و تقويت نظام بانكداري اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ استقرار كامل سامانه (سيستم) بانكداري متمركز و تبديل كليه حسابها اعم از سپرده اشخاص و تسهيلات به حسابهاي متمركز توسط بانكها با رعايت استانداردها و دستورالعملهاي بانك مركزي
ب ـ ايجاد و بهرهبرداري مركز صدور گواهي الكترونيك براي شبكه بانكي با همكاري مركز صدور گواهي الكترونيكي كشور توسط بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران به منظور افزايش امنيت تبادل اطلاعات الكترونيكي
تبصره ـ كليه بانكها امكان استفاده از امضاء الكترونيكي را در تعاملات بانكي خود تسهيل نمايند.
ماده 50
الف ـ هيأت وزيران به عنوان مرجع تصويب افزايش سالانه ضريب حقوق كاركنان مشمول و غيرمشمول قانون مديريت خدمات كشوري (به نحوي كه درج تفاوت تطبيق موضوع فصل دهم قانون مذكور مانع افزايش نباشد) و تصويب افزايش جداول و امتيازات و ميزان فوقالعادههاي موضوع فصل دهم قانون مذكور از جمله تسري فوقالعاده ايثارگري در مورد فرزندان شهدا حداكثر تا پنجاه درصد (50%) و تعيين عيدي و پاداش ششماهه فقط براي كاركناني كه به تشخيص دستگاه مربوط خدمات برجسته انجام دادهاند و تعيين موارد و سقف كمكهاي رفاهي مستقيم و غيرمستقيم با رعايت ماده (125) قانون مديريت خدمات كشوري، تعيين ميگردد. مصوبات هيأت وزيران، شوراي حقوق و دستمزد و شوراي توسعه مديريت در سقف اعتبارات مصوب مندرج در بودجههاي سنواتي است.
ب ـ استفاده از بودجه عمومي دولت و ساير منابع براي افزايش حقوق و مزاياي كاركنان در مرحله تطبيق مشاغل عمومي، تخصصي و اختصاصي قوه مجريه با جداول مربوط، موكول به تعيين مشاغل مذكور و تصويب آن در شوراي توسعه مديريت خواهد بود.
ج ـ به منظور رفع نابرابري و تبعيض بين بازنشستگان سنوات مختلف، اعمال احكام و جداول مواد (109) و (110) قانون مديريت خدمات كشوري براساس ضريب مصوب دولت براي بازنشستگان با تصويب هيأت وزيران مجاز است.
د ـ دولت مجاز است برنامه جامع بيمه بيكاري كاركنان رسمي و پيماني و افراد طرف قرارداد با دستگاههاي اجرائي را تصويب و با استفاده از منابع دستگاه اجرائي و دارنده رديف و منابع حاصل از مشاركت بيمهشدگان از سال دوم برنامه اجراء نمايد.
هـ ـ به كارگيري افراد در قالب قرارداد كار معين (مشخص) يا ساعتي براي اجراي وظايف پستهاي سازماني فقط در سقف مقرر در قانون مديريت خدمات كشوري مجاز است. تمديد قراردادهاي قبلي بلامانع است.
و ـ انتقال كاركنان رسمي يا ثابت، مازاد دستگاههاي اجرائي در سطح يك شهرستان بدون موافقت مستخدم با توافق دستگاههاي ذيربط، انتقال به ساير شهرستانها بايد با موافقت مستخدم صورت گيرد.
ز ـ تفاوت تطبيق موضوع تبصره ماده (78) قانون مديريت خدمات كشوري در محاسبه فوقالعادههاي موضوع بند (9) ماده (68) قانون مذكور لحاظ نميشود.
ح ـ هرگونه پرداخت خارج از مقررات فصل دهم قانون مديريت خدمات كشوري ممنوع است مگر در مورد فوقالعاده خاص شركتهاي دولتي و بانكها و بيمههاي مشمول ماده (4) و قسمت اخير ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري كه طبق دستورالعمل مصوب كارگروهي مركب از معاونت، معاونت توسعه مديريت و سرماية انساني رئيسجمهور و بالاترين مقام دستگاه متقاضي، اقدام ميشود.
ماده 51
هرگونه بهكارگيري نيروي انساني رسمي و پيماني، در دستگاههاي اجرائي مشمول قانون مديريت خدمات كشوري ممنوع است.
تبصره1ـ تعداد مجوزهاي استخدامي براي هرسال در سقف اعتبارات مصوب در قانون بودجه با رعايت مفاد بند (ب) ماده (24) قانون مديريت خدمات كشوري به پيشنهاد مشترك معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيسجمهور و معاونت به تصويب شوراي توسعه مديريت ميرسد. معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيسجمهور، رئيس شوراي مذكور و معاونت به عنوان عضو شوراهاي موضوع قانون مديريت خدمات كشوري تعيين ميگردند.
تبصره2ـ بند (ج) ماده (24) قانون مديريت خدمات كشوري، مشاغل حاكميتي، مناطق كمترتوسعهيافته و همچنين بند (ج) ماده (16) قانون برنامه پنجم كه مشمول حكم بند(ب) ماده(20) اين قانون است و اجراي قانون تعيينتكليف استخدامي معلمين حقالتدريسي و آموزشياران نهضت سوادآموزي در وزارت آموزش و پرورش مصوب 15/7/1388 و اصلاحيههاي بعدي آن از مفاد اين ماده مستثني است.
ماده 52
سقف معافيت مالياتي موضوع مواد (84) و (85) قانون مالياتهاي مستقيم در طول برنامه هرساله در بودجه سنواتي تعيين ميشود. همچنين در ماده (85) قانون مذكور به جاي عبارت « مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت مصوب 12/6/1370» عبارت « وزارتخانهها و مؤسسات و ساير دستگاههاي دولتي موضوع مواد (1) و (2) و قسمت اخير ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و نيز ساير دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و ماده (5) قانون محاسبات عمومي كشور در صورت اجراي فصل دهم قانون مديريت خدمات كشوري و اصلاحات و الحاقات بعدي آن، قضات، اعضاي هيأت علمي دانشگاهها و مؤسسات آموزشي عالي و تحقيقاتي» جايگزين ميشود.
ماده 53
دولت مكلف است يك يا چند وزارتخانه را به نحوي در وزارتخانههاي ديگر ادغام نمايد كه تا پايان سال دوم برنامه تعداد وزارتخانهها از بيست و يك وزارتخانه به هفده وزارتخانه كاهش يابد.
وظايف و اختيارات وزارتخانههاي جديد با پيشنهاد دولت به تصويب مجلس شوراي اسلامي ميرسد.
ماده 54
به منظور يكپارچهسازي، ساماندهي و رفع موازيكاري در نظام آماري كشور:
الف ـ مركز آمار ايران مرجع رسمي تهيه، اعلام و انتشار آمارهاي رسمي كشور است.
ب ـ مركز آمار ايران حداكثر ظرف سال اول برنامه با همكاري دستگاههاي اجرائي نسبت به تهيه برنامه ملي آماري كشور مبتني بر فناوريهاي نوين با رعايت استانداردها و ضوابط توليد و انتشار آمارهاي رسمي، استقرار نظام آمارهاي ثبتي و استقرار و تغذيه مستمر پايگاه اطلاعات آماري كشور اقدام نمايد. اين برنامه با پيشنهاد مركز آمار ايران و تصويب شوراي عالي آمار براي دستگاههاي اجرائي لازمالاجراء است.
ج ـ به دستگاههاي اجرائي اجازه داده ميشود در حدود وظايف قانوني خود و در چهارچوب ضوابط و استانداردهاي مورد تأييد شوراي عالي آمار نسبت به توليد آمار تخصصي حوزه مربوط به خود اقدام نمايند.
نظارت بر حسن اجراي اين ماده بر عهده معاونت و در صورت تفويض با معاون ذيربط آن (رئيس مركز آمار ايران) است.
ماده 55
به منظور ايجاد يكنواختي در امر توليد نقشه و اطلاعات مكاني در كشور، راهبري، هماهنگي و اقدامات موردنياز در زمينه كليه فعاليتهاي مرتبط با نقشهبرداري و اطلاعات مكاني، عكسبرداري هوايي، تهيه و توليد نقشههاي پوششي و شهري در مقياسهاي مختلف و نظارت بر آن در بخش غيرنظامي، برعهده سازمان نقشهبرداري كشور است. دستورالعملها و استانداردهاي مربوطه توسعه معاونت تهيه و ابلاغ ميگردد.
ماده 56
به منظور حذف تشكيلات موازي، تمركز ساخت و ساز ساختمانهاي دولتي و عمومي قوه مجريه، ارتقاء كيفيت ساخت و ساز و نيز لزوم رعايت مقررات و ضوابط و استانداردها، دولت موظف است امور برنامهريزي، مطالعه، طراحي و اجراي ساختمانهاي مزبور را در وزارت مسكن و شهرسازي (سازمان مجري ساختمانها، تأسيسات دولتي و عمومي) متمركز نمايد. وزارتخانههاي آموزش و پرورش و اطلاعات، نيروهاي مسلح، سازمان انرژي اتمي و مواردي كه به پيشنهاد معاونت به تصويب هيأت وزيران ميرسد، از شمول اين حكم مستثني است.
معاونت توسعه و سرماية انساني موظف است تا پايان سال اول برنامه نسبت به اصلاح ساختار دستگاههايي كه به ساخت و ساز ساختمانهاي عمومي دولتي ميپردازند، اقدام نمايد.
ماده 57
جذب نيروي انساني به صورت رسمي يا پيماني در قوه مجريه با رعايت سقف اعتبارات و مجوزهاي استخدامي به ترتيب با تشخيص و تأييد معاونت و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيسجمهور موكول به آزمون عمومي است.
تبصره1ـ ايثارگران و فرزندان شهداء مشمول قوانين و مقررات مربوط به خود ميباشند.
تبصره2ـ تبديل وضعيت پيماني به رسمي بدون نياز به آزمون با رعايت سقف اعتبارات و مجوزهاي استخدامي با تشخیص و تأييد معاونت و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيسجمهور مجاز است.
تبصره3ـ در دستگاههايي كه از ادغام دو يا چند دستگاه تشكيل ميشوند و نيز در موارد خاص با تصويب هيأت وزيران، رعايت سقف تعداد معاونتهاي دستگاه، مندرج در قانون مديريت خدمات كشوري ضروري نيست.
ماده 58
حقالزحمه تشويقي مديريت براي كارآيي و توليد محصول اعم از كالا يا خدمات يا فعاليت بيش از ارقام پيشبينيشده در تفاهمنامه مربوط در واحدهايي كه براساس قيمت تمامشده و كنترل محصول و نتيجه در قالب تفاهمنامه به مديران مربوط واگذار ميشود، بر مبناي تحليل منابع و مصارف و كارآيي واحد مربوط ظرف ده سال گذشته بدون رعايت محدوديتهاي مقرر در قوانين و مقررات استخدامي پرداخت ميگردد.
اجراي اين حكم در دستگاههاي اجرائي ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري تنها در قالب موافقتنامه متبادله با معاونت مجاز است.
ماده 59
آن دسته از كاركنان دستگاهها كه مشمول قانون تأمين اجتماعي ميباشند از هر جهت از جمله شرايط بازنشستگي و ساير مزايا نيز تابع قانون مذكور و اصلاحات آن ميشوند.
كساني كه تا قبل از اجراي قانون مديريت خدمات كشوري (1/1/1388) از فوقالعاده اضافهكار آنان كسور بازنشستگي كسر شده است، متناسب با مبلغ كسرشده، در پاداش پايانخدمت و حقوق بازنشستگي آنان محاسبه ميگردد. در دستگاههايي كه در آنها طرح طبقهبندي مشاغل كارگري در اجراي ماده (124) قانون مديريت خدمات كشوري اجراء شدهاست، كاركنان مشمول قانون كار فقط از مزاياي قانون كار استفاده مينمايند.
ماده 60
تعيين و اعمال امتيازات شغل و شاغل و فوقالعادههاي مربوط به ايثارگران (جانبازان، آزادگان، رزمندگان و فرزندان شهيد و فرزندان جانبازان هفتاد درصد (70%) و بالاتر) و اجراي ساير احكام قانون مديريت خدمات كشوري در مورد آنان بايد به گونهاي صورت گيرد كه دريافتي آنان بابت ايثارگري كاهش نداشته و امتيازات قانوني نظير عدم نياز به شركت در آزمونهاي استخدامي و شرط سني و تحصيلي كماكان اجراء و اعمال گردد.
تبصره ـ مناطق جنگزده موضوع بند (2) ماده (68) قانون مديريت خدمات كشوري توسط هيأت وزيران تعيين ميشود.
ماده 61
به كارگران و كاركنان واحدهاي مورد واگذاري، فقط براي يكبار سهام ترجيحي اعطاء ميگردد. دولت مجاز است به دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و ماده (5) قانون محاسبات عمومي و صندوقهاي بازنشستگي و كاركنان خود در ازاء مطالبات آنان با توافق آنها سهم يا ساير اموال و دارائيها را واگذار نمايد. پرداخت مطالبات كاركنان دولت از طريق واگذاري سهام و بنگاهها و اموال و دارائيها به صندوقهاي بازنشستگي و تعاونيها و دستگاههاي اجرائي مذكور با رعايت تبصره (1) ماده (6) قانون اجراي سياستهاي كلي اصل (44) نيز مجاز است. دستگاهها و صندوقهاي مذكور موظفند اموال و سهامي را كه در اجراي اين حكم تملك مينمايند به بخش خصوصي يا تعاوني برابر قوانين و مقررات به نحوي واگذار نمايند كه در هيچ مورد فعاليت سرمايهگذاري آنها به صورت بنگاهداري نباشد.
ماده 62
در كليه مواردي كه فعاليت اشخاص حقيقي و حقوقي منوط به أخذ مجوز اعم از گواهي، پروانه، جواز، استعلام يا موافقت و موارد مشابه آن از دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و ماده (5) قانون محاسبات عمومي است، دستگاههاي مذكور موظفند حداكثر مدت سه ماه پس از ابلاغ اين قانون، نوع مجوز و فعاليت مربوط و نيز مباني قانوني موكول بودن فعاليت به أخذ مجوز و همچنين شيوه صدور، تمديد، لغو و ساير مقررات ناظر بر آن را رسماً به كارگروهي متشكل از معاونت، معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيسجمهور، معاونت حقوقي رئيسجمهور، وزراء امور اقتصادي و دارائي، كار و امور اجتماعي و دادگستري و نيز سه نفر از نمايندگان مجلس از كميسيونهاي برنامه و بودجه، اصل نودم (90) قانون اساسي و اقتصادي به عنوان ناظر اعلام نمايند. در صورت عدم ارسال مستندات موضوع اين ماده در مهلت تعيينشده، الزام اشخاص حقيقي و حقوقي به أخذ مجوز ممنوع است و بالاترين مقام دستگاه و مقامات و مديران مجاز از طرف وي مسؤول حسن اجراي اين حكم ميباشند.
كارگروه موظف است ظرف شش ماه پس از اتمام مهلت فوق ضمن بررسي وجاهت قانوني آنها با رويكرد تسهيل، تسريع، كاهش هزينه صدور وتمديد مجوز و هماهنگي دستگاههاي مختلف و حذف مجوزهاي غيرضرور و اصلاح يا جايگزيني شيوه تنظيم مقررات هر نوع فعاليت و بازرسي نوبهاي براي احراز مراعات آن مقررات به جاي شيوه موكول بودن فعاليت به اخذ مجوز، نسبت به ابلاغ دستورالعمل مشتمل بر بازنگري و تسهيل و اصلاح و جايگزيني روشها، تجميع مجوزها و لغو مجوزهاي غيرضروري در چهارچوب ضوابط قانوني براي هر نوع فعاليت پس از تأييد رئيسجمهور اقدام نمايد. اين دستورالعمل جايگزين دستورالعملها و روشهاي اجرائي لغو يا اصلاح شده به موجب اين ماده محسوب ميشود و براي همه دستگاههاي اجرائي مذكور لازمالاجراء است.
تغيير يا اصلاح احكام قوانين مربوط به مجوزها و موارد مشمول اين ماده با تصويب مجلس شوراي اسلامي است.
تبصره1ـ كارگروه مذكور موظف است دستورالعمل موضوع اين ماده شامل انواع مجوزها، مرجع و شيوه صدور، تمديد و لغو و احياء و زمانبندي مربوط را در يك پايگاه اطلاعاتي كه به همين منظور طراحي و مستقر ميسازد به اطلاع عموم برساند. كليه اطلاعات موضوع اين ماده در قالب كتاب سال قبل از آغاز هر سال منتشر ميشود. اعمال مقررات مربوط به انجام فعاليت يا ارائه خدمات موضوع اين ماده خارج از موارد منتشره در كتاب سال و پايگاه اطلاعرساني مذكور ممنوع و مرتكب علاوه بر جبران خسارت زيانديده به مجازات مقرر در اين ماده محكوم ميشود.
تبصره2ـ مفاد اين حكم علاوه بر مجوزها شامل كليه خدمات و فعاليتهاي دستگاههاي اجرائي يادشده از جمله سازمانهاي ثبت اسناد و املاك (ثبت شركتها)، ثبت احوال، تأمين اجتماعي، حفاظت محيط زيست، مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران، شهرداري تهران و كلان شهرها، نيروي انتظامي، گمرك، خدمات قوه قضائيه و وزارتخانههاي آموزش و پرورش، علوم، تحقيقات و فناوري، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و صنايع و معادن و نيز مواردي كه براساس قوانين در ازاء خدمات، وجوهي از اشخاص حقيقي و حقوقي اخذ ميشود، نيز خواهد بود.
اجراي مفاد اين تبصره در نهادهاي وابسته به قوه قضائيه منوط به موافقت رئيس آن قوه است.
درخصوص مقررات و مواردي كه مستند به قوانين و تدابير و دستورات و نظرات مقام معظم رهبري است و همچنين درخصوص دستگاههايي كه مستقيماً زير نظر ايشان است اجراي اين حكم منوط به اذن معظمله است.
تبصره3ـ دستگاههاي اجرائي مذكور در مقابل ارائه خدمات يا اعطاء انواع مجوز حتي با توافق، مجاز به أخذ مبالغي بيش از آنچه كه در قوانين و مقررات قانوني تجويز شدهاست، نميباشند. تخلف از اجراي اين حكم و ساير احكام اين ماده مشمول مجازات موضوع ماده (600) قانون مجازات اسلامي است.
ماده 63
به منظور استفاده از خدمات كارشناسان و مشاوران در دستگاههاي اجرائي به ويژه در زمينههاي بودجهريزي، برنامهريزي حقوقي، اداري و استخدامي، نظام تشخيص صلاحيت شامل رتبهبندي، رسيدگي انتظامي و تعرفه خدمات كارشناسي مشاوران و كارشناسان مذكور به پيشنهاد معاونت و معاونتهاي « حقوقي» و « توسعه مديريت و سرمايه انساني» رئيسجمهور به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 64
در مواردي كه در اجراي قانون مديريت خدمات كشوري وظايف تصدي دولت به بخش خصوصي يا تعاوني واگذار ميشود، واگذاري وظايف رافع مسؤوليت حاكميتي دولت در مقابل شهروندان نيست. در اينگونه موارد تنظيم رابطه دولت و بخشهاي خصوصي و تعاوني كه عهدهدار وظيفه تصديهاي واگذارشده دولت شدهاند براساس آئيننامهاي است كه به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
دولت مكلف است در صورت عدم حصول نتيجه موردنظر، ضمن رعايت قانون مديريت خدمات كشوري و مقررات مربوطه براساس آئيننامه موضوع اين ماده وظايف يادشده را به ساير متقاضيان بخش خصوصي يا تعاوني واگذار نمايد به گونهاي كه خدمترساني به مردم بدون انقطاع تداوم يابد. در اين صورت هزينههايي كه بخش خصوصي و تعاوني متحمل شده است با تصويب شوراي اقتصاد با احتساب خسارات وارده در قالب بودجه سنواتي قابل تأمين است.
دبيرخانه شوراي اقتصاد (معاونت) با رعايت قوانين ميتواند براي محاسبه هزينههاي قابل قبول و خسارات وارده به طرفين از كارشناسان رسمي دادگستري يا خبرگان واجد صلاحيت شاغل در دستگاههاي اجرائي مربوطه استفاده نمايد. معاونت ملزم به ابلاغ مصوبات لازمالاجراي شوراي اقتصاد است.
واگذاريهاي موضوع قانون نحوه اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) مشمول حكم اين ماده نيست.
ماده 65
به منظور ساماندهي و كاهش نيروي انساني و كوچكسازي دولت:
الف ـ هرگونه انتقال به كلانشهرها جز در مورد مقامات و در موارد خاص ممنوع است. اين حكم و ساير مقررات مربوط به انتقال و مأموريت كاركنان رسمي و ثابت بين دستگاهها در مورد كاركنان پيماني و قراردادي (در طول قرارداد) قابل اجراء است. موارد خاص با تشخيص كارگروهي با عضويت نمايندگان معاونت، معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيسجمهور و دستگاه متبوع تعيين ميشود.
ب ـ هرگونه بهكارگيري افرادي كه در اجراي قوانين و مقررات، بازخريد يا بازنشستهشده يا ميشوند به استثناء مقامات، اعضاء هيأت علمي، ايثارگران، فرزندان شهداء و فرزندان جانبازان هفتاد درصد (70%) و بالاتر در دستگاههاي اجرائي يا داراي رديف يا هر دستگاهي كه به نحوي از انحاء از بودجه كل كشور استفاده ميكند، ممنوع و همچنين هرگونه پرداخت از هر محل و تحت هر عنوان به افراد بازنشسته و بازخريد توسط دستگاههاي مذكور ممنوع است. كليه قوانين و مقررات عام مغاير اين حكم به استثناء ماده (41) قانون الحاق موادي به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت و ماده (95) قانون مديريت خدمات كشوري و ماده (91) قانون استخدام كشوري لغو ميگردد.
ج ـ تعداد كل كاركنان هر دستگاه در تصديهاي قابل واگذاري اعم از رسمي، پيماني، قراردادي، كار معين و مشخص، ساعتي و عناوين مشابه به استثناء اعضاء هيأت علمي سالانه حداقل دو درصد (2%) كاهش مييابد. موارد استثناء همهساله در قانون بودجه همان سال تعيين ميشود.
د ـ هرگونه انتقال و مأموريت بيش از شش ماه در يك نوبت يا چند نوبت از مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي به وزارتخانهها، مؤسسات و شركتهاي دولتي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري به استثناء مقامات ممنوع است.
ماده 66
ديون دولت به دستگاههاي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و ماده (5) قانون محاسبات عمومي كشور و صندوقها و اشخاص حقوقي دولتي و عمومي به استثناء ديون مربوط به سهم قانوني دولت از حق بيمه از محل منابع ناشي از اجراي احكام اين قانون محاسبه و تهاتر ميگردد و هرگونه تعهد جديد نيز فقط در قالب و در حدود بودجه سنواتي كل كشور قابل اجراء ميباشد.
ديون مربوط به سهم قانوني دولت از حق بيمه صندوقها پس از محاسبه بخشي كه از باقيمانده منابع اجراي اين قانون و بودجه سنوات قبل كشور با رعايت مسؤوليت قانوني مديران در رعايت مصلحت صندوق و سود متعارف سرمايهگذاريها تهاتر ميشود، از طريق پيشبيني در قوانين بودجه سنواتي قابل پرداخت و تأمين است.
ماده 67
كليه دستگاههاي قوه مجريه كه به موجب قوانين بودجه سنواتي مجاز به كمك به اشخاص حقيقي و حقوقي از محل اعتبارات قوانين يادشده ميباشند، موظفند با رعايت تخصيص اعتبار كه در مركز توسط معاونت و در استانها توسط كميته تخصيص اعتبارات استان طبق ضوابط ابلاغي معاونت انجام ميشود، نسبت به أخذ شماره ملي اشخاص حقيقي گيرنده كمك و يا سهامداران اصلي و صاحبان سهمالشركه و اعضاء هيأتمديره و بازرس يا بازرسان قانوني اشخاص حقوقي گيرنده كمك و درج آن در بانك اطلاعاتي كه توسط معاونت براي اين منظور ايجاد ميگردد اقدام و سپس مبلغ كمك را پرداخت نمايند. كمك از محل منابع و رديفهاي در اختيار معاونت نيز مشمول اين حكم است.
ماده 68
به منظور تهيه آمار و اطلاعات موردنياز براي محاسبه شاخصهاي حوزههاي تخصصي مختلف از قبيل:
1ـ الگوي توسعه اسلامي ـ ايراني
2ـ ارزيابي سند چشمانداز بيست ساله كشور
3ـ ارزيابي عملكرد قانون برنامه پنجم
4ـ بهرهوري ملي
5 ـ توسعه انساني
6 ـ الگوي مصرف
7ـ تدوين استانداردهاي ملي
8 ـ دادههاي مكاني
9ـ آمايش سرزمين
10ـ نظام اداري و مديريت و فناوري اطلاعات
11ـ اهداف توسعه هزاره ()
12ـ نقشه جامع علمي كشور
مركز آمار ايران مكلف است پس از دريافت شناسنامه شاخصها، نسبت به عملياتيكردن برنامة اجرائي مربوط شامل طرحهاي آمارگيري، پايگاه اطلاعات آماري كشور، سامانههاي اطلاعاتي ـ عملياتي و زمانبندي اقدام كند و اعتبارات موردنياز را حداكثر ظرف شش ماه تهيه و به تصويب شوراي عالي آمار برساند.
دستگاههاي اجرائي متولي حوزههاي تخصصي فوق مكلفند شناسنامههاي مربوط را حداكثر ظرف شش ماه پس از ابلاغ برنامه، به مركز آمار ايران ارائه نمايند.
يك نفر از اعضاء كميسيون برنامه و بودجه و محاسبات و يك نفر از اعضاء كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي به عنوان ناظر در جلسات شوراي عالي آمار شركت ميكنند.
فصل پنجم - اقتصادی (مواد 69 تا 177)
ماده 69
به منظور بهبود فضاي كسب و كار در كشور وزارت بازرگاني مكلف است با همكاري اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران، اتاق تعاون، سازمان ثبت اسناد و املاك كشور و ساير دستگاههاي ذيربط با هماهنگي معاونت و در چهارچوب بودجههاي سنواتي، ضوابط و سياستهاي تشويقي لازم از جمله اهداء جوايز يا اعطاء تسهيلات يا كمكهاي مالي، براي استفاده كالاها و خدمات از نام و نشان تجاري در بازار خردهفروشي و عمدهفروشي با حفظ حقوق معنوي صاحب نشان را تا پايان سال اول برنامه تهيه و براي اجراء ابلاغ نمايد.
ماده 70
در مورد آن دسته از فعاليتهاي اقتصادي كه نيازمند أخذ مجوز از دستگاههاي متعدد ميباشند، دستگاه اصلي موضوع فعاليت، وظيفه مديريت يكپارچه، هماهنگي و اداره امور أخذ و تكميل و صدور مجوز را برعهده خواهد داشت و از طريق ايجاد پنجره واحد به صورت حقيقي يا در فضاي مجازي با مشاركت ساير دستگاههاي مرتبط به گونهاي اقدام مينمايد كه ضمن رعايت اصل همزماني صدور مجوزها، سقف زماني موردنظر براي صدور مجوز از زمان پيشبينيشده در قانون نحوه اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي تجاوز ننمايد.
در ايجاد فرآيند پنجره واحد، دستگاههاي فرعي صدور مجوز موظفند نسبت به ارائه خدمات از طريق استقرار نماينده تامالاختيار در محل پنجرههاي واحد و يا در فضاي مجازي اقدام و همكاري لازم را به عمل آورند. دستورالعمل مربوط شامل رويهها و ضوابط و نحوه برخورد با متخلفين و همچنين فهرست دستگاههاي اصلي در صدور مجوز در فعاليتهاي مختلف به تصويب كارگروه موضوع ماده (62) اين قانون ميرسد.
ماده 71
در راستاي بهبود بهرهوري نظام اداري، افزايش رضايت عمومي و دسترسي آسان و سريع شهروندان به خدمات عمومي و دولتي، دولت ميتواند ترتيبي اتخاذ نمايد كه كلية دستگاههاي اجرائي اعم از وزارتخانهها، مؤسسات دولتي، مؤسسات و يا نهادهاي عمومي غيردولتي، شركتهاي دولتي، بانكها، مؤسسات اعتباري و شركتهاي بيمهاي و كليه دستگاههايي كه شمول قانون بر آنها مستلزم ذكر نام است، واحدهاي سازماني يا بخشهايي از خود را كه موظف به ارائه خدمات به مردم هستند به نحو مقتضي و ممكن اعم از حضوري و مجازي، تنظيم ساعت كار نيروي انساني و با استفاده از امكانات موجود در طول شبانهروز و يا در دو نوبت كاري فعال و آماده خدمت نگهدارند.
تبصره1ـ فهرست مصاديق دستگاههاي مشمول اين ماده و نحوه، روش و جزئيات اجرائي به موجب دستورالعملي است كه توسط معاونت و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيسجمهور تهيه و ابلاغ ميشود.
گسترش تشكيلات و ايجاد تأسيسات و ساختمان جديد در اجراي تكاليف اين ماده ممنوع است.
ماده 72
به منظور كاهش خطرپذيري ناشي از نوسانات قيمتها از جمله نوسانات نرخ ارز براي واحدهاي توليدي ـ صادراتي، بيمه مركزي ايران از طريق شركتهاي تجاري بيمه، امكان ارائه خدمات بيمهاي مربوط به نوسانات قيمتها و نوسانات نرخ ارز را فراهم آورد.
ماده 73
دولت موظف است تا پايان سال اول برنامه، اقدامات قانوني لازم براي اصلاح قانون كار و قانون تأمين اجتماعي و روابط كار را با رعايت موارد زير به عمل آورد:
الف ـ ايجاد انعطاف براي حلاختلاف كارگران و كارفرمايان و همسوكردن منافع دو طرف
ب ـ تقويت بيمه بيكاري به عنوان بخشي از تأمين اجتماعي و شغلي كارگران با رويكرد افزايش پوشش و گسترش بيمه بيكاري و بيكاران در شرايط قطعي اشتغال
ج ـ تقويت همسويي منافع كارگران و كارفرمايان و تكاليف دولت با رويكرد حمايت از توليد و سهجانبه گرايي
د ـ تقويت شرايط و وضعيتهاي جديد كار با توجه به تغييرات تكنولوژي و مقتضيات خاص توليد كالا و خدمات
هـ ـ تقويت تشكلهاي كارگري و كارفرمايي متضمن حق قانوني اعتراض صنفي براي اين تشكلها
ماده 74
در راستاي شكلگيري بازارهاي رقابتي و تحقق بند (ي) ماده (45) قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي، چنانچه شركت مشمول واگذاري در حال واگذاري براي اجراي موضوع فعاليت يا تأمين عوامل توليد از جمله مواد اوليه يا فروش كالا و خدمات و يا محل و تركيب آنها و يا نرخ تأمين عوامل توليد شامل مواد اوليه يا فروش كالا و خدمات آن مشمول رعايت ضوابط خاصي از سوي دستگاههاي دولتي، شركتها و مؤسسات دولتي يا وابسته به دولت باشد، ضروري است قبل از واگذاري، كلية اطلاعات مربوط به تداوم و يا عدم تداوم و همچنين تغييرات احتمالي اين الزامات براساس ضوابط سازمان بورس و اوراق بهادار افشاء گردد.
ماده 75
به منظور تبادلنظر دولت و بخشهاي خصوصي و تعاوني و تسهيل فعاليتهاي اقتصادي اين بخشها، بررسي و رفع موانع كسب و كار و اتخاذ تصميم مؤثر براي اقدامات لازم در چهارچوب قوانين و مقررات موجود و ارائه پيشنهادها و راهكارهاي اجرائي مناسب به مراجع ذيربط، شوراي گفتوگوي دولت و بخش خصوصي با تركيب اعضاء زير تشكيل ميشود:
1ـ وزير امور اقتصادي و دارايي (رئيس شورا)
2ـ رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران
3ـ معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور
4ـ وزير صنايع و معادن
5 ـ وزير تعاون
6 ـ وزير بازرگاني
7ـ وزير جهاد كشاورزي
8 ـ وزير كار و امور اجتماعي
9ـ وزير نفت
10ـ وزير نيرو
11ـ دو نفر از معاونان قوهقضائيه به انتخاب رئيس قوه
12ـ رئيس كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي
13ـ رئيس كميسيون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شوراي اسلامي
14ـ رئيس كميسيون صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي
15ـ رئيس كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي مجلس شوراي اسلام
16ـ رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران
17ـ دبيركل اتاق تعاون جمهوري اسلامي ايران
18ـ شهردار تهران
19ـ هشت نفر از مديران عامل شركتهاي برتر خصوصي و تعاوني از بخشها و رشتههاي مختلف
تبصره 1ـ نحوة انتخاب اعضاء رديف (19) و چگونگي تشكيل جلسات كه حداقل هر پانزده روز يكبار برگزار ميگردد و ارائه پيشنهادها و گزارشها طبق دستورالعملي است كه در نخستين جلسة شورا تهيه و تصويب ميشود.
تبصره2ـ محل دبيرخانه اين شورا بدون دريافت كمك از دولت در اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران است.
ماده 76
اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران موظف است با همكاري و حضور اتاق تعاون مركزي جمهوري اسلامي ايران و شوراي اصناف كشور، نسبت به شناسايي قوانين، مقررات و بخشنامههاي مخل توليد و سرمايهگذاري در ايران اقدام نمايد و با نظرخواهي مستمر از تشكلهاي توليدي و صادراتی سراسر كشور و بررسي و پردازش مشكلات و خواستههاي آنها بطور مستمر گزارشها و پيشنهادهايي را تهيه و به كميتهاي متشكل از دو نفر از هر قوه به انتخاب رئيس آن قوه ارائه دهد. كميته مذكور موظف است ضمن بررسي پيشنهادهاي ارائهشده راهكارهاي قانوني لازم را بررسي و پيگيري نمايد.
تبصره1ـ گزارشهاي موضوع اين ماده شامل قوانين و مصوبات و بخشنامههاي مزاحم، خلاء قانوني، اجراي نادرست يا ناقص قوانين و همچنين پيشنهاد اصلاح قوانين و مقررات و ارتقاء امنيت اقتصادي، حقوق مالكيت و حمايت از سرمايهگذاري و توليد و صادرات و اشتغال و چگونگي كاهش قيمت تمامشده كالاها و خدمات در ايران همراه با ارتقاء كيفيت و رشد توليد و موارد مربوط به سرمايهگذاري و توليد و استفاده بهينه از سرمايهگذاريها و ظرفيتهاي موجود است.
تبصره2ـ كميته يك نسخه از همة گزارشهاي ارسالي را به شوراي عالي اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي و شوراي گفت وگو موضوع ماده (75) اين قانون ارسال مينمايد.
ماده 77
به منظور تقويت و ساماندهي تشكلهاي خصوصي و تعاوني و كمك به انجام وظايف قانوني از بند (د) ماده (91) قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي و ارائه خدمات بازاريابي، مشاورهاي و كارشناسي كليه اعضاء اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و اتاق تعاون مركزي جمهوري اسلامي ايران مكلفند يك در هزار رقم فروش كالا و خدمات خود را حسب مورد به حساب اتاقهاي مذكور واريز نمايند و تأييديه اتاقهاي مذكور را هنگام صدور و تمديد كارت بازرگاني تسليم كنند.
ماده 78
دولت موظف است در جهت حمايت از توليدات داخلي، كالاها و خدمات موردنياز خود را با اولويت از توليدكنندگان داخلي خريد نمايد.
ماده 79
در راستاي ارتقاء سهم بهرهوري در رشد اقتصادي به يك سوم در پايان برنامه و به منظور برنامهريزي، سياستگذاري، راهبري، پايش و ارزيابي بهرهوري كليه عوامل توليد از جمله نيروي كار، سرمايه، انرژي و آب و خاك، سازمان ملي بهرهوري ايران به صورت مؤسسه دولتي وابسته به معاونت با استفاده از امكانات موجود ايجاد ميشود تا برنامه جامع بهرهوري كشور شامل شاخصهاي استاندارد بهرهوري و نظام اجرائي ارتقاء بهرهوري، دربرگيرنده توزيع نقشها و مسؤوليتها در كليه بخشهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي اعم از بخشهاي دولتي و غـيردولتي، به صورت برنامه لازمالاجراء براي تمامي بخشهاي يادشده، تدوين نمايد و به تصويب هيأت وزيران برساند. تمام دستگاههاي اجرائي موظفند از سال دوم برنامه تغييرات بهرهوري و اثر آن بر رشد اقتصادي مربوط به بخش خود را به طور مستمر منتشر نمايند و سياستها و متغيرهاي اثرگذار بر رشد بهرهوري را شـناسايي كنند تا اثر بهرهوري از دستگاههاي مزبور رشد صعودي داشته باشد. سياستهاي مذكور ميتواند حاوي سياستهاي تشويقي بخشهاي غيردولتي و شركتهاي دولتي باشد.
حداكثر سه درصد (3%) از هر مرحله تخصيص اعتبارات هزينهاي دستگاههاي اجرائي در خزانه نگهداري ميشود و پرداخت آن به دستگاه منوط به ارائه تأييد معاونت مبني بر رعايت مصوبات موضوع اين ماده و ديگر تكاليف قانوني مربوط به بهرهوري است.
آئيننامه اجرائي اين ماده مشتمل بر برنامه پيشنهادي سازمان ملي بهرهوري ايران بهتصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 80
به دولت اجازه داده ميشود در راستاي ايجاد اشتغال پايدار، توسعه كارآفريني، كاهش عدم تعادل منطقهاي و توسعه مشاغل نو اقدامهاي زير را انجام دهد:
الف ـ حمايت مالي و تشويق توسعه شبكهها، خوشهها و زنجيرههاي توليدي، ايجاد پيوند مناسب بين بنگاههاي كوچك، متوسط، بزرگ (اعطاء كمكهاي هدفمند) و انجام تمهيدات لازم براي تقويت توان فني ـ مهندسي ـ تخصصي، تحقيق و توسعه و بازاريابي در بنگاههاي كوچك و متوسط و توسعه مراكز اطلاعرساني و تجارت الكترونيك براي آنها
ب ـ رفع مشكلات و موانع رشد و توسعه بنگاههاي كوچك و متوسط و كمك به بلوغ و تبديل آنها به بنگاههاي بزرگ و رقابتپذير
ج ـ گسترش كسب و كار خانگي و مشاغل از راه دور و طرحهاي اشتغالزاي بخش خصوصي و تعاوني به ويژه در مناطق با نرخ بيكاري بالاتر از متوسط نرخ بيكاري كشور
د ـ حمايت مالي و حقوقي و تنظيم سياستهاي تشويقي در جهت تبديل فعاليتهاي غيرمتشكل اقتصادي خانوار به واحدهاي متشكل
هـ ـ حمايت مالي از بخش غيردولتي به منظور توسعه و گسترش آموزشهاي كسب و كار، كارآفريني، فني و حرفهاي و علمي ـ كاربردي
و ـ اعمال تخفيف پلكاني و يا تأمين بخشي از حق بيمه سهم كارفرمايان كارگاههايي كه با تأييد و يا معرفي واحدهاي وزارت كار و امور اجتماعي در جهت به كارگيري نيروي كار جديد مبادرت مينمايند، به شرط آن كه واحد، تازه تأسيس بوده و يا در سال قبل از آن، كاهش نيروي كار نداشته باشد.
تبصره ـ آئيننامه اجرائي بندهاي فوق شامل نحوه، ميزان و مدت زمان استفاده از امتيازات موضوع بندهاي فوق حداكثر ظرف شش ماه پس از تصويب اين قانون به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ز ـ براي استمرار فرصتهاي شغلي، ماده (10) قانون تنظيم بخشي از مقررات تسهيل نوسازي صنايع كشور و اصلاح ماده (113) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در طول سالهاي برنامه پنجم تنفيذ ميگردد.
ماده 81
به منظور تنظيم تعهدات ارزي كشور:
الف ـ دستگاههاي اجرائي ملزم به رعايت موارد زير ميباشند:
1ـ عمليات و معاملات ارزي خود را از طريق حسابهاي ارزي بانكهاي داخل يا خارج كه با تأييد بانك مركزي افتتاح كرده يا ميكنند، انجام دهند. بانكهاي عامل ايراني مكلفند خدمات مورد نياز آنها را در سطح استانداردهاي بينالمللي تأمين نمايند.
2ـ فهرست كليه حسابهاي ارزي خارج از كشور خود را به بانك مركزي اعلام كنند، تا پس از تأييد اين بانك، ادامه فعاليت آنها ميسر گردد.
ب ـ دولت موظف است:
1ـ زمانبندي پرداخت بدهيها و تعهدات اعم از ميان مدت و كوتاه مدت خارجي را به گونهاي تنظيم نمايد كه بازپرداختهاي سالانه اين بدهيها و تعهدات بدون در نظر گرفتن تعهدات ناشي از بيع متقابل در پايان برنامه پنجم از سي درصد (30%) درآمدهاي ارزي دولت در سال آخر برنامه پنجم تجاوز نكند. در استفاده از تسهيلات خارجي اولويت با تسهيلات بلندمدت است.
2ـ ميزان تعهدات و بدهيهاي خارجي تضمينشده توسط دولت و بانك مركزي در سالهاي برنامه پنجم را به گونهاي تنظيم نمايد تا ارزش حال خالص بدهيها و تعهدات دولت بدون تعهدات ناشي از قراردادهاي موضوع بند (ب) ماده (3) قانون تشويق و حمايت سرمايهگذاري خارجي مصوب 19/12/1380 (مابهالتفاوت ارزش حال بدهيها، تعهدات كشور و ذخاير ارزي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران) در سال آخر برنامه بيش از پنجاه ميليارد (50.000.000.000) دلار نباشد.
3ـ جداول دريافت و پرداختهاي ارزي را همراه با لوايح بودجه سالانه براي سالهاي باقيمانده از برنامه ارائه نمايد.
ج ـ نظام ارزي كشور، « شناور مديريتشده» است. نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابتپذيري در تجارت خارجي و با ملاحظه تورم داخلي و جهاني و همچنين شرايط اقتصاد كلان از جمله تعيين حد مطلوبي از ذخاير خارجي تعيين خواهد شد.
ماده 82
الف ـ استفاده دستگاههاي اجرائي از تسهيلات مالي خارجي در طول برنامه در قالب قوانين بودجه سنواتي مجاز است. سهميههاي باقيمانده تسهيلات مصوب بيع متقابل و تسهيلات مالي خارجي (فاينانس) مربوط به برنامههاي سوم و چهارم (با رعايت ضوابط اسلامي از جمله تصويب مجمع تشخيص مصلحت نظام) در طول برنامه پنجم نيز به قوت خود باقي است.
ب ـ به دستگاههاي اجرائي اجازه داده ميشود براي تأمين منابع مالي طرحهاي خود از روش بيع متقابل با رعايت اصل عدم تضمين بازگشت تعهدات ايجادشده توسط دولت، بانك مركزي و بانكهاي دولتي پس از تصويب شوراي اقتصاد استفاده نمايند.
ج ـ بانكهاي تجاري و تخصصي مجازند بدون تضمين دولت، نسبت به تأمين منابع مالي طرحهاي سرمايهگذاري بخشهاي غيردولتي و شهرداريها از منابع بينالمللي اقدام نمايند. تعيين نسبت تعهدات و بدهيهاي ارزي به دارائيهاي هر بانك به تصويب شوراي پول و اعتبار ميرسد.
د ـ در استفاده از تسهيلات مالي خارجي موضوع بندهاي (الف)، (ب) و (ج) اين ماده رعايت موارد زير توسط دستگاههاي اجرائي و بانكهاي عامل ضروري است:
1ـ تمامي طرحهاي دستگاههاي اجرائي با رعايت سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي با مسؤوليت وزير و يا بالاترين مقام اجرائي دستگاه ذيربط و تأييد شوراي اقتصاد، بايد داراي توجيه فني، اقتصادي و مالي باشند و مجموع هزينههاي اجراي كامل آنها از سقفهاي تعيينشده تجاوز نكند. زمانبندي دريافت و بازپرداخت تسهيلات هر طرح و ميزان استفاده آن از ساخت داخل با توجه به ظرفيتها، امكانات و تواناييهاي داخلي و رعايت قانون « حداكثر استفاده از توان فني و مهندسي، توليدي، صنعتي و اجرائي كشور در اجراي پروژهها و ايجاد تسهيلات به منظور صدور خدمات مصوب12/12/1375» و نيز رعايت شرايط زيستمحيطي در اجراي هر يك از طرحها بايد به تصويب شوراي اقتصاد برسد.
2ـ استفادهكنندگان از بيع متقابل و تسهيلات مالي خارجي شامل تسهيلات مالي خارجي (فاينانس) و وامهاي مستقيم بايد ظرف دو ماه از زمان انعقاد قرارداد، جدول زماني و ميزان تعهدات ايجادشده و يا استفاده شده و نيز زمانبندي بازپرداخت بدهيها و تعهدات ارزي خود را در اختيار بانك مركزي قرار دهند. پس از اجرائي شدن طرحهاي مذكور، گزارش عملكرد طرح مشتمل بر اصل و سود وجوه دريافتي يا پرداختي و باقيمانده تعهد در فواصل سهماهه به بانك مركزي و معاونت اعلام ميشود.
تبصره ـ استفادهكنندگان از وامهاي مستقيم موظفند در ايجاد تعهد با بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران هماهنگي لازم را به عمل آورند.
د ـ تمامي معاملات و قراردادهاي خارجي كه بيش از يك ميليون (1.000.000) دلار باشد با رعايت قوانين مربوط شامل قانون « حداكثر استفاده از توان فني و مهندسي، توليدي، صنعتي و اجرائي كشور در اجراي پروژهها و ايجاد تسهيلات به منظور صدور خدمات مصوب 12/12/1375» تنها از طريق مناقصه محدود و يا بينالمللي با درج آگهي در روزنامههاي كثيرالانتشار و رسانههاي الكترونيكي داخلي و خارجي انجام و منعقد ميشود. موارد استثناء به تأييد كميته سه نفره متشكل از وزير امور اقتصادي و دارائي، معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري و وزير وزارتخانه مربوطه يا بالاترين مقام اجرائي ذيربط ميرسد. در كليه مناقصهها، حق كنترل و بازرسي كمي و كيفي و كنترل قيمت براي كليه كالاهاي وارداتي و پروژهها براي خريدار محفوظ است. وزير يا بالاترين مقام اجرائي ذيربط، مسؤول حسن اجراء اين موضوع است. بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران فقط مجاز به تعهد يا پرداخت بهاي معاملات و قراردادهايي است كه تأييد بالاترين مقام دستگاههاي اجرائي، مبني بر رعايت مفاد اين بند را داشته باشد.
ماده 83
الف ـ به بانك مركزي اجازه داده ميشود در چهارچوب قانون بودجه سنواتي جهت تأمين مالي پروژههاي زيربنايي توسعهاي دولتي نسبت به انتشار اوراق مشاركت و انواع صكوك اسلامي در بازارهاي بينالمللي اقدام نمايد.
ب ـ به شركتهاي دولتي و شهرداريها اجازه داده ميشود در راستاي تأمين منابع ارزي طرحهاي سرمايهگذاري خود، پس از تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي و بانك مركزي، اقدام به انتشار اوراق مشاركت و انواع صكوك اسلامي نمايند. تضمين اصل و سود اين اوراق با شركتها و شهرداريهاي مذكور است.
ماده 84
صندوق توسعه ملي كه در اين ماده صندوق ناميده ميشود با هدف تبديل بخشي از عوايد ناشي از فروش نفت و گاز و ميعانات گازي و فرآوردههاي نفتي به ثروتهاي ماندگار، مولد و سرمايههاي زاينده اقتصادي و نيز حفظ سهم نسلهاي آينده از منابع نفت و گاز و فرآوردههاي نفتي تشكيل ميشود.
صندوق در تهران مستقر است و در تهران و ساير نقاط كشور شعبهاي نخواهد داشت. اموال و داراييهاي اين صندوق متعلق به دولت جمهوري اسلامي ايران ميباشد. اين ماده در حكم اساسنامه صندوق است.
الف ـ اركان صندوق عبارتند از:
1ـ هيأت امناء
2ـ هيأت عامل
3ـ هيأت نظارت
ب ـ هيأت امناء به عنوان بالاترين ركن صندوق، داراي وظايف و اختيارات زير است:
1ـ راهبري، تعيين سياستها و خطمشيها
2ـ تصويب شرايط و نحوة اعطاء تسهيلات براي توليد و سرمايهگذاري به بخشهاي خصوصي، تعاوني و عمومي غيردولتي
3ـ تصويب نظامنامهها، برنامههاي راهبردي، بودجه سالانه، صورتهاي مالي و گزارش عملكرد صندوق
4ـ انتخاب رئيس و ساير اعضاء هيأت عامل مطابق بندهاي (د) و (هـ)
5 ـ عزل رئيس و اعضاي هيأت عامل با پيشنهاد هر يك از اعضاي هيأت امناء و تصويب هيأت امناء
6 ـ اتخاذ تصميم درباره ارجاع دعاوي به داوري و صلح دعاوي با رعايت اصل يكصد و سي و نهم (139) قانون اساسي
7ـ تعيين انواع فعاليتهاي مورد قبول و واجد اولويت پرداخت تسهيلات در بخشها و زيربخشهاي توليدي و خدماتي زاينده و با بازده مناسب اقتصادي
7ـ تعيين انواع فعاليتهاي مورد قبول و واجد اولويت پرداخت تسهيلات در بخشها و زيربخشهاي توليدي و خدماتي زاينده و با بازده مناسب اقتصادي
8 ـ تعيين حداقل نرخ بازده مورد انتظار از منابع صندوق و همچنين نرخ بازده مورد قبول طرحهاي توليدي و سرمايهگذاري براي پرداخت تسهيلات و تعيين نرخ سهم مشاركت در طرحهاي سرمايهگذاري به نحوي كه ميانگين اين نرخها كمتر از متوسط نرخ بازده سپردههاي بانك مركزي در بازارهاي خارجي نباشد.
ج ـ هيأت امناء
تركيب اعضاي هيأت امناء به شرح زير است:
1ـ رئيس جمهور (رئيس هيأت امناء)
2ـ معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور (دبير هيأت امناء)
3ـ وزير امور اقتصادي و دارائي
4ـ وزير كار و امور اجتماعي
5 ـ وزير نفت
6 ـ رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران
7ـ رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأي
8 ـ رئيس اتاق تعاون ايران به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأي
9ـ دو نفر نماينده از كميسيونهاي اقتصادي و برنامه و بودجه و محاسبات به انتخاب مجلس شوراي اسلامي
10ـ دادستان كل كشور
تبصره1ـ جلسات هيأت امناء حداقل سالي دو بار تشكيل ميشود.
تبصره2ـ جلسات هيأت امناء با حداقل دو سوم اعضاء صاحب رأي رسميت يافته و تصميمات آن با حداقل پنج رأي اتخاذ ميگردد.
تبصره3ـ رؤساي هيأت عامل و هيأت نظارت بدون حق رأي ميتوانند در جلسات هيأت امناء شركت نمايند.
تبصره4ـ هرگونه تصميم هيأت امناء در مورد تصويب ترازنامه و صورتهاي مالي صندوق و نيز انتصاب رئيس و اعضاي هيأت عامل در روزنامه رسمي كشور و نيز يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار به انتخاب هيأت امناء، درج ميگردد.
تبصره5 ـ دستور جلسه، تاريخ و محل جلسات هيأت امناء توسط دبير هيأت امناء تعيين و حداقل پانزده روز قبل از تشكيل جلسه براي اعضاء هيأت ارسال ميشود.
تبصره6 ـ بودجه ستاد صندوق به تصويب هيأت امناء ميرسد.
د ـ به منظور اداره امور صندوق در چهارچوب مفاد اساسنامه و مصوبات هيأت امناء، هيأت عامل مركب از پنج نفر از افراد صاحب نظر، با تجربه و خوشنام در امور اقتصادي، حقوقي، مالي، بانكي و برنامهريزي با حداقل ده سال سابقه مرتبط و مدرك تحصيلي كارشناسي ارشد توسط هيأت امناء انتخاب و با حكم رئيسجمهور منصوب ميشوند و داراي وظايف و اختيارات زير ميباشند:
1ـ پيشنهاد فعاليتهاي مورد قبول و واجد اولويت پرداخت تسهيلات در بخشها و زيربخشهاي توليدي و خدماتي زاينده و با بازده مناسب اقتصادي به هيأت امناء
2ـ پيشنهاد موارد سرمايهگـذاري در بازارهاي پولي و مالي بينالمللـي و داخلـي به هيأت امناء
3ـ تعيين چهارچوب قراردادهاي عامليت با بانكهاي عامل و تعيين مسؤوليتها و اختيارات بانك عامل در چهارچوب اين قراردادها
4ـ برقراري نظام حسابرسي داخلي و استقرار نظام كنترلهاي داخلي مناسب
5 ـ تأييد صورتهاي مالي ارزي و ريالي و ارائه آن به هيأت امناء
6 ـ ارائه پيشنهاد به هيأت امناء در خصوص نظامنامهها و شرايط و نحوة اعطاي تسهيلات
7ـ اتخاذ تصميم نسبت به هرگونه اقدامي به نام صندوق در محدوده وظايف و اهداف مندرج در اساسنامه به جز آنچه تصميم درباره آنها به صراحت در حوزه صلاحيت هيأت امناء يا رئيس هيأت عامل است مگر اين كه به هيأت عامل تفويض شده باشد.
8 ـ اتخاذ تصميم راجع به كليه اموري كه توسط رئيس هيأت عامل در محدوده اختيارات خود در دستور كار هيأت عامل قرار ميگيرد.
9ـ اجراي مصوبات هيأت امناء
10ـ پيشنهاد ارجاع دعاوي به داوري، تعيين داور و صلح دعاوي به هيأت امناء
11ـ افتتاح يا بستن حسابهاي ارزي در نزد بانك مركزي و معرفي صاحبان امضاي مجاز از بين اعضاي هيأت عامل، رئيس و ساير مديران صندوق
12ـ انعقاد قرارداد با مشاور معتبر بينالمللي در امور سرمايهگذاري و مهندسي مالي براي ارزيابي، بهبود و ارتقاء عملكرد صندوق.
13ـ ساير موارد ارجاعي از سوي هيأت امناء
تبصره1ـ بركناري و قبول استعفاي اعضاي هيأت عامل مشروط به تأييد دو سوم اعضاي صاحب رأي هيأت امناء خواهد بود.
تبصره2ـ اعضاي هيأت عامل بايد تمام وقت بوده و هيچگونه فعاليت اقتصادي و شغل ديگري به استثناء تدريس نداشته باشند. اعضاي هيأت عامل مشمول حكم مندرج در اصل يكصد و چهل و دوم (142) قانون اساسي ميباشند.
تبصره3ـ دوره تصدي هيأت عامل پنج سال بوده و انتخاب مجدد اعضاء بلامانع است.
تبصره4ـ كليه اوراق بهادار، چكها، سفتهها، بروات، قراردادها و ساير اسناد تعهدآور با امضاي دو عضو از سه عضو هيأت عامل كه توسط اين هيأت تعيين ميشوند همراه با مهر صندوق معتبر خواهد بود.
تبصره 5 ـ تصميمات هيأت عامل با حداقل سه رأي نافذ است.
هـ ـ رئيس هيأت عامل كه بالاترين مقام اجرائي صندوق است از بين اعضاي هيأتعامل توسط هيأت امناء انتخاب و با حكم رئيس جمهور منصوب ميشود. رئيس هيأت عامل داراي وظايف و اختيارات زير ميباشد:
1ـ ابلاغ و صدور دستور اجراي تصميمات هيأت عامل و نظارت بر حسن اجراي آن
2ـ تعيين دستور جلسه و اداره جلسات هيأت عامل
3ـ اداره صندوق در چهارچوب مصوبات هيأت عامل و هيأت امناء
4ـ تهيه و تنظيم طرحها و برنامههاي اجرائي در حيطه فعاليتهاي موضوع صندوق
5 ـ تهيه و تنظيم برنامه، بودجه، صورتهاي مالي صندوق و پيشنويس گزارش هيأت عامل به هيأت امناء
6 ـ اداره امور داخلي صندوق، به كارگيري نيروي انساني و انجام هزينههاي جاري و اداري صندوق
7ـ تهيه و تنظيم گزارش عملكرد صندوق براي ارائه به هيأت عامل حداقل هر سهماه يك بار
8 ـ نمايندگي صندوق در برابر اشخاص ثالث و كليه مراجع داخلي و خارجي اعم از قضائي، اداري، ثبتي و مشابه آنها با حق توكيل به غير ولو به طور مكرر
9ـ اقامه يا دفاع از دعاوي يا شكايات مربوط به امور صندوق اعم از حقوقي و كيفري با كليه اختيارات مربوط به امور دادرسي به جز حق مصالحه و ارجاع امر به داوري
10ـ ساير امور ارجاعي از سوي هيأت عامل
و ـ به منظور حصول اطمينان از تحقق اهداف صندوق و نظارت مستمر بر عمليات جاري آن و جلوگيري از هرگونه انحراف احتمالي از مفاد اساسنامه، خطمشيها و سياستها، هيأت نظارت با تركيب رئيس ديوان محاسبات كشور، رئيس سازمان حسابرسي كشور، رئيس سازمان بازرسي كل كشور تشكيل ميشود.
تبصره1ـ نظارت اين هيأت نافي وظايف قانوني دستگاههاي نظارتي نظير ديوان محاسبات و بازرسي كل كشور نخواهد بود.
تبصره2ـ هيأت نظارت داراي رئيس، نايب رئيس و دبير خواهد بود كه در اولين جلسه هيأت نظارت انتخاب خواهند شد.
ز ـ وظايف هيأت نظارت:
1ـ رسيدگي به صورتها و گزارشهاي مالي صندوق و تهيه گزارشهاي موردي و ادواري براي هيأت امناء و مجلس شوراي اسلامي؛
2ـ رسيدگي به صورت ريزدارائيها، مطالبات، تعهدات و خلاصه حسابهاي صندوق و گواهي آنها براي انتشار در روزنامه رسمي كشور؛
3ـ رسيدگي به عملكرد صندوق از لحاظ انطباق با موازين قانوني و اساسنامه و اهداف صندوق
اين هيأت در ايفاء وظايف خود و بدون مداخله در امور جاري، كليه اسناد و دارائيها و حسابهاي صندوق را مورد رسيدگي قرار داده و ميتواند به اطلاعات و مدارك و مستندات صندوق كه لازم ميداند دسترسي داشته باشد. اين هيأت موظف است گزارش نظارتي خود را هر شش ماه يكبار به هيأت امناء و مجلس شوراي اسلامي ارائه دهد.
تبصره ـ هيأت نظارت ميتواند براي حسابرسي از عملكرد صندوق از خدمات اشخاص حقيقي و حقوقي صاحب صلاحيت استفاده نمايد.
ح ـ منابع صندوق:
1ـ حداقل معادل بيست درصد (20%) از منابع حاصل از صادرات نفت (نفتخام، و ميعانات گازي، گاز و فرآوردههاي نفتي) در سالهاي برنامه و تعيين مبلغ آن در قوانين بودجه سنواتي
2ـ حداقل بيست درصد (20%) ارزش صادرات تهاتري اقلام فوقالذكر
3ـ افزايش سهم واريزي از منابع بندهاي (1) و (2) هر سال به ميزان سه واحد درصد
4ـ پنجاه درصد (50%) مانده نقدي حساب ذخيره ارزي در پايان سال 1389 و سالهاي بعد
5 ـ منابع قابل تحصيل از بازارهاي پولي بينالمللي با مجوز هيأت امناء با رعايت قوانين مربوط.
6 ـ سود خالص صندوق طي سال مالي
7ـ درآمد حاصل از سود موجودي حساب صندوق در بانك مركزي، معادل ميانگين نرخ سود سپردههاي بانك مركزي در بازارهاي خارجي با محاسبه و پرداخت هر سه ماه يكبار
8 ـ بيست درصد (20%) منابع موضوع جزء (د) بند (4) قانون بودجه سال 1389 كل كشور
تبصره1ـ بازپرداخت اصل و سود تسهيلات پرداختي از محل صندوق توسعه ملي به حساب صندوق واريز و مجدداً در جهت اهداف صندوق به كار گرفته ميشود.
تبصره2 -حسابهاي صندوق فقط نزد بانك مركزي نگهداري خواهد شد.
ط ـ مصارف صندوق:
1ـ اعطاي تسهيلات به بخشهاي خصوصي، تعاوني و بنگاههاي اقتصادي متعلق به مؤسسات عمومي غيردولتي براي توليد و توسعه سرمايهگذاريهاي داراي توجيه فني، مالي و اقتصادي
2ـ اعطاي تسهيلات صادرات خدمات فني و مهندسي به شركتهاي خصوصي و تعاوني ايراني كه در مناقصههاي خارجي برنده ميشوند از طريق منابع خود يا تسهيلات سنديكايي
3ـ اعطاي تسهيلات خريد به طرفهاي خريدار كالا و خدمات ايراني در بازارهاي هدف صادراتي كشور
4ـ سرمايهگذاري در بازارهاي پولي و مالي خارجي
5 ـ اعطاي تسهيلات به سرمايهگذاران خارجي با در نظر گرفتن شرايط رقابتي و بازدهي مناسب اقتصادي به منظور جلب و حمايت از سرمايهگذاري در ايران با رعايت اصل هشتادم (80) قانون اساسي ميباشد.
6 ـ تأمين هزينههاي صندوق
تبصره1ـ استفاده از منابع صندوق براي اعتبارات هزينهاي و تملك دارائيهاي سرمايهاي و بازپرداخت بدهيهاي دولت به هر شكل ممنوع است.
تبصره2ـ اعطاي تسهيلات موضوع اين ماده فقط به صورت ارزي است و سرمايهگذاران استفادهكننده از اين تسهيلات اجازه تبديل ارز به ريال در بازار داخلي را ندارند.
تبصره3ـ اعطاي كليه تسهيلات صندوق صرفاً از طريق عامليت بانكهاي دولتي و غيردولتي خواهد بود.
ي ـ ساير مقررات:
1ـ سهم عامليت بانكها در شرايط رقابتي متناسب با نرخ كارمزد و توان تخصصي و كارشناسي بانكها توسط هيأت عامل تعيين ميشود.
2ـ سهم صندوق از منابع موضوع جزء (1) و (2) بند (ح) اين ماده ماهانه توسط بانك مركزي به حساب صندوق واريز و در پايان سال مالي با توجه به قطعيشدن منابع تسويه ميشود.
3ـ پرداخت تسهيلات از محل منابع صندوق بدون تأييد توجيه فني، اقتصادي، مالي و اهليت متقاضي توسط بانك عامل ممنوع است و در حكم تصرف غيرقانوني در اموال عمومي خواهد بود. ارزيابي گزارشهاي توجيه فني، اقتصادي و مالي و احراز كفايت بازدهي طرحهاي سرمايهگذاري با لحاظ عامل خطرپذيري، به ميزاني كه از نرخ سود تسهيلات مورد انتظار اعلامشده توسط هيأت امناء كمتر نباشد به عهده بانك عامل و به مثابه تضمين بانك عامل در بازپرداخت اصل و سود تسهيلات به صندوق است.
صندوق، منابع موردنياز طرحهاي سرمايهگذاري بخش كشاورزي، آب و منابع طبيعي را از طريق بانك عامل يا صندوق حمايت از توسعه سرمايهگذاري بخش كشاورزي به صورت ارزي و با سود انتظاري كمتر در اختيار سرمايهگذاران بخش قرار ميدهد.
4ـ مجموع تسهيلات اختصاصيافته از منابع صندوق با عامليت بانكها به مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي و شركتهاي تابعه و وابسته در هر حال نبايد بيش از بيست درصد (20%) منابع صندوق باشد.
تبصره1ـ از نظر اين ماده مؤسسات و شركتها در صورتي غيرعمومي محسوب ميشوند كه حداقل هشتاد درصد (80%) سهام، يا سهمالشركه آنها مستقيم و يا با واسطه اشخاص حقوقي متعلق به اشخاص حقيقي باشد.
مؤسسات و شركتهايي كه اكثريت مطلق سهام آنها متعلق به مؤسسات عمومي و عامالمنفعه نظير موقوفات، صندوقهاي بيمهاي و بازنشستگي و مؤسسات خيريه عمومي است از نظر اين ماده در حكم مؤسسات و شركتهاي وابسته به نهادهاي عمومي غيردولتي هستند.
تبصره2ـ بنگاههاي اقتصادي كه صرفنظر از نوع مالكيت بيش از بيست درصد (20%) اعضاء هيأت مديره آنها توسط مقامات دولتي تعيين ميشوند از نظر اين ماده دولتي محسوب ميگردند و پرداخت از منابع صندوق به آنها ممنوع است.
تبصره3ـ صندوق موظف است در توزيع منابع بين بخشهاي اقتصادي و استانها، توازن منطقهاي را مدنظر قرار دهد.
5 ـ سال مالي صندوق از اول فروردين ماه هر سال تا پايان اسفندماه همان سال است.
6 ـ صندوق در امور اداري، استخدامي، مالي و معاملاتي تابع اين اساسنامه و قوانين مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي و سياستهاي پولي و ارزي ميباشد. آئيننامههاي لازم به پيشنهاد هيأت امناي صندوق به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد و طبق اصل يكصد و سي و هشتم (138) قانون اساسي اقدام خواهد شد.
7ـ رئيس هيأت عامل صندوق توسعه ملي موظف است هر شش ماه يكبار ميزان منابع و مصارف و محل مصارف صندوق را به هيأت امناء، هيأت نظارت و مجلس شوراي اسلامي گزارش نمايد.
8 ـ هيأت نظارت در صورت برخورد با تخلف و جرم در اجراي احكام اين ماده حسب مورد مراتب را به مراجع صالحه اعلام ميدارد.
9ـ ترازنامه و حساب سود و زيان صندوق به همراه گزارش و اظهارنظر هيأت نظارت بايد حداقل پانزده روز قبل از تشكيل جلسه به هيأت امناء تسليم گردد.
10ـ صدور هرگونه ضمانتنامه و پرداخت هرگونه تسهيلات از محل منابع صندوق فقط از طريق بانكهاي عامل اعم از دولتي يا غيردولتي و صندوق حمايت از توسعه سرمايهگذاري بخش كشاورزي انجام ميشود.
11ـ تغيير در اساسنامه و انحلال صندوق تنها با تصويب مجلس شوراي اسلامي است.
ماده 85
فعاليت حساب ذخيره ارزي حاصل از عوايد نفت موضوع ماده (1) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب3/6/1383 با اعمال اصلاحات و تغييرات زير تداوم مييابد:
الف ـ عوايد حاصل از صادرات نفت اعم از (نفت خام و ميعانات گازي) به صورت نقدي و تهاتري و درآمد دولت از صادرات فرآوردههاي نفتي و خالص صادرات گاز در سال 1389 و سالهاي بعد پس از كسر مصارف ارزي پيشبينيشده در جداول قانون بودجه كل كشور و پس از كسر سهم صندوق توسعه ملي به حساب ذخيره ارزي واريز ميشود.
ب ـ تأمين كسري بودجه عمومي دولت ناشي از كاهش منابع ارزي حاصل از صادرات نفت خام، گاز و ميعانات گازي نسبت به ارقام پيشبينيشده در قوانين بودجه سنواتي از محل حساب ذخيره ارزي مشروط بر اين كه از ديگر منابع قابل تأمين نباشد با تصويب مجلس شوراي اسلامي مجاز است.
ج ـ پيگيري وصول اقساط و سود تسهيلات اعطائي از محل حساب ذخيره ارزي و واريز آن به حساب مزبور از طريق بانكهاي عامل به عهده دولت است.
د ـ ايفاء باقيمانده تعهدات حساب ذخيره ارزي به بخشهاي غيردولتي، خصوصي و تعاوني، به عهده همين حساب است و ايجاد هرگونه تعهد جديد ممنوع است.
ماده 87
سقف سهم مشاركت طرف خارجي از تأسيس بانك مشترك ايراني و خارجي موضوع قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي مصوب 26/4/1389 توسط بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران تعيين ميشود.
ماده 88
ترکیب مجمع عمومی مرکزی جمهوری اسلامی ایران عبارت است از:
رئیس جمهور(ریاست مجمع)
وزیر امور اقصادی و دارائی
معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور
و دونفر از وزرا به انتخاب هیئت وزرا
تبصره 1- قائم مقام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی و پس از تایید مجمع عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با حکم رئیس جمهور منصوب می شود.
تبصره 2 - رئیس کل بانک مرکزی و قائم مقام وی باید میان متخصصان مجرب پولی بانکی و اقتصادی با حداقل ده سال تجربه کاری و تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد در رشته مرتبط و دارای حسن شهرت انتخاب شوند.
ماده 89
تركيب اعضاي شوراي پول و اعتبار به شرح ذيل اصلاح ميگردد:
ـ وزير امور اقتصادي و دارائي يا معاون وي
ـ رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران
ـ معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور يا معاون وي
ـ دو تن از وزراء به انتخاب هيأت وزيران
ـ وزير بازرگاني
ـ دو نفر كارشناس و متخصص پولي و بانكي به پيشنهاد رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و تأييد رياست جمهوري
ـ دادستان كل كشور يا معاون وي
ـ رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن
ـ رئيس اتاق تعاون
ـ نمايندگان كميسيونهاي اقتصادي و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شوراي اسلامي (هر كدام يك نفر) به عنوان ناظر با انتخاب مجلس
تبصره1ـ رياست شورا بر عهده رئيس كل بانكمركزي جمهورياسلاميايران خواهدبود.
تبصره2ـ هر يك از اعضاء خبره شوراي پول و اعتبار هر دو سال يك بار تغيير مييابند. انتخاب مجدد آنها بلامانع است.
ماده 90
به بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود در سال اول برنامه، نسبت به موارد زير اقدام نمايد:
الف ـ تكميل سامانه جامع تبادل اطلاعات مشتريان با مشاركت كليه مؤسسات پولي، مالي، سازمان امور مالياتي و ساير سازمانها و شركتهاي ارائهدهنده خدمات عمومي داراي اطلاعات موردنياز سامانه فوق
ب ـ فراهم نمودن امكان احراز صحت اسناد و اطلاعات ارائهشده توسط مشتريان به بانكها به صورت الكترونيكي از طريق وزارت كشور (سازمان ثبت احوال كشور) و قوهقضائيه (سازمان ثبت اسناد و املاك كشور)
ج ـ فراهم نمودن امكانات اجرائي رسيدگي به شكايات معترضين نسبت به صحت اطلاعات اعتباري ثبتشده خود نزد دفاتر ثبت اطلاعات دولتي و غيردولتي
تبصره ـ كليه بانكها و مؤسسات اعتباري و دستگاههاي اجرائي مذكور در اين ماده موظفند اطلاعات و آمار مورد درخواست بانك مركزي را در اختيار آن بانك قرار دهند. حفظ اسرار حرفهاي آمار و اطلاعات دريافتي بر عهده بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران است.
ماده 91
بانكها و مؤسسات اعتباري موظفند از سال اول برنامه، قبل از اعطاء هرگونه وام و تسهيلات به مشتريان اعم از اشخاص حقيقي و حقوقي نسبت به اعتبارسنجي و تعيين حد اعتباري آنها براساس دستورالعمل بانك مركزي اقدام نمايند.
تبصره ـ مديران عامل و هيأت مديره بانكها فقط مجاز به پرداخت تسهيلات به طرحهاي داراي توجيه فني، اقتصادي و مالي ميباشند.
ماده 92
شوراي پول و اعتبار موظف است نرخ سود عليالحساب سپردههاي يكساله را حداقل به ميزان ميانگين نرخ تورم سال قبل و پيشبيني سال مورد عمل تعيين نمايد. نرخ سود تسهيلات متناسب با نرخ سود سپردهها و سود مورد انتظار بانكها توسط شوراي پول و اعتبار تعيين ميشود. بانكها در صورتي ملزم به پرداخت تسهيلات در قالب عقود مبادلهاي با نرخي كمتر از نرخ اعلامشده توسط شوراي پول و اعتبار ميباشند كه علاوه بر تأييد معاونت، مابهالتفاوت سود از طريق يارانه يا وجوه ادارهشده توسط دولت تأمين گردد.
ماده 93
دولت مجاز است با پيشنهاد مشترك معاونت، وزارت امور اقتصادي و دارائي و بانك مركزي در قالب بودجههاي سنواتي، بخشي از سود شركت بيمه ايران و بانكهايي را كه به موجب قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) صددرصد (100%) در بخش دولتي باقي خواهند ماند پس از كسر ماليات براي افزايش سرمايه دولت در شركت مذكور و بانكهاي يادشده اختصاص دهد.
ماده 94
نحوه تعيين بانك عامل بنگاهها، مؤسسات، شركتها و سازمانهاي دولتي و مؤسسات و نهادهـاي عمومي غيردولتي براي دريافت خدمات بانـكي در چهارچوب دستورالعملي است كه به پيشنهاد مشترك وزارت امور اقتصادي و دارائي، معاونت و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران به تصويب شوراي پول و اعتبار ميرسد.
ماده 95
به منظور تضمين بازپرداخت وجوه متعلق به سپردهگذاران بانكها و ساير مؤسسات اعتباري در صورت ورشكستگي، به بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود حداكثر تا پايان سال اول برنامه، نسبت به ايجاد صندوق ضمانت سپردهها با رعايت شرايط ذيل اقدام نمايد:
الف ـ صندوق ضمانت سپردهها نهاد عمومي غيردولتي است كه از محل حق عضويتهاي دريافتي از بانكها و ساير مؤسسات اعتباري اداره خواهد شد.
ب ـ عضويت كليه بانكها و ساير مؤسسات اعتباري در صندوق ضمانت سپردهها الزامي است.
ج ـ ميزان حق عضويتها متناسب با گردش مالي بانكها و مؤسسات اعتباري مذكور بنا به پيشنهاد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
د ـ اساسنامه صندوق ضمانت سپردهها بنا به پيشنهاد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و با هماهنگي معاونت به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد.
ماده 96
اداره امور بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران بر اساس قانون پولي و بانكي و مصوبات شوراي پول و اعتبار است.
تبصره1ـ ايجاد و ثبت نهادهاي پولي و اعتباري از قبيل بانكها، مؤسسات اعتباري، تعاونيهاي اعتبار، صندوقهاي قرضالحسنه، صرافيها و شركتهاي واسپاري (ليزينگها) و همچنين ثبت تغييرات نهادهاي مذكور فقط با أخذ مجوز از بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران امكانپذير است.
تبصره2ـ كليه اشخاص حقيقي و حقوقي اعم از دولتي و غيردولتي از قبيل سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران و وزارت تعاون مكلف به رعايت مفاد اين ماده هستند.
تبصره3ـ بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران براساس مقررات قانوني، اختيار سلب صلاحيت حرفهاي و لغو مجوز و محكوميت متخلفين فعال در حوزه پولي به پرداخت جريمه را دارد.
در صورت سلب صلاحيت حرفهاي، اعضاء هيأتمديره و مديران عامل بانكها و مؤسسات اعتباري توسط بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران از مسؤوليت مربوطه منفصل ميگردند.
ادامه تصدي مديران مربوطه در حكم دخل و تصرف غيرقانوني در وجوه و اموال عمومي محسوب ميشود.
مبلغ مندرج در بند (2) ماده (44) قانون پولي و بانكي كشور مصوب 1351 به دويست ميليون ريال افزايش مييابد و هر سه سال يك بار براساس رشد شاخص بهاي كالا و خدمات مصرفي اعلامي به صورت رسمي به پيشنهاد بانك مركزي توسط هيأتوزيران تعديل ميگردد.
تبصره4ـ انتخاب مديرعامل و هيأتمديره بانكهاي دولتي پس از صدور مجوز صلاحيت حرفهاي آنان از سوي بانك مركزي امكانپذير است. اين افراد بايد حداقل داراي دانشنامه كارشناسي مرتبط باشند. همچنين دوسوم اعضاء هيأت مديره حداقل ده سال سابقه كار در نظام بانكي داشته باشند.
ماده 97
با توجه به بند (23) سياستهاي كلي برنامه پنجم ابلاغي مقام معظم رهبري شوراي پول و اعتبار موظف است طي سالهاي برنامه موارد زير را انجام دهد:
الف ـ اصلاح رويههاي اجرائي، حسابداري و مالي در سامانه بانكي مطابق اهداف و احكام بانكداري بدون ربا
ب ـ ترويج استفاده از ابزارهاي تأمين مالي اسلامي جديد نظير صكوك جهت كمك به تأمين مالي اسلامي بانكهاي كشور
ج ـ اصلاح ساختار بانك مركزي در جهت تقويت نظارت بر نهادهاي پولي و مالي به منظور تحقق اهداف كلان اقتصادي كشور
د ـ افزايش شفافيت و رقابت سالم در ارائه خدمات بانكي در جهت كاهش هزينه خدمات بانكي از طرق ذيل:
1ـ الزام بانكها به رعايت استانداردهاي تعيينشده توسط بانك مركزي در ارائه گزارشهاي مالي و بهبود نسبت شاخص كفايت سرمايه و اطلاعرساني مبادلات مشكوك به بانك مركزي
2ـ راهاندازي سامانه نظارتي قوي جهت شناسايي فعاليتهاي غيرمتعارف بانكها هنگام دستكاري نرخهاي سود سپردهها و تسهيلات به روشهاي خاص
هـ ـ تقويت نظامهاي پرداخت
ماده 98
به عقود مندرج در فصل سوم قانون عمليات بانكي بدون ربا، عقوداسلامي استصناع؛ مرابحـه و خريد دين اضافه ميشود. آئيننامه اجرائي اين ماده به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ماده 99
به منظور ارتقاء جايگاه بازار سرمايه در اقتصاد كشور و ساماندهي بازار متشكل اوراق بهادار اقدامات زير انجام ميشود. ساير تدابير ساماندهي، مطابق ماده (4) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب 1384 است.
الف ـ كليه اشخاصي كه تاكنون نسبت به انتشار اوراق بهادار اقدام كردهاند حداكثر ظرف شش ماه پس از ابلاغ اين قانون مكلفند نسبت به ثبت آن نزد سازمان بورس و اوراق بهادار اقدام نمايند. عدم ثبت، تخلف محسوب ميشود و ليكن مانع از اجراي تكاليف قانوني براي ناشر اوراق بهادار نخواهد بود. ناشران اوراق بهادار ثبتشده نزد سازمان مذكور بايد اطلاعات مالي خود را براساس ترتيبات مقرر در ماده (45) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران منتشر نمايند.
ب ـ معاملات اوراق بهادار ثبتشده در سازمان فقط در بورسها و بازارهاي خارج از بورس داراي مجوز و با رعايت مقررات معاملاتي هر يك از آنها حسبمورد امكانپذير بوده و معاملة اوراق بهادار مذكور بدون رعايت ترتيبات فوق فاقد اعتبار است.
ج ـ پس از معاملة اوراق بهادار ثبتشده نزد سازمان كه در يكي از بورسها يا بازارهاي خارج از بورس معامله شدهاند و كالاهاي معاملهشده در بورسهاي كالايي، عمليات تسويه وجوه و پاياپاي (نقل و انتقال) پس از معاملات در شركتهاي سپردهگذاري مركزي اوراق بهادار و تسويه وجوه صورت ميگيرد.
د ـ سوابق معاملات اوراق بهادار و معاملهكنندگان آنها بايد به گونهاي ثبت و نگهداري شوند كه قابليت بازسازي معاملات را داشته باشند. دستورالعمل اجرائي اين بند حداكثر تا دو ماه پس از ابلاغ قانون توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تهيه و ابلاغ ميگردد.
هـ ـ اعضاء هيأتمديره و مديرعامل تمامي اشخاص حقوقي كه تحت يكي از عناوين نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران و يا قانون توسعة ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراي سياستهاي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي تاكنون تشكيل شدهاند و نزد مرجع ثبت شركتها در سراسر كشور به ثبت رسيدهاند و نيز آن دسته از اشخاص حقوقي كه موضوع فعاليت اصلي آنها نهاد مالي است موظفند نهاد مالي تحت مديريت خود را نزد سازمان بورس و اوراق بهادار به ثبت برسانند. خودداري از ثبت نهاد مالي تخلف محسوب ميشود و فعاليت مديران آنها مشمول بند (1) ماده (49) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است. سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مكلف است نهادهاي مالي را فقط با مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار ثبت نموده و از ثبت نهادهاي مالي بدون مجوز خودداري نمايد. هرگونه تغييرات در اساسنامه و سرماية نهادهاي مالي نيز منوط به تأييد سازمان بورس و اوراق بهادار طبق ضوابط مربوطه است. تأييد صلاحيت حرفهاي مديران نهادهاي مالي براساس دستورالعملي است كه به تصويب شوراي عالي بورس و اوراق بهادار ميرسد.
و ـ كالاهايي كه در بورسهاي كالايي به عنوان بازار متشكل، سازمانيافته و تحت نظارت پذيرفتهشده و مورد داد و ستد قرار ميگيرد طبق قوانين و مقررات حاكم بر آن بورسها عرضهشده و مورد معامله قرار ميگيرد. عرضه، معامله، تسويه و تحويل نهايي كالاهاي مذكور مشمول قوانين و مقررات مربوط به بازارهاي غيرمتشكل كالايي نيست.
زـ كليه اشخاص حقيقي و حقوقي كه به عنوان مديران نهادهاي مالي، تشكلهاي خود انتظام و ناشران اوراق بهادار موضوع ماده (13) قانون توسعة ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي انتخاب شده يا ميشوند مكلفند مدارك هويت و كليه اسناد و مدارك مربوط به سوابق شغلي و تحصيلي خود را جهت ثبت در پايگاه اطلاعاتي مديران مربوطه به سازمان بورس و اوراق بهادار ارائه نمايند. سازمان بورس و اوراق بهادار موظف است مشخصات و سوابق تحصيلي و تجربي مديران يادشده را در پايگاه اطلاعاتي مذكور ثبت و عملكرد آنها را از حيث رعايت قوانين و مقررات حاكم بر بازار اوراق بهادار و سوابق تخلفاتي و كيفري مربوط به آنها در طول مديريت در نهادهاي مالي و ناشران اوراق بهادار براساس ترتيبات اجرائي كه به تصويب شوراي عالي بورس و اوراق بهادار ميرسد منتشر نمايد. انتشار اسامي مديران به همراه سوابق آنان پس از تأييد مرجع ذيصلاح امكانپذير است.
ماده 100
در اجراي ماده (34) قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي آن دسته از دريافتكنندگان سهام عدالت كه قبل از پايان دوره تقسيط خود و يا از طريق شركتهاي سرمايهگذاري استاني، مابهالتفاوت اقساط باقيمانده بهاي سهام دريافتي خود را پرداخت نمايند، ميتوانند از تخفيف در بهاي سهام براي دورههاي باقيمانده برخوردار شوند. دستورالعمل تخفيف و نحوه انتقال سهام با پيشنهاد سازمان خصوصيسازي به تصويب هيأت واگذاري ميرسد.
تبصره1ـ پـرداخت هرگونه سود سـهام يادشده تا سقف اقساط سررسيـدشده ممنوع است.
تبصره2ـ سازمان خصوصيسازي پس از تأييد هيأت واگذاري ميتواند به ميزان اقساط معوق و سررسيدشده با رعايت دوره ششماهه پس از مهلت مقرر قانوني و اعلام به شركتهاي سرمايهگذاري استاني، سهام وثيقه نزد خود را براي وصول اقساط معوق تملك نمايد.
تجارت
ماده 101
به منظور تنظيم مناسب بازار، افزايش سطح رقابت، ارتقاء بهرهوري شبكه توزيع و شفافسازي فرآيند توزيع كالا و خدمات، دولت ميتواند:
الف ـ نسبت به ارائه لايحه ساماندهي واحدهاي غيردولتي پخش كالا تا پايان سال دوم برنامه اقدام نمايد به نحوي كه استانداردهاي مورد نياز براي فعاليت پخش، ابزارهاي نظارتي و مديريتي دولت و نياز سياستهاي رقابتي مورد توجه قرار گرفته و اختلاف قيمت توليدكننده و مصرفكننده كاهش يابد.
ب ـ واحدهاي صنفي بدون پروانه را ساماندهي و نرخ ماليات و خدمات عمومي آب، برق، گاز، تلفن و خدمات شهري اينگونه واحدها را تا زمان اخذ پروانه كسب براساس آئيننامهاي كه به تصويب هيأت وزيران ميرسد، تا دو برابر نرخ ماليات و تعرفه مصوب به عنوان جريمه تعيين و دريافت نمايد. اين حكم مانع از اجراي ساير ضمانتهاي اجرائي مقرر در قوانين مربوط نيست.
ج ـ نسبت به توسعه نظام ملي طبقهبندي و خدمات شناسه كالا و خدمات ايران (ايران كد) به منظور ايجاد نظام منسجم و يكپارچه براي تبادل اطلاعات مربوط به كالاها و خدمات اقدام نموده و كليه عرضهكنندگان كالا و خدمات را مكلف به اخذ و روزآمد كردن اين شناسه (كد) و دستگاههاي اجرائي ذيربط را موظف به استفاده از آن نمايد.
د ـ با رعايت قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي قيمتگذاري را به كالاها و خدمات عمومي و انحصاري و كالاهاي اساسي يارانهاي و ضروري محدود نمايد.
تبصره1ـ دولت مكلف است ضوابط تعيين كالاهاي اساسي، انحصاري و خدمات عمومي و نيز فهرست و ضوابط تعيين قيمت اين كالاها و خدمات را ظرف سه ماه پس از تصويب اين قانون، با پيشنهاد كارگروهي متشكل از نمايندگان وزارت بازرگاني، معاونت و وزارتخانههاي ذيربط به تصويب شوراي اقتصاد برساند.
تبصره2ـ در اجراي اين بند، چنانچه قيمت فروش كالا يا خدمات كمتر از قيمت عادله روز تكليف شود، مابهالتفاوت قيمت عادله روز و تكليفي بايد همزمان تعيين و از محل اعتبارات و منابع دولت در سال اجرا پرداخت شود و يا از محل بدهي دستگاه ذيربط به دولت تهاتر گردد.
ماده 102
وزارت بازرگاني مجاز است در راستاي اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي، امور اجرائي تنظيم بازار اعم از تأمين، ذخيرهسازي، توزيع، بازرسي و قيمتگذاري كالاها و خدمات را به تشكلهاي صنفي توليدي، توزيعي و خدماتي، اتحاديهها و تعاونيها و همچنين تشكلهاي مردم نهاد حمايت از مصرفكننده واگذار نمايد.
تبصره1ـ تشكلها، اتحاديهها و تعاونيهاي موضوع اين ماده، در مقابل اختيارات واگذارشده در چهارچوب آئيننامه اجرائي كه به پيشنهاد وزارت بازرگاني و معاونت بهتصويب هيأتوزيران ميرسد، پاسخگو و مسؤول جبران خسارت خواهند بود.
تبصره2ـ وزارت بازرگاني مجاز است حسب ضرورت از طريق اعطاء مجوز واردات بدون انتقال ارز، نسبت به جبران نيازهاي داخلي اقدام نمايد.
تبصره3ـ قانون ممنوعيت ورود كالاهاي غيرضرور در طي برنامه پنجم براي سيگار لازمالاجراء نيست. دولت مكلف است اقدامات لازم را مشتمل بر كاهش مصرف، توليد سيگار خارجي معتبر با نشان تجاري اصلي در داخل كشور مشروط بر تعهد شركت مذكور به عدم واردات را بهعمل آورد به نحوي كه تا پايان برنامه، توازن توليد در داخل با مصرف برقرار گردد.
ماده 103
برقراري موانع غيرتعرفهاي و غيرفني براي واردات در طول سالهاي برنامه به جز در مواردي كه رعايت موازين شرع اقتضاء ميكند، ممنوع است. در صورت وجود چنين موانعي دولت مكلف است با وضع نرخهاي معادل تعرفهاي نسبت به رفع آن اقدام كند.
تبصره ـ محصولات كشاورزي مشمول اين ممنوعيت نيست.
ماده 104
الف ـ به منظور ارتقاء مشاركت بنگاهها و افزايش سهم تشكلها، شبكهها، خوشهها، اتحاديه شركتها (كنسرسيومها)، شركتهاي مديريت صادرات و شركتهاي بزرگ صادراتي و داراي تنوع محصول، دولت مجاز است كمكها، تسهيلات، مشوقها و حمايتهاي مستقيم و غيرمستقيم خود در حوزه صادرات غيرنفتي را از طريق اين تشكلها اعطاء نمايد.
تشكلهاي موضوع اين ماده، در مقابل اختيارات واگذارشده، پاسخگو و مسؤول جبران خسارت خواهند بود.
آئيننامه اجرائي اين بند توسط وزارت بازرگاني و معاونت تهيه و به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ب ـ اخذ هرگونه ماليات و عوارض از صادرات كالاهاي غيرنفتي و خدمات در طول برنامه ممنوع است.
تبصره1ـ فهرست كالاهاي نفتي ظرف شش ماه از تاريخ تصويب اين قانون توسط شوراي اقتصاد تعيين ميگردد.
تبصره2ـ دولت مجاز است به منظور صيانت از منابع كشور، عوارض ويژهاي براي صادرات مواد خام يا داراي ارزش افزوده پايين وضع و دريافت نمايد.
تبصره3ـ ميزان عوارض موضوع اين ماده برحسب جدولي است كه متناسب با افزايش سهم ارزش افزوده داخلي، كاهش مييابد. فهرست و عوارض مربوطه اين كالاها و جدول مذكور به تصويب شوراي اقتصاد ميرسد. اين عوارض حداقل سه ماه پس از وضع و اعلام عمومي قابل وصول است.
ج ـ صادرات كالاها و خدمات از اخذ هرگونه مجوز به استثناء استانداردهاي اجباري و گواهيهاي مرسوم در تجارت بينالملل مورد درخواست خريداران معاف است.
تبصره ـ به دولت اجازه داده ميشود با لحاظ منافع ملي تا پايان سال اول برنامه ترتيبات قانوني لازم براي اصلاح قانون مقررات صادرات و واردات شامل ارائه مشوقهاي صادراتي مندرج در اين قانون و ديگر قوانين مربوطه كه جنبة دائمي دارند را بهعمل آورد.
د ـ دولت تدابير و اقدامهاي مؤثر حفاظتي، جبراني و ضدقيمتشكني (ضددامپينگ) در مواردي كه كالايي با شرايط غيرمتعارف و با امتياز قابل توجه به كشور وارد ميشود را اتخاذ و اعمال نمايد.
هـ ـ تنظيم بازار داخلي موجب ممنوعيت صدور نميگردد و صدور كليه كالاها و خدمات به جز موارد زير مجاز است:
1ـ اشياء عتيقه و ميراث فرهنگي به تشخيص سازمان ميراث فرهنگي.
2ـ اقلام خاص دامي، نباتي، خاك زراعي و مرتعي و گونههايي كه جنبه حفظ ذخاير ژنتيكي و يا حفاظت تنوع زيستي داشته باشند، به تشخيص وزارت جهاد كشاورزي و سازمان حفاظت محيطزيست.
تبصره ـ صادرات كالاهايي كه دولت براي تأمين آنها يارانه مستقيم پرداخت ميكند، تنها با پيشنهاد دستگاه مربوطه و تصويب شوراي اقتصاد مجاز است. در اين صورت كليه صادركنندگان موظفند گواهي مربوط به عودت كليه يارانههاي مستقيم پرداختي به كالاهاي صادرشده را قبل از خروج از وزارت امور اقتصادي و دارائي اخذ كنند.
و ـ دولت موظف است ضمن ايجاد همسويي قوانين و مقررات بخش تجاري كشور با قوانين و مقررات اتحاديههاي منطقهاي و بينالمللي از جمله سازمان تجارت جهاني، نسبت به آمادهسازي و توانمندسازي اركان اقتصادي كشور براي عضويت در سازمان توسعه تجارت جهاني (WTO) اقدام قانوني نمايد.
ماده 105
الف ـ ادغام شركتهاي تجاري، مادامي كه موجب ايجاد تمركز و بروز قدرت انحصاري نشود، به شكل يك جانبه (بقاء يكي از شركتها ـ شركت پذيرنده) و ادغام دو يا چند جانبه (محو شخصيت حقوقي شركتهاي ادغامشونده و ايجاد شخصيت حقوقي جديد ـ شركت جديد)، در چهارچوب اساسنامه آن شركت در ساير شركتهاي تجاري موضوع ادغام، مجاز است.
امور موضوع اين بند شامل مواردي كه شرعاً قابل انتقال نميباشد نميگردد.
كليه حقوق و تعهدات، دارائي، ديون و مطالبات شركت يا شركتهاي موضوع ادغام، به شركت پذيرنده ادغام يا شركت جديد منتقل ميشود.
كاركنان شركتهاي موضوع ادغام به شركت پذيرنده يا شركت جديد انتقال مييابند. در صورت عدم تمايل برخي كاركنان با انتقال به شركت پذيرنده ادغام يا شركت جديد، مزاياي پايان كار مطابق مقررات قانون كار توسط شركت مزبور به كاركنان يادشده پرداخت ميشود. در مورد نيروي كار مازاد مطابق قانون تنظيم بخشي از مقررات تسهيل نوسازي صنايع كشور و اصلاح ماده (113) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، مصوب 26/5/1382 عمل ميشود.
سرمايه شركتي كه از ادغام شركتهاي موضوع اين بند حاصل ميگردد تا سقف مجموع سرمايه شركتهاي ادغام شده در آن، از پرداخت ماليات موضوع ماده (48) قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 3/12/1366 و اصلاحيههاي آن معاف است.
ب ـ دولت موظف است شرايط پيشگيري از ايجاد تمركز، اعمال بروز قدرت و انحصار و همچنين دامنه مفيد و مجاز ادغامها را مطابق فصل (9) قانون « اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم و اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي» پيشبيني نمايد.
ماده 106
دولت مكلف است تا پايان سال سوم برنامه ضمن كاهش زمان ترخيص كالا، حداقل سيدرصد (30%) از مبادي ورودي و خروجي گمركي كم فعاليت خود را كاهش دهد.
تبصره ـ به دولت اجازه داده ميشود به منظور ارتقاء دقت و سرعت در عمليات كنترلي و افزايش تجارت، مبادي باقيمانده را به فناوري روز و تكنولوژي نوين مجهز نمايد.
ماده 107
تشكيل گروه اقتصادي با منافع مشترك با مشاركت دو يا چند شخص حقيقي و حقوقي به منظور تسهيل و گسترش فعاليت اقتصادي و تجاري براي يك دوره محدود و براساس قراردادي كتبي پس از ثبت در مرجع ثبت شركتها در قالب شركت مدني و ضوابط و شرايط مربوط به آن و با رعايت موازين اسلامي و اصل منع اضرار به غير و منع انحصار مجاز است.
تبصره1ـ تغيـير در حيـطه اختيارات مديران در قـرارداد در قبـال اشـخاص ثالـث قابلاستناد نيست و اعضاء گروه بطور تضامني مسؤول پرداخت ديون گروه از اموال شخصي خود ميباشند، مگر اين كه با اشخاص ثالث طرف قرارداد به ترتيب ديگري توافق شده باشد.
تبصره2ـ عمليات مربوط به دفاتر تجاري، بازرسي و تصفيه، مطابق ماده(6) و احكام باب يازدهم قانون تجارت و مواد (151) و (152) لايحه قانوني اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب سال 1347 انجام ميشود.
تبصره3ـ فوت يا حجر يا ممنوعيت قانوني يكي از اشخاص حقيقي يا انحلال يا ورشكستگي يكي از اشخاص حقوقي موجب انحلال گروه ميشود مگر اين كه در قرارداد تشكيل گروه اقتصادي طور ديگري مقرر شده باشد.
ماده 108
خريد كالا يا خدمات از طريق بورس بدون رعايت احكام و تشريفات قانون برگزاري مناقصات، توسط دستگاههاي اجرائي، بلامانع است.
ماده 109
واردات هر نوع كالا به كشور موكول به رعايت ضوابط فني، ايمني و بهداشتي قرنطينهاي است كه پس از تصويب مرجع ذيصلاح مربوط، توسط وزارت بازرگاني به گمرك ابلاغ ميشود. رعايت اين ضوابط براي ترخيص كالاهاي وارداتي از جمله كالاهاي متروكه، ضبطي قطعيت يافته، كالاهاي بلاصاحب، صاحب متواري و مكشوفات قاچاق الزامي است.
تبصره ـ كالاهاي غيرمنطبق با ضوابط موضوع اين ماده به هزينه صاحب اوليه كالا (در صورت وجود و احراز) يا ورثة وي، به خارج از كشور عودت ميشود و در غير اين صورت چنانچه جزئاً يا كلاً داراي قابليت تصرف ثانويه نبوده و اين اقدام اسراف محرم نباشد معدوم ميگردد و سازمان اموال تمليكي و ستاد اجراي فرمان حضرت امام (ره) مجاز به در اختيار گرفتن، فروش و عرضة آنها در داخل جز در موارد قابليت استفاده براي مصرف ثانويه و اطمينان از مصرف ثانويه نيست.
ماده 110
در راستاي بند (9) سياستهاي كلي اصلاح الگوي مصرف به منظور اصلاح الگوي مصرف نان شامل اصلاح ساختار توليد، بهبود فرآيند، توسعه توليد انواع نانهاي با كيفيت، بهداشتي و متناسب با ذائقه و فرهنگ مردم، حفظ ذخيره استراتژيك گندم، تنظيم مبادلات تجاري گندم و آرد با هدف تنظيم بازار داخلي و استفاده از نيروي انساني آموزشديده در فرآيند توليد نان و در فضاي رقابتي و انجام امور از طريق بخش غيردولتي اعم از خصوصي و تعاوني، سياستگذاري اهداف و نظارت بر عهده شوراي اقتصاد است و وزارت بازرگاني به عنوان دستگاه متولي تنظيم بازار نان تعيين ميشود كه بر اساس مصوبات شوراي مذكور انجام وظيفه مينمايد. رسيدگي به تخلفات و جرائم و تعزيرات مربوط به گندم، آرد و نان فقط مربوط به موارد يارانهاي است و مطابق فصل هشتم قانون نظام صنفي مصوب 24/12/1382 عمل ميشود و قوانين عام و خاص مغاير لغو ميگردد. در ديگر موارد مربوط نيز تنها قانون اخيرالذكر حاكم است.
ماده 111
دولت متناسب با نيازهاي روز و ضرورتهاي تحقق اهداف برنامه و بهمنظور افزايش كارآيي، حداكثر ظرف شش ماه پس از تصويب اين قانون نسبت به موارد ذيل اقدام قانوني نمايد:
الف ـ تقويت و تجهيز سازمان « سرمايهگذاري و كمكهاي اقتصادي و فني ايران»
ب ـ شناسايي و اصلاح قوانين و مقررات برحسب ضرورت و تعيين و اعمال مشوقها به تناسب نياز روز و رقابتهاي بينالمللي براي جذب بيشتر سرمايهگذاري خارجي
ماده 112
به منظور ساماندهي مناطق آزاد و ويژه اقتصادي و ايفاء نقش مؤثر آنها در تحقق اهداف سند چشمانداز بيست ساله نظام، اعمال مديريت يكپارچه و ايجاد رشد اقتصادي مناسب در اين مناطق، همپيوندي و تعامل اثرگذار اقتصاد ملي با اقتصاد جهاني و ارائه الگوي توسعه ملي در بخشهاي مختلف:
الف ـ مديران سازمانهاي مناطق آزاد به نمايندگي از طرف دولت، بالاترين مقام منطقه محسوب ميشوند و كليه وظايف، اختيارات و مسؤوليتهاي دستگاههاي اجرائي دولتي مستقر در اين مناطق به استثناء نهادهاي دفاعي و امنيتي به عهده آنها است. سازمانهاي مناطق آزاد منحصراً براساس قانون چگونگي اداره مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي و اصلاحات بعدي آن و قانون كار اداره ميشوند.
تبصره1ـ واگذاري وظايف، اختيارات و مسؤوليتهاي دستگاههاي تحت نظر مقام معظم رهبري، با موافقت ايشان صورت ميپذيرد.
تبصره2ـ اختيارات فرماندار در مورد مصوبات شوراهاي اسلامي شهر و روستا در مناطق آزاد به مدير سازمان منطقه آزاد واگذار ميشود.
ب ـ كالاهاي توليد و يا پردازش شده در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي به هنگام ورود به ساير نقاط كشور به نسبت مجموع ارزش افزوده و ارزش مواد اوليه و قطعات داخلي بهكار رفته در آن، توليد داخلي محسوب و از پرداخت حقوق ورودي معاف است.
تبصره1ـ مواد اوليه و كالاهاي واسطهاي خارجي به كار رفته در توليد، مشروط بهپرداخت حقوق ورودي، در حكم مواد اوليه و كالاهاي داخلي محسوب ميشود.
تبصره2ـ مواد اولـيه و قطعات خارجـي به كار رفته در كالاهـاي توليد و يا پردازششده در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي كه در گذشته از ساير نقاط كشور به منطقه ارسالشده و در توليد و يا پردازش محصولي كه به كشور وارد ميشود، به كار گرفته شود در حكم مواد اوليه تلقي ميگردد و از پرداخت حقوق ورودي معاف است.
ج ـ هزينههاي بندري مربوط كه طبق قوانين جاري از كشتيها و شناورها بابت خدمات بندري دريافت ميشود در صورتي كه اين بنادر توسط بخشهاي خصوصي، تعاوني و مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي در محدوده منطقه آزاد ايجاد شده باشند، توسط سازمانهاي مناطق آزاد مربوطه اخذ ميگردد. مناطق آزاد مجازند نسبت به ثبت و ترخيص كشتيها طبق قوانين جاري و بينالمللي اقدام نمايند.
د ـ مبادلات كالا بين مناطق آزاد و خارج از كشور و نيز ساير مناطق آزاد از كليه عوارض (به استثناء عوارض موضوع ماده (10) قانون چگونگي اداره مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي جمهوري اسلامي ايران مصوب 7/6/1372)، ماليات و حقوق ورودي معاف ميباشند.
هـ ـ به منظور گسترش ارتباطات علمي با مراكز و نهادهاي آموزشي و تحقيقاتي معتبر بينالمللي، ايجاد نمايندگي دانشگاههاي داخلي و معتبر خارجي بر طبق اعلام وزارتخانههاي ذيربط و تأسيس دانشگاههاي خصوصي در مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي و ويژه اقتصادي با رعايت قوانين مربوط مجاز است.
وـ محدوده آبي مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي با رعايت ملاحظات امنيتي و دفاعي كه به تأييد ستاد كل ميرسد به فاصله هشتصد متر از قلمرو خاكي مناطق آزاد تعيين ميگردد و از امتيازات قانون « چگونگي اداره مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي ايران» مصوب 7/6/1372 و اصلاحات بعدي آن برخوردار است.
زـ به منظور زدودن فقر از چهره مناطق آزاد تجاري، سازمانهاي مناطق آزاد موظفند حداقل يكدرصد (1%) از محل وصول عوارض ورود و صدور كالاها و خدمات اين مناطق را از طريق نهادهاي حمايتي به محرومين و نيازمندان بومي اين مناطق اختصاص دهند.
ماده 113
مشاركت شركتهاي بيمه خارجي با شركتهاي بيمه تجاري داخلي با اولويت بخش غيردولتي به منظور ايجاد شركت بيمه مشترك بازرگاني در ايران، جذب سرمايه خارجي توسط شركتهاي بيمه داخلي و همچنين تأسيس و فعاليت شعب و نمايندگي شركتهاي بيمه بازرگاني خارجي با رعايت سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي و قوانين مربوط مجاز است.
ماده 114
به دولت اجازه داده ميشود ضمن اصلاح نظام نظارت تعرفهاي و كاهش تدريجي حق بيمه اتكايي اجباري در صنعت بيمه بازرگاني، نسبت به تدوين و استقرار نظام يكپارچه نظارتي جايگزين مشتمل بر مقررات نظارت مالي، منع انحصار و تسهيل رقابت، توانگري و رتبهبندي مؤسسات بيمه حداكثر تا پايان سال سوم برنامه اقدام نمايد.
ماده 115
الف ـ وضع و دريافت هرگونه عوارض بر بيمه تجاري (حق بيمه و حق بيمه اتكايي) منحصر به مواردي است كه در قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي تعيين شده است.
ب ـ وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است نسبت به بيمه شخص ثالث در مورد راننده همچون سرنشين بيمه شخص ثالث را اعمال نمايد.
ماده 116
انجام بيمههاي دستگاههاي اجرائي به صورت انحصاري با شركت سهامي بيمه ايران، موضوع ماده (30) قانون تأسيس بيمه مركزي ايران و بيمهگري مصوب سال 1350 در طول سالهاي برنامه ملغيالاثر ميشود.
ماده 117
به منظور قطع كامل وابستگي اعتبارات هزينهاي به عوايد نفت و گاز از طريق افـزايش سهم درآمدهاي عـمومي در تأمين اعتبارات هزينهاي دولت، به نحوي اقدام شود كه:
الف ـ در پايان برنامه نسبت ماليات به توليد ناخالص داخلي مشروط به عدم افزايش نرخ مالياتهاي مستقيم و با گسترش پايههاي مالياتي حداقل به دهدرصد (10%) برسد.
تبصره1ـ برقراري هرگونه تخفيف، ترجيح و يا معافيت مالياتي و حقوق ورودي علاوه بر آنچه كه در قوانين مربوطه تصويب شده است براي اشخاص حقيقي و حقوقي از جمله دستگاههاي موضوع ماده (222) اين قانون طي سالهاي اجراي برنامه ممنوع است.
تبصره2ـ دولت مكلف است با اجراي كامل قانون ماليات بر ارزش افزوده، نرخ اين ماليات را از سال اول برنامه سالانه يك واحد درصد اضافه نمايد؛ بهگونهاي كه در پايان برنامه نرخ آن به هشتدرصد (8%) برسد. سهم شهرداريها و دهياريها از نرخ مزبور سه درصد (3%) ( به عنوان عوارض) و سهم دولت پنج درصد (5%) تعيين ميشود.
ب ـ نسبت درآمدهاي عمومي به استثناء درآمدهاي نفت و گاز به اعتبارات هزينهاي به طور متوسط سالانه ده درصد (10%) افزايش يابد.
ج ـ اعتبارات هزينهاي دولت سالانه حداكثر دو درصد (2%) كمتر از نرخ تورم، افزايش يابد.
تبصره ـ تأمين كسري بودجه دولت از محل استقراض از بانك مركزي و سيستم بانكي ممنوع است.
ماده 118
به منظور حمايت مالي از بخشهاي غيردولتي و توسعه فعاليت اين بخشها، به دستگاههاي اجرائي و يا شركتهاي دولتي اجازه داده ميشود در چهارچوب قوانين بودجه سنواتي، اعتبار تملك دارائيهاي سرمايهاي و يا منابع سرمايهگذاري داخلي خود را در قالب وجوه ادارهشده يا يارانه سود تسهيلات، براساس قراردادهاي منعقده در اختيار بانكهاي عامل قرار دهند تا در چهارچوب مقررات قانوني مربوطه در اختيار متقاضيان واجد شرايط بخشهاي غيردولتي قرار گيرد.
آئيننامه اجرائي اين ماده به پيشنهاد مشترك وزارت امور اقتصادي و دارائي، معاونت و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ماده 119
دولت موظف است در راستاي هدفمندسازي معافيتهاي مالياتي و شفافسازي حمايتهاي مالي اقدامات ذيل را بهعمل آورد:
الف ـ جايگزيني سياست اعتبار مالياتي با نرخ صفر به جاي معافيتهاي قانوني مالياتي
ب ـ ثبت معافيتهاي مالياتي مذكور به صورت جمعي ـ خرجي در قوانين بودجه سالانه
تبصره1ـ به اشخاص حقيقي و حقوقي مشمول معافيتهاي قانوني مذكور، ماليات تعلق نميگيرد.
تبصره2ـ تسليم اظهارنامة مالياتي در موعد مقرر شرط برخورداري از هرگونه معافيت مالياتي است.
ماده 120
سازمان امور مالياتي مكلف است پايگاه اطلاعات مؤديان مالياتي شامل اطلاعات درآمدي و هزينهاي اشخاص حقيقي را تا پايان برنامه و اشخاص حقوقي را حداكثر تا پايان سال دوم برنامه به پايان رساند. كليه دستگاههاي اجرائي و نهادهاي عمومي و ذيربط كه اطلاعات مورد نياز پايگاه فوق را در اختيار دارند موظفند مطابق با دستورالعمل تبادل اطلاعات با حفظ محرمانهبودن كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي در سال اول برنامه تنظيم و به تصويب هيأتوزيران ميرسد، اين اطلاعات را در اختيار سازمان امور مالياتي قرار دهند.
تبصره1ـ سازمان امور مالياتي كشور مكلف است از سال دوم اجراي برنامه بهمنظور تسهيل در دريافت اظهارنامههاي مالياتي و ساير اوراقي كه مؤديان مالياتي مكلف به تسليم آن ميباشند و نيز ابلاغ اوراق مالياتي براي تمام يا برخي از مؤديان مذكور از فناوريهاي نوين نظير خدمات پست الكترونيكي، امضاء الكترونيكي يا ساير روشها استفاده نمايد.
تبصره2ـ سازمان امور مـالياتي موظف است با همكاري مراكز دولتي صدور گواهي الكتـرونيكي ريشه و براساس ضـوابط آن مركز حداكثر تا پـايان سال دوم برنامه نسبت بهراهاندازي مركز صدور گواهي الكترونيكي مياني اقدام نمايد.
ماده 121
به منظور شفافيت در مبادلات اقتصادي و تشخيص درآمدهاي مؤديان مالياتي و ماليات بر ارزش افزوده، وزارت بازرگاني مكلف است با هماهنگي سازمان امور مالياتي كشور و شوراي اصناف كشور تا پايان سال دوم برنامه صاحبان مشاغل را براساس اولويت، ملزم به استفاده از سامانههاي صندوق فروش (مكانيزه فروش) نمايد.
معادل هزينههاي انجامشده بابت خريد، نصب و راهاندازي دستگاه سامانه صندوق فروش (مكانيزه فروش) توسط صاحبان مشاغل مذكور از درآمد مشمول ماليات مؤديان مزبور (در اولين سال استفاده از سامانههاي مذكور) قابل كسر است. عدم استفاده صاحبان مشاغل از سامانه صندوق فروش (مكانيزه فروش) در هر سال، موجب محروميت از معافيتهاي مالياتي مقرر در قانون براي سال مربوط ميشود.
سازمان امور مالياتي موظف است به تدريج و براساس اولويت، آن دسته از صاحبان مشاغل كه ملزم به استفاده از سامانه صندوق فروش (مكانيزه فروش) هستند را تعيين نمايد و تا شهريور ماه هر سال از طريق اطلاع كتبي و رسمي به اتحاديه صنفي مربوطه و نيز درج در يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار و روزنامه رسمي كشور اعلام و از ابتداء فروردين ماه سال بعد از آن اعمال نمايد.
ماده 122
مديران اشخاص حقوقي غيردولتي به طور جمعي يا فردي، نسبت به پرداخت ماليات بر درآمد اشخاص حقوقي و همچنين مالياتهايي كه اشخاص حقوقي بهموجب مقررات قانون مالياتهاي مستقيم و ماليات بر ارزش افزوده مكلف به كسر يا وصول يا ايصال آن بوده و مربوط به دوران مديريت آنها باشد با شخص حقوقي مسؤوليت تضامني خواهند داشت. اين مسؤوليت مانع از مراجعه ضامنها به شخص حقوقي نيست.
ماده 123
عوارض وصولي ارزش افزوده و عوارض آلودگي واحدهاي توليدي موضوع بند (الف) و تبصره (1) ماده (38) قانون ماليات بر ارزش افزوده در هر شهرستان به نسبت جمعيت بين شهرداريها و دهياريهاي همان شهرستان توزيع ميگردد. در صورتي كه آلودگي واحدهاي بزرگ توليدي (پنجاه نفر و بيشتر) به بيش از يك شهرستان در يك استان سرايت كند، عوارض آلودگي براساس سياستهاي اعلامي معاونت به نسبت تأثيرگذاري، در كميتهاي مركب از معاون برنامهريزي استان، فرمانداران شهرستانهاي ذيربط، مدير كل محيط زيست و مديركل امور مالياتي استان بين شهرستانهاي متأثر توزيع ميشود.
در صورتي كه شهرستانهاي متأثر از آلودگي در دو يا چند استان واقع شده باشند، اعضاء كميته توزيعكننده عوارض آلودگي واحدهاي بزرگ (پنجاه نفر و بيشتر) متشكل از نماينده معاونت، معاونين برنامهريزي استانهاي ذيربط، نماينده سازمان حفاظت محيط زيست و نماينده اداره كل مالياتي براساس سياستهاي اعلامي معاونت اقدام به توزيع عوارض آلودگي خواهند كرد.
ماده 124
دولت به منظور توسعه بخش تعاون و ارتقاء سهم آن به بيست و پنج درصد (25%) اقتصاد ملي تا پايان برنامه با رويكرد ايجاد اشتغال، گسترش عدالت اجتماعي و توانمندسازي اقشار متوسط و كمدرآمد جامعه، با رعايت تكاليف و اختيارات مقرر در قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم و اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي اقدامات زير را انجام ميدهد:
الف ـ افزايش سهم تعاونيها به پانزدهدرصد (15%) در بازار پولي كشور تا سال چهارم برنامه از طريق فراهم نمودن تسهيلات لازم جهت صدور مجوز فعاليت مؤسسات مالي و پولي و بانكهاي تعاوني.
ب ـ افزايش سالانه سرمايه بانك توسعه تعاون و صندوق ضمانت سرمايهگذاري تعاون در جهت ارتقاء سهم آنها در رشد بخش تعاوني از محل بخشي از منابع مالي جزء (2) ماده (29) قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم و اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي در قالب بودجههاي سنواتي به منظور اعطاء تسهيلات بانكي و پوشش خطرپذيري (ريسك) تعاونيهاي فراگير ملي با اولويت تعاونيهاي كشاورزي، روستايي و عشايري.
ج ـ وزارت تعاون وظايف حاكميتي و اتاق تعاون مركزي جمهوري اسلامي ايران و ديگر تشكلهاي تعاوني وظايف تصديگري بخش تعاون را بر عهده خواهند داشت. آئيننامه اجرائي اين بند با پيشنهاد مشترك وزارت تعاون و اتاق تعاون مركزي جمهوري اسلامي ايران تهيه و حداكثر ظرف سه ماه پس از تصويب اين قانون به تصويب هيأتوزيران خواهد رسيد. هرگونه دخالت دولت در امور اجرائي، مديريتي، مجامع و انتخابات اتاقهاي تعاون ممنوع است. مفاد اين بند نافي وظايف قانوني نظارتي وزارت تعاون نيست.
ماده 125
الف ـ وزارت نفـت مجاز است با ايجاد فضا و شرايط رقابتي، نسبت به صدور پروانه اكتشاف، توسعه و توليد موردنياز براي بهرهبرداري از حداكثر ظرفيتها براي توسعه ميدانهاي نفت و گاز و افزايش توليد صيانتشده با حفظ ظرفيت توليد سال 1389 تا سقف توليد اضافه روزانه يكميليون بشكه نفت خام و دويست و پنجاه ميليون مترمكعب گاز طبيعي با اولويت ميادين مشترك، با تأكيد بر توسعه ميدان گاز پارس جنوبي، پس از تصويب توجيه فني و اقتصادي طرحها در شوراي اقتصاد و درج در قوانين بودجه سنواتي و نيز مبادله موافقتنامه با معاونت با استفاده از روشهاي زير اقدام نمايد:
1ـ استفاده از انواع روشهاي اكتشاف، توسعه، توليد در دوره زماني معين در ميادين نفت و گاز
تبصره ـ شرايط اساسي اين روشها با حفظ حق مالكيت و اعمال تصرفات مالكانه براي دولت در سال اول برنامه با پيشنهاد وزارت نفت تهيه و به تصويب شوراي اقتصاد ميرسد.
2ـ كارسازي انتشار اوراق مالي ريالي و ارزي در داخل و خارج از كشور با رعايت قوانين و مقررات مربوط، بدون تضمين دولت
3ـ استفاده از روش بيع متقابل با رعايت اصول و شرايط موضوع بند (ب) ماده (14) قانون برنامه چهارم توسعه
تبصره ـ وزارت نفت ميتواند در طول برنامه نسبت به انعقاد قرارداد توسعه و توليد از كلية ميادين مشترك شناخته شده اقدام و تلاش لازم را بهعمل آورد.
ب ـ دولت مكلف است بر مبناي سند چشمانداز بيست ساله كشور و سياستهاي كلي نظام در بخش انرژي ابلاغي از سوي مقام معظم رهبري و با پشتوانه كامل كارشناسي « سند ملي راهبرد انرژي كشور» را به عنوان سند بالادستي بخش انرژي براي يك دوره زماني بيست و پنج ساله ظرف حداكثر شش ماه پس از تصويب قانون برنامه تهيه و بهتصويب مجلس شوراي اسلامي برساند.
تبصره ـ وزارتخانههاي نفت و نيرو موظف هستند با همكاري ساير دستگاههاي اجرائي ذيربط « برنامه اجرائي طرح جامع انرژي كشور» را ظرف دوازده ماه پس از تصويب قانون سند ملي راهبرد انرژي كشور تهيه و به تصويب هيأتوزيران برسانند.
ماده 126
به وزارت نفت اجازه داده ميشود به منظورشناسايي و اكتشاف هر چه بيشتر منابع نفت و گاز در سراسر كشور و نيز انتقال و به كارگيري فناوريهاي جديد در عمليات اكتشافي، در كليه مناطق كشور به استثناء استانهاي خوزستان، بوشهر و كهگيلويه و بويراحمد با تأكيد بر مناطق دريايي و خشكي مشترك با همسايگان كه عمليات اكتشافي مربوط با خطرپذيري (ريسك) طرف قرارداد انجام و منجر به كشف ميدان قابل توليد تجاري شود، در قالب ارقام مذكور در ماده (125) اين قانون و در قالب بودجههاي سنواتي كل كشور و تصويب شوراي اقتصاد و مبادله موافقتنامه با معاونت، نسبت به عقد قراردادهاي بيع متقابل توأم براي اكتشاف و توسعه ميادين جديد از طريق برگزاري مناقصات اقدام و طرف قرارداد را مطابق ضوابط قانوني انتخاب نمايد. هزينههاي اكتشافي اعم از مستقيم و غيرمستقيم در قالب قرارداد منعقده مذكور منظور و به همراه هزينههاي توسعه از محل فروش محصولات توليدي همان ميدان بازپرداخت خواهد شد.
مجوزهاي صادره داراي زمان محدود بوده و در هر مورد توسط وزارت نفت تعيين شده و يك بار نيز قابل تمديد ميباشد. در صورتي كه در پايان مرحله اكتشاف، ميدان تجاري در هيچ نقطهاي از منطقه كشف نشده باشد، قرارداد خاتمه مييابد و طرف قرارداد حق مطالبه هيچگونه وجهي را نخواهد داشت.
ماده 127
به وزارت نفت اجازه داده ميشود در چهارچوب بودجه سنواتي از محل منابع داخلي شركتهاي تابعه و منابع خارجي ترجيحاً با مشاركت بخشهاي خصوصي و تعاوني پس از تأييد شوراي اقتصاد نسبت به تكميل دو پالايشگاه ميعانات گازي « ستاره خليج فارس» و « فارس» با ظرفيت اسمي به ترتيب 360 هزار و 120 هزار بشكه بهصورت سرمايهگذاري و يا تسهيلات در قالب وجوه اداره شده اقدام نمايد.
تا اتمام پروژههاي موضوع اين ماده و بهرهبرداري از آنها استفاده از روشهاي تهاتري براي خريد و فروش فرآوردههاي مورد نياز با تصويب شوراي اقتصاد در موارد ضروري مجاز است.
تهاتر نفت خام و ميعانات گازي از شمول اين حكم مستثني است.
دولت مكلف است حداكثر يك سال پس از راهاندازي آنها براي واگذاري سهام خود در چهارچوب قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي اقدامات لازم را بهعمل آورد.
ماده 128
به وزارت نفت اجازه داده ميشود از محل منابع داخلي شركت ملي پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي ايران نسبت به اعطاء تسهيلات در قالب وجوه اداره شده براي سرمايهگذاري بخشهاي خصوصي و تعاوني در طرحهاي تكميل پالايشگاههاي موجود شامل بهينهسازي و بنزينسازي با تصويب شوراي اقتصاد، اقدام نمايد.
ماده 129
وزارت نفت موظف است:
الف ـ در راستاي اعمال حق حاكميت و مالكيت بر منابع نفت و گاز و انجام وظايف قانوني خود ضمن ايجاد مديريت اكتشاف، توسعه و توليد و با تجهيز پستهاي سازماني، نسبت به بهكارگيري نيروهاي متخصص لازم از طريق انتقال نيروي انساني موجود براي انجام وظايف مندرج در اين قانون و قوانين مرتبط اقدام نمايد.
ب ـ براي فعاليتهاي اكتشاف، توسعه، استخراج و توليد نفت و گاز توسط شركتهاي تابعه وزارت نفت و شركتهاي صاحب صلاحيت، با اتخاذ ضوابط توليد صيانتي، پروانه بهرهبرداري بدون حق مالكيت نسبت به نفت و گاز توليدي صادر و براساس طرح مصوب، بر عمليات اكتشاف، توسعه و توليد شركتهاي فوقالذكر از نظر مقدار توليد و صيانت مخزن و معيارهاي سلامتي ـ ايمني و زيست محيطي نظارت نمايد.
ج ـ سامانه يكپارچه كنترل و اندازهگيري ميزان توليد، فرآورش، انتقال، پالايش، توزيع و صادرات نفت خام و گاز طبيعي و فرآوردههاي نفتي را حداكثر تا پايان سال دوم برنامه ايجاد و راهاندازي نمايد.
د ـ به منظور افزايش و ارتقاء توان علمي، فناوري و نوآوري در صنعت نفت معادل يكدرصد (1%) از اعتبارات طرحهاي توسعهاي سالانه شركتهاي تابعه را در طول برنامه، جهت ايجاد ظرفيت (پتانسيل) جذب، توسعه فناوريهاي اولويتدار نفت، گاز و پتروشيمي و بهكارگيري آنها در صنايع مرتبط و ارتقاء فناوريهاي موجود و بوميسازي آنها و كاهش شدت انرژي ضمن مبادله موافقتنامه با معاونت اختصاص دهد و گزارش عملكرد اين بند را سالانه به كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايد.
ماده 130
به منظور افزايش ضريب بازيافت مخازن كشور در طول برنامه به ميزان يكدرصد (1%)، وزارت نفت موظف است طي سال اول برنامه، برنامه جامع صيانتي و ازدياد برداشت از مخازن هيدروكربوري را با رعايت اولويتبندي مخازن به تفكيك نواحي خشكي و مناطق دريايي تهيه و براي حسن اجراي آن اقدامات لازم را بهعمل آورد.
ماده 131
وزارت نفت مكلف است به منظور افزايش خدمات سوخترساني بهكشتيها (بانكرينگ) و خدمات جانبي در خليج فارس و درياي عمان به ميزان سالانه حداقل بيستدرصد (20%) از طريق بخش غيردولتي، طرح جامع مربوط را تدوين و اجراء نمايد. وزارت نفت مجاز است حمايت لازم را از بخش غيردولتي در اين زمينه بهعمل آورد.
ماده 132
دولت دو درصد (2%) از درآمد حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبيعي را به ترتيب يكسوم به استانهاي نفتخيز و گازخيز و دوسوم به شهرستانها و مناطق كمترتوسعه يافته جهت اجراي برنامههاي عمراني در قالب بودجههاي سنواتي اختصاص دهد.
ماده 133
به منظور تنوع در عرضه انرژي كشور، بهينهسازي توليد و افزايش راندمان نيروگاهها، كاهش اتلاف و توسعه توليد همزمان برق و حرارت، شركت توانير و شركتهاي وابسته و تابعه وزارت نيرو موظفند:
الف ـ با استفاده از منابع حاصل از فروش نيروگاههاي موجود يا در دست اجراء و ساير اموال و دارائيهاي شركتهاي مذكور و با رعايت قانون نحوه اجراي سياستهاي كلي اصل چهلوچهارم (44) نسبت به پرداخت يارانه خريد برق از توليدكنندگان برق پراكنده با مقياس كوچك و ظرفيتهاي توليد برق مشتركين از طريق عقد قراردادهاي بلندمدت و همچنين تبديل تا دوازدههزار (12.000) مگاوات نيروگاه گازي به سيكل تركيبي اقدام نمايند.
تبصره ـ در صورت تمايل بخشهاي غيردولتي به تبديل نيروگاههاي گازي موجود خود به سيكل تركيبي، شركت توانير و شركتهاي وابسته و تابعه وزارت نيرو ميتوانند از محل منابع موضوع بند (الف) اين ماده نسبت به پرداخت تسهيلات در قالب وجوه ادارهشده به آنها اقدام نمايند.
ب ـ به شركت توانير و شركتهاي وابسته و تابعه وزارت نيرو اجازه داده ميشود نسبت به انعقاد قراردادهاي بلندمدت خريد تضميني برق توليدي از منابع انرژيهاي نو و انرژيهاي پاك با اولويت خريد از بخشهاي خصوصي و تعاوني اقدام نمايند. قيمت خريد برق اين نيروگاهها علاوه بر هزينههاي تبديل انرژي در بازار رقابتي شبكه سراسري بازار برق، با لحاظ متوسط سالانه ارزش وارداتي يا صادراتي سوخت مصرفنشده، بازدهي، عدمانتشار آلايندهها و ساير موارد به تصويب شوراي اقتصاد ميرسد.
تبصره ـ وزارت نيرو مجاز است با رعايت قانون نحوه اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) منابع مورد نياز اين جزء را از محل منابع حاصل از فروش نيروگاهها و ساير دارائيها از جمله اموال منقول و غيرمنقول، سهام و سهمالشركه خود و ساير شركتهاي تابعه و وابسته و بنگاهها، تأمين و تمهيدات لازم را براي اين نيروگاهها جهت استفاده در شبكه سراسري برق فراهم نمايد.
ج ـ از توسعه نيروگاههاي با مقياس كوچك توليد برق توسط بخشهاي خصوصي و تعاوني حمايت نمايد.
د ـ وزارت نيرو مجاز است در طول برنامه نسبت به افزايش توان توليدي برق تا بيستوپنجهزار (25.000) مگاوات از طريق سرمايهگذاري بخشهاي عمومي، تعاوني و خصوصي اعم از داخلي و خارجي و يا منابع داخلي شركتهاي تابعه و يا به صورت روشهاي متداول سرمايهگذاري از جمله ساخت، بهرهبرداري و تصرف (BOO) و ساخت، بهرهبرداري و انتقال (BOT) اقدام نمايد.
تبصره ـ سهم بخشهاي خصوصي و تعاوني از ميزان بيستوپنجهزار (25.000) مگاوات مذكور در اين بند، حداقل دههزار (10.000) مگاوات است.
هـ ـ وزارت نيرو حسب درخواست نسبت به صدور مجوز صادرات و عبور (ترانزيت) برق از نيروگاههاي با سوخت غيريارانهاي متعلق به بخشهاي خصوصي و تعاوني اقدام نمايد.
وـ وزارت نيرو مكلف است در صورت نياز با حفظ مسؤوليت تأمين برق، به منظور ترغيب ساير مؤسسات داخلي به توليد هر چه بيشتر نيروي برق از نيروگاههاي خارج از مديريت آن وزارتخانه، براساس دستورالعملي كه به تأييد شوراي اقتصاد ميرسد، نسبت بهخريد برق اين نيروگاهها اقدام نمايد.
زـ چنانچه بخش خصوصي با سرمايه خود تلفات انرژي برق را در شبكه انتقال و توزيع كاهش دهد، وزارت نيرو موظف است نسبت به خريد انرژي بازيافت شده با قيمت و شرايط در دوره زماني كه به تصويب شوراي اقتصاد ميرسد اقدام و يا مجوز صادرات بههمان ميزان را صادر نمايد.
تبصره ـ آئيننامه اجرائي مربوط به اين بند بايد ظرف سه ماه پس از تصويب اين قانون به تصويب وزير نيرو برسد.
ح ـ قيمت انرژي براي واحدهايي كه مصرف سالانه سوخت آنها بيش از دوهزار مترمكعب معادل نفت كوره و يا قدرت مورد استفاده آنها بيش از دو مگاوات است، در صورت عدم رعايت معيارها و ضوابط موضوع دستورالعملهاي اين ماده، كه به تصويب شوراي اقتصاد ميرسد، با ارائه فرصت مناسب افزايش مييابد.
ماده 134
به منظور اعمال صرفهجويي، تشويق و حمايت از مصرفكنندگان در راستاي منطقي كردن و اصلاح الگوي مصرف انرژي و برق، حفظ ذخاير انرژي كشور و حفاظت از محيط زيست به وزارتخانههاي نيرو، نفت و صنايع و معادن اجازه داده ميشود براساس دستورالعملي كه حداكثر تا پايان سال اول برنامه به تصويب شوراي اقتصاد ميرسد نسبت به اعمال مشوقهاي مالي جهت رعايت الگوي مصرف و بهينهسازي مصرف انرژي، توليد محصولات كممصرف و با استاندارد بالا اقدام نمايند. منابع مالي مورد نياز اجراي اين ماده از محل وجوه حاصل از اجراي قانون هدفمند كردن يارانهها، منابع داخلي شركتهاي تابعه وزارتخانههاي نفت، نيرو و صنايع و معادن و يا فروش نيروگاهها و ساير دارائيها از جمله اموال منقول و غيرمنقول، سهام و سهمالشركه وزارت نيرو و ساير شركتهاي تابعه و وابسته و بنگاهها در قالب بودجه سنواتي تأمين ميشود.
تبصره1ـ كليه محصولات و تجهيزات انرژي بر وارداتي مشمول رعايت استاندارد اجباري مصوب ميباشند. وزارت بازرگاني و گمرك جمهوري اسلامي ايران موظف بهرعايت مفاد اين ماده هستند.
تبصره2ـ به دستگاههاي اجرائي اجازه داده ميشود، براي صرفهجويي در مصرف انرژي با حفظ و عدم كاهش ميزان بهرهمندي قبلي، نسبت به انعقاد قرارداد با بخشهاي خصوصي و تعاوني اقدام نمايند. مبلغ قرارداد فقط از محل صرفهجويي ناشي از كاهش مصرف به شرح قرارداد در قالب موافقتنامه متبادله با معاونت قابل تأمين و پرداخت است.
دستورالعمل اين تبصره با پيشنهاد وزارتخانههاي نيرو و نفت و معاونت به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
تبصره3ـ وزارت نيرو مجاز است براي مديريت بار شبكه برق كشور در طول برنامه، مشتركين كشور را به كنتور هوشمند مجهز نمايد.
ماده 135
الف ـ طرح جامع صيانت از نيروگاههاي هستهاي توسط سازمان انرژي اتمي با همكاري وزارت كشور، وزارت امور خارجه، معاونت و ساير دستگاههاي ذيربط حداكثر تا پايان سال اول برنامه تهيه و به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
تبصره ـ اشخاص حقيقي و حقوقي اعم از دولتي و غيردولتي ملزم به رعايت مفاد طرح جامع موضوع اين ماده ميباشند.
ب ـ به منظور استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي براي توليد برق، دولت در طول برنامه اقدامات زير را انجام دهد:
1ـ تدوين برنامه بيست ساله توليد برق از انرژي هستهاي
2ـ مكانيابي براي احداث نيروگاههاي هستهاي و توسعه چرخه سوخت هستهاي
3ـ استفاده از روشهاي مختلف سرمايهگذاري داخلي و خارجي براي احداث نيروگاههاي هستهاي
4ـ همكاري و بهرهگيري از صاحبان دانش فني سازنده نيروگاه هستهاي جهت ساخت نيروگاه در كشور
5 ـ برنامهريزي براي تأمين سوخت مورد نياز نيروگاههاي هستهاي در داخل كشور
6 ـ برنامهريزي جهت احداث رآكتورهاي هستهاي تحقيقاتي در كشور در راستاي اهداف صلحآميز هستهاي و به منظور تأمين و تهيه راديوداروها، فعاليتهاي تحقيقاتي و كشاورزي هستهاي
7ـ تهيه برنامه جامع اكتشاف اورانيوم و تأمين مواد اوليه سوختهستهاي در داخل كشور
ج ـ پرداخت حق پرتوكاري و اشعه فقط به كاركنان كاربر دستگاه يا چشمه توليدكننده اشعه، شاغل در معادن و كارخانههاي وابسته به چرخه سوخت و فرآوري اورانيوم كه در معرض مستقيم اشعه و مواد پرتوزا ميباشند، متناسب با دريافت اشعه در دوره اشتغال براساس دستورالعملي كه توسط سازمان انرژي اتمي ايران پيشنهادشده و به تأييد معاونت ميرسد، صورت ميگيرد.
د ـ سازمان انرژي اتمي موظف است دفن پسماندها را فقط در چهارچوب نظام ايمني هستهاي مصوب هيأتوزيران و مقررات مرتبط انجام دهد.
ماده136ـ هرگونه احداث مستحدثات جديد، تملك، جابهجايي، صدور سند و تغيير كاربري اراضي در محدوده ايمني نيروگاهها و تأسيسات هستهاي به عنوان سكونتگاه دائم ممنوع است و حقوق صاحبان حق در اراضي و املاك واقع در محدوده مذكور، براساس قانون « نحوه خريد و تملك اراضي و املاك براي اجراي برنامههاي عمومي، عمراني و نظامي دولت» تأمين ميگردد. تملك و تصرف املاك مذكور پس از پرداخت نقدي بهاي آن به مالكان به قيمت كارشناسي امكانپذير است.
تبصره ـ الزامات، مقررات و مصوبات نظام ايمني هستهاي كشور كه توسط مركز نظام ايمني سازمان انرژي اتمي ايران در زمينه فناوري هستهاي و پرتوي ابلاغ ميشود، براي كليه دستگاههاي اجرائي و اشخاص حقيقي و حقوقي غيردولتي مرتبط، لازمالاجراء است.
ماده 137
مقررات مالي، معاملاتي و استخدامي سازمان انرژي اتمي ايران و شركتهاي تابعه و دستگاههاي وابسته در بخش فعاليتهاي تخصصي بدون الزام به رعايت قانون محاسبات عمومي كشور و قانون مديريت خدمات كشوري و ساير قوانين و مقررات عمومي مجري خواهد بود.
مصاديق امور تخصصي و غيرتخصصي و مقررات يادشده حاكم بر امور تخصصي بنا به پيشنهاد سازمان مذكور و تأييد معاونت و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيس جمهور به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
اجراي مقررات مذكور در سقف اعتبارات مصوب مجاز است.
تبصره ـ اقداماتي كه در اجراي اين ماده و مواد (135) و (136) به عمل ميآيد نبايد مغاير با مصوبات شوراي عالي امنيت ملي باشد.
ماده 138
كليه سازمانها و شركتهاي مشمول قانون برنامه كه به منظور كاهش انتشار گازهاي آلاينده در چهارچوب ساز و كارهاي بينالمللي موجود، مانند ساز و كار توسعه پاك (CDM)، موفق به اخذ گواهي كاهش انتشار ميشوند، مجاز به واگذاري يا فروش آن طي سالهاي برنامه ميباشند. هفتاد درصد (70%) وجوه حاصله جزء درآمدهاي داخلي شركت ذيربط منظور ميشود و هزينههاي مربوط به اخذ گواهيهاي مزبور از همين محل قابل تأمين و پرداخت خواهد بود. سي درصد (30%) باقيمانده به خزانه كل كشور واريز ميشود.
ماده 139
به منظور ايجاد زيرساختهاي توليد تجهيزات نيروگاههاي بادي و خورشيدي و توسعه كاربرد انرژيهاي پاك و افزايش سهم توليد اين نوع انرژيها در سبد توليد انرژي كشور، دولت مجاز است با حمايت از بخشهاي خصوصي و تعاوني از طريق وجوه ادارهشده و يارانه سود تسهيلات، زمينه توليد تا پنج هزار مگاوات انرژي بادي و خورشيدي در طول برنامه متناسب با تحقق توليد را فراهم سازد.
ماده 140
به منظور مديريت جامع (به هم پيوسته) و توسعه پايدار منابع آب در كشور:
الف ـ در راستاي ايجاد تعادل بين تغذيه و برداشت از سفرههاي آب زيرزميني در كليه دشتهاي كشور، وزارت نيرو نسبت به اجراي:
1ـ پروژههاي سازهاي و غيرسازهاي در سطح تمامي دشتهاي كشور با اولويت دشتهاي ممنوعه آبي
2ـ اقدامات حفاظتي و جلوگيري و مسلوبالمنفعه نمودن برداشتهاي غيرمجاز از منابع آب زير زميني در چهارچوب قانون تعيين تكليف چاههاي آب فاقد پروانه
3ـ نصب كنتورهاي حجمي بر روي كلية چاههاي آب محفوره داراي پروانه با هزينة مالكان آن
4ـ اعمال سياستهاي حمايتي و تشويقي
5 ـ اجراي نظام مديريتي آب كشور براساس سه سطح ملي، حوضههاي آبريز و استاني به نحوي اقدام نمايد كه تا پايان برنامه با توجه به نزولات آسماني، تراز منفي سفرههاي آب زيرزميني در اين دشتها نسبت به سال آخر برنامه چهارم حداقل بيست و پنج درصد (25%) (دوازده و نيم درصد(5/12%) از محل كنترل آبهاي سطحي و دوازده و نيم درصد (5/12%) از طريق آبخيزداري و آبخوانداري) با مشاركت وزارت جهاد كشاورزي بهبوديافته و با استقرار نظام بهرهبرداري مناسب از دشتهاي موضوع اين بند اهداف پيشبينيشده را تحقق بخشد.
ب ـ وزارت جهاد كشاورزي طرحهاي تعادل بخشي نظير آبخيزداري، آبخوانداري، احياء قنوات، بهبود و اصلاح روشهاي آبياري و استقرار نظام بهرهبرداري مناسب دشتهاي موضوع بند « الف»را به نحوي اجراء نمايد كه اهداف پيشبيني شده تحقق يابد.
ج ـ واردات و صادرات آب به كشورهاي منطقه و اجراي طرحهاي مشترك آبي با كشورهاي همجوار با رعايت منافع ملي و توجيههاي فني، اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي با تأييد شوراي اقتصاد مجاز است.
د ـ واحدهاي توليدي، صنعتي، دامداري، خدماتي و ساير واحدهايي كه فاضلاب با آلايندگي بيش از حد مجاز استانداردهاي ملي توليد مينمايند، موظفند تأسيسات جمعآوري فاضلاب، تصفيه و دفع بهداشتي پساب را اجراء نمايند. واحدهاي متخلف جريمه ميشوند.
هـ ـ دولت موظف است اعتبارات لازم را در قالب بودجه سنواتي به منظور تسريع در اجراي طرحهاي استحصال، تنظيم، انتقال و استفاده از حقابه كشور از رودخانههاي مرزي و منابع مشترك آب منظور نمايد.
ماده 141
الف ـ به منظور افزايش بهرهوري آب كشاورزي، وزارت نيرو مكلف است نسبت بهاصلاح تخصيصها و پروانههاي موجود آب و تحويل حجمي آب به تشكلهاي آببران بهنحوي اقدام نمايد كه سالانه حداقل يك درصد (1%) از حجم آب مصارف موجود به ويژه در دشتهاي با بيلان آب زيرزميني منفي كاهش يابد تا آب صرفهجوئيشده در جهت توسعة اراضي جديد بخش كشاورزي يا ساير مصارف با روشهاي نوين آبياري مورد استفاده قرار گيرد.
ب ـ وزارت نيرو مكلف است تا پايان برنامه به تدريج نسبت به صدور سند بهرهبرداري آب براي تمامي حقابهداران و دارندگان مجوز تخصيص آب اقدام نمايد.
مبادله اين اسناد با اطلاع وزارت نيرو ( شركتهاي آب منطقهاي) و با رعايت قانون حفظ كاربري اراضي زراعي و باغات و اصلاحات بعدي آن و همچنين رعايت حفظ سطح كشت در بازارهاي محلي مجاز است.
ج ـ دولت مكلف است در تهيه و اجراي همزمان طرحهاي تأمين آب و طرحهاي مكمل نظير احداث شبكههاي آبياري و زهكشي و تجهيز و نوسازي اراضي پاييندست و طرحهاي حفاظت خاك و آبخيزداري در حوزههاي بالادست سدهاي مخزني هماهنگي لازم به عمل آورد.
د ـ دولت شبكههاي اصلي و فرعي آبياري و زهكشي اراضي آبخور سدهاي احداثشده را گسترش دهد به نحوي كه سالانه حداقل بيست واحد درصد نسبت به عملكرد طرحهاي سال قبل افزايش يابد.
ماده 142
به منظور تقويت بازارهاي محلي و منطقهاي و توجه به ارزش آب:
الف ـ به وزارت نيرو اجازه داده ميشود خريد آب استحصالي و پساب تصفيهشده از سرمايهگذاران اعم از داخلي و خارجي، آب مازاد ناشي از صرفهجويي حقابهداران در بخشهاي مصرف و همچنين هزينههاي انتقال آب توسط بخش غيردولتي را با قيمت توافقي يا با پرداخت يارانه بر اساس دستورالعمل مصوب شوراي اقتصاد، تضمين نمايد.
ب ـ سرمايهگذاري و مالكيت، مديريت و بهرهبرداري سدها و شبكههاي آبرساني با حفظ كليه حقوق حقابهبران، توسط بنگاهها و نهادهاي عمومي غيردولتي و بخشهاي تعاوني و خصوصي با رعايت سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي و قانون مربوط مجاز است.
ج ـ به منظور جمعآوري آبهاي سطحي و هرز آبهاي پراكنده و نيز استفاده و جمعآوري نزولات آسماني در فصلهاي غيرزراعي براي بهبود كشاورزي، وزارت نيرو موظف است در دو سال اول برنامه نسبت به احياء آببندانهاي شناختهشده اقدام و در صورت نياز آببندانهاي جديد احداث نمايد.
ماده 143
به منظور حفظ ظرفيت توليد و نيل به خودكفايي در توليد محصولات اساسي كشاورزي و دامي از جمله گندم، جو، ذرت، برنج، دانههاي روغني، چغندرقند و نيشكر، گوشت سفيد، گوشت قرمز، شير و تخممرغ، اصلاح الگوي مصرف براساس استانداردهاي تغذيه، گسترش كشاورزي صنعتي و دانش بنيان، فراهم نمودن زيرساختهاي امنيت غذايي و ارتقاء ارزش افزوده بخش كشاورزي بر مبناي ملاحظات توسعه پايدار سالانه به ميزان هفت درصد (7%) نسبت به سال 1388 در طول برنامه اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ ارتقاء راندمان آبياري بخش به حداقل چهل درصد(40%) در سال آخر برنامه از طريق اجراي عمليات زيربنايي آب و خاك از جمله طرحهاي تجهيز و نوسازي، توسعه شبكهها، زهكشها و روشهاي نوين آبياري و اجراي عمليات به زراعي و بهنژادي
ب ـ تحويل آب موردنياز كشاورزان به صورت حجمي براساس الگوي كشت هر منطقه و با استفاده از مشاركت بخش غيردولتي
ج ـ ارتقاء شاخص بهرهوري مصرف آب در بخش كشاورزي و افزايش توليد محصول به ازاء واحد حجم مصرفي
د ـ گسترش مبارزه تلفيقي با آفات و بيماريهاي گياهي، مصرف بهينه سموم، كودشيميايي، مواد زيستشناختي (بيولوژيكي) و داروهاي دامي و همچنين مبارزه زيستشناختي (بيولوژيكي) و توسعه كشت زيستي (ارگانيك) مديريت تلفيقي توليد و اعمال استانداردهاي ملي كنترل كيفي توليدات و فرآوردههاي كشاورزي در راستاي پوشش حداقل بيست و پنج درصد(25%) سطح توليد تا پايان برنامه
هـ ـ برونسپاري فعاليتهاي غيرحاكميتي و تصديگريهاي بخش كشاورزي به بخشهاي خصوصي و تعاوني با تأكيد بر به كارگيري كارشناسان تعيينصلاحيتشده عضو سازمان نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و سازمان نظام دامپزشكي به عنوان ناظر و يا مشاور فني مزارع كشاورزي و واحدهاي دامي و دامپروري و آبزيپروري، تعاونيها و تشكلهاي بخش كشاورزي
و ـ نوسازي ماشينآلات كشاورزي و خارج از ردهكردن حداقل(200) هزار دستگاه ماشينآلات فرسوده كشاورزي و توسعه ماشيني كردن (مكانيزاسيون) بر مبناي اقليم و شرايط و همچنين قابليت و توانايي كشاورزان هر منطقه به گونهاي كه در پايان برنامه، ضريب نفوذ ماشينيكردن (مكانيزاسيون) از يك اسب بخار در هكتار سال 1388 به (5/1) اسب بخار در هكتار در سال آخر برنامه برسد.
ز ـ ترويج استفاده از كودهاي آلي و زيستي (ارگانيك) در سطح مزارع و باغهاي كشور حداقل در سقف يارانه سال آخر برنامه چهارم و افزايش ميزان مصرف اين گونه كودها به سي و پنج درصد(35%) كل كودهاي مصرفي در پايان برنامه
ح ـ صدور سند مالكيت كليه اراضي كشاورزي توسط سازمان ثبت اسناد و املاك كشور تا پايان برنامه
ط ـ گسترش پوشش بيمه توليدات بخش كشاورزي و عوامل توليد به ميزان حداقل پنجاه درصد (50%) توليدات تا پايان برنامه
ي ـ دولت به منظور تجهيز منابع براي سرمايهگذاري در بخش كشاورزي، بخشي از منابع خود را كه در چهارچوب بودجه سالانه مشخص خواهد شد از طريق دستگاه اجرائي ذيربط به عنوان كمك به تشكيل و افزايش سرمايه صندوقهاي غيردولتي حمايت از توسعه بخش كشاورزي و يا به صورت وجوه ادارهشده در اختيار صندوقهاي مذكور قرار دهد. مبالغ پرداختي به صندوقها به هزينه قطعي منظور ميشود.
ماده 144
به منظور حمايت از بخش كشاورزي، پايداري توليد و توسعه صادرات و رقابتپذيري و كاهش قيمت تمامشده وزارتخانههاي صنايع و معادن، جهادكشاورزي، بازرگاني و مسكن و شهرسازي با سياستگذاري و برنامهريزي هماهنگ براساس تفاهمنامهاي كه به تأييد معاونت ميرسد، نسبت به حمايت هدفمند از استقرار و گسترش صنايع تبديلي، تكميلي و نگهداري محصولاتاساسي كشاورزي توسط بخش غيردولتي در قطبهاي توليدي اقدام نمايند.
ماده 145
به منظور اقتصادي و رقابتي نمودن توليد و افزايش صادرات محصولات كشاورزي، ساماندهي مديريت منابع، حفاظت از منابع پايه و ارزش افزايي و تكميل زنجيره ارزش محصولات كشاورزي:
الف ـ حمايت از توليد محصولات كشاورزي در قالب جبران بخشي از يارانه سود و كارمزد تسهيلات بانكي، كمكهاي بلاعوض، پرداخت يارانه و ساير مشوقها با اولويت رعايت الگوي كشت بهينه ملي ـ منطقهاي بر اساس آئيننامهاي است كه به پيشنهاد وزارت جهاد كشاورزي به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ب ـ از ابتداي برنامه، وزارت بازرگاني و ساير اشخاص حقيقي و حقوقي اعم از دولتي و غيردولتي قبل از واردات كالاها و يا محصولات بخش كشاورزي اعم از خام و يا فرآوريشده و يا مواد اوليه غذايي موردنياز صنايع غذايي و تبديلي موظفند از وزارت جهاد كشاورزي مجوز لازم را اخذ نمايند. دولت مكلف است به منظور حمايت از توليدات داخلي، براي واردات كليه كالاها و محصولات بخش كشاورزي تعرفه مؤثر وضع نمايد بهگونهاي كه نرخ مبادله همواره به نفع توليدكننده داخلي باشد.
تبصره1ـ واردات نهادههاي توليد بخش كشاورزي از قبيل بذر، نهال، كود و سم با هماهنگي و اخذ مجوز وزارت جهاد كشاورزي از اعمال تعرفه مؤثر مستثني ميباشد.
تبصره2ـ مسؤوليت انتخاب ابزار تعرفهاي، تعيين سهميه مقداري، زمان ورود و مقدار تعرفه براي كالاهاي كشاورزي و فرآوردههاي غذايي با وزارت جهاد كشاورزي خواهدبود.
ج ـ عمليات توليد، فرآوري، ذخيرهسازي، قرنطينه و بازاررساني محصولات، نهادهها و كالاهاي كشاورزي نوپديد، ارائه خدمات نوين كشاورزي، عاملين و گواهيكنندگان فرآيندها براساس مقررات و استانداردهايي خواهد بود كه توسط وزارت جهاد كشاورزي در سال اول برنامه تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 146
به منظور افزايش توليد و ارتقاء بهرهوري و بازده زمينهاي كشاورزي در واحدهكتار، دولت حمايتهاي حقوقي و مالي لازم را از تشكيل تشكلهاي حقوقي با اولويت تعاونيهاي توليد كشاورزي در جهت اعمال مديريت واحد يا اتخاذ سياستهاي تشويقي براي يكپارچهسازي زمينهاي كشاورزي به عمل ميآورد.
ماده 147
به منظور توانمندسازي ساختار مديريت منابع طبيعي و آبخيزداري كشور اقدامهاي زير انجام ميشود:
الف ـ ارزش اقتصادي (كاركردهاي بازاري و غيربازاري) منابع طبيعي، هزينهها و منافع اجتماعي طرحها و پروژههاي عمراني، توسعهاي در مطالعات امكانسنجي طرحها و پروژهها ملاك عمل قرار گيرد.
ب ـ به منظور رفع معارض از اراضي دولتي و ملي، سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور حسب مورد پس از تأييد بالاترين مقام دستگاه اجرائي مربوط، از پرداخت هزينههاي دادرسي معاف است.
ج ـ وزارت جهاد كشاورزي (سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور) موظف است ظرف مدت يك سال اول برنامه بدون رعايت تشريفات مناقصه، مديريت، احداث، نگهداري، توسعه و بهرهبرداري پاركهاي جنگلي و مراتع قابل درختكاري، نهالستانهاي متروكه و اراضي واقع در كاربريهاي سبز و كمربند سبز شهرها را در محدوده و حريم شهرها با حفظ مالكيت دولت و كاربري طبق طرح مورد توافق شهرداري و سازمان مذكور بدون دريافت حقوق مالكانه به شهرداري مربوطه به منظور توسعه فضاي سبز و استفاده بهينه واگذار نمايد.
ماده 148
دولت مكلف است جهت اصلاح الگوي بهرهبرداري از جنگلها، مراتع و آب و خاك اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ جايگزيني سوخت فسيلي و انرژيهاي تجديدپذير به جاي سوخت هيزمي
ب ـ توسعه زراعت چوب و تشديد مبارزه با قاچاق چوب و محصولات جنگلي و مرتعي و حذف تعرفه واردات چوب و امكان واردات چوب عملآورينشده
ج ـ ساماندهي جنگلها و حمايت از توليد دام به روش صنعتي
د ـ ساماندهي ساخت و ساز در مناطق جنگلي براساس قوانين و مقررات ذيربط
هـ ـ توسعه جنگلهاي دست كاشت
و ـ اجراي عمليات آبخيزداري تا سطح هشت ميليون هكتار تا پايان برنامه
ز ـ اجراي عمليات بيابانزدايي و كنترل كانونهاي بحران
تبصره ـ بهرهبرداري از جنگلها فقط در چهارچوب مصوبات هيأت وزيران ممكن است و بهرهبرداري از مراتع و زيستگاههاي طبيعي تنها بر مبناي توان بومشناختي (اكولوژيك) و ضرورت حفظ آنها مجاز و مازاد برآن ممنوع است. متخلف از احكام اين تبصره علاوه بر جبران خسارت، ملزم به پرداخت جريمهاي معادل، تا دو برابر قيمت جنگل و يا مرتع و زيستگاه مورد بهرهبرداري يا تلف شده است.
ماده 149
دولت مجاز است با هدف تأمين امنيت غذايي اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ حمايت مالي از توسعه كشتارگاههاي صنعتي و بهبود كشتارگاههاي سنتي و نيمهصنعتي توسط بخش غيردولتي به منظور ارتقاء شاخص بهداشت كشتار انواع دام
ب ـ ارتقاء سطح كلي حمايت از كشاورزي به حداقل سي و پنج درصد (35%) ارزش توليد اين بخش
ج ـ حمايت از افزايش توليد پروتئين حيواني حاصل از انواع دام، طيور و آبزيان
تبصره1ـ وزارت جهاد كشاورزي مجاز است به منظور كنترل بيماريهاي دامي، تضمين سرمايهگذاري در بخش كشاورزي و امنيت غذايي، از طريق ادارات و سازمانهاي تابعه و با همكاري سازمان نظام دامپزشكي، سامانه هوشمند مراقبت بيماريهاي دامي و هويتدارنمودن جمعيت دامي كشور را مستقر نمايد.
تبصره2ـ دولت برنامه تأمين سلامت غذا از مزرعه تا سفره را طي سال اول برنامه تصويب و اقدامات قانوني لازم براي اجراي آن را به عمل آورد.
صنعت، معدن
ماده 150
وزارت صنايع و معادن موظف است به منظور تحقق اهداف سند چشمانداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران در قالب تدوين راهبرد (استراتژي) توسعه صنعتي و معدني با هماهنگي معاونت در زيربخشهاي برگزيده صنعت و معدن، در جهت تحقق هدف رشد توليد صنعتي و معدني با رعايت محورهاي راهبردي ذيل بهگونهاي اقدام كند كه نرخ رشد ارزش افزوده بخش صنعت و معدن افزايش يابد:
الف ـ ارتقاء سطح رقابتمندي صنايع كشور با تأكيد بر توسعه قابليتهاي فناوري و انتقال نقطه اتكاء مزيتهاي نسبي از مواد اوليه و خام به تواناييهاي فناورانه (تكنولوژيك) و خلق مزيتهاي رقابتي
ب ـ متنوعسازي پايه صادرات صنعتي و افزايش سهم محصولات داراي پردازش بيشتر (صنايع نهايي) در صادرات
ج ـ توسعه پيوند مناسب صنايع كوچك، متوسط و بزرگ و شكلگيري خوشههاي صنعتي و نشان تجاري (برند) و تمهيد ادغام و شكلگيري بنگاههاي بزرگ رقابتپذير
د ـ توسعه زنجيره ارزش پاييندستي صنايع واسطهاي (پتروشيمي، فلزات اساسي، محصولات معدني غيرفلزي) از طريق ترغيب گسترش سرمايهگذاري بخشهاي غيردولتي با تأكيد بر ايجاد شهركهاي صنعتي تخصصي غيردولتي
هـ ـ افزايش توانمنديها و قابليتهاي طراحي، تدارك، ساخت، گسترش همكاري صنعت و دانشگاه، ساخت تجهيزات و ماشينآلات صنعتي، تعميق تعامل صنايع با شهركهاي فناوري و پاركهاي علم و فناوري و افزايش مستمر سهم صنايع مبتني بر فناوريهاي برتر (صنايع نوين) در تركيب توليد صنعتي، نوسازي و ارتقاء بهرهوري صنايع و معادن
و ـ تقويت ساز و كارهاي تمهيدي و نظارتي اجراي « قانون حداكثر استفاده از توان فني و مهندسي توليدي و صنعتي و اجرائي كشور در اجراي پروژهها و ايجاد تسهيلات به منظور صدور خدمات مصوب 12/12/1375»
تبصره ـ كليه فعاليتها و اقدامات غيرحاكميتي مذكور در اين ماده توسط بخشهاي غيردولتي انجام ميپذيرد.
ماده 151
الف ـ به منظـور حمايت از سرمايهگذاري خطرپذير در صـنايع نوين به دولت اجازه داده ميشود بخشي از سرجمع كل تسهيلات اعطائي سالانه به بخشهاي خصوصي و تعاوني كه در قالب اعتبارات وجوه ادارهشده براي صنايع نوين در بودجههاي سالانه منظور ميشود شامل سود و كارمزد تسهيلات اعطائي را مورد بخشودگي قراردهد.
آئيننامه اجرائي اين بند مشتمل بر تعريف دامنه شمول صنايع نوين و دستورالعمل بخشودگي به پيشنهاد مشترك وزارت صنايع و معادن، معاونت، اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و اتاق تعاون ظرف ششماه پس از ابلاغ اين قانون به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ب ـ عنـوان صندوق « حمايت از تحقيقات و توسعه صنايع الكترونيك» به صندوق « حمايت از صنايع نوين» تغيير مييابد. اساسنامه صندوق مزبور به تصويب مجلس شوراي اسلامي ميرسد.
ماده 152
به دولـت اجازه داده ميشود در جهت تقويت سازمانهاي توسعهاي از طريق اعمال اصلاحات لازم در اساسنامه و مقررات ناظر بر آنها و حذف موانع سرمايهگذاري صنعتي و معدني با رويكرد تحرك، كارايي، خوداتكائي و خطرپذيري (ريسك) براساس مصوبات هيأت وزيران و با رعايت قانون نحوه اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي اقدام قانوني به عمل آورد.
ماده 153
به منظور تحرك بيشتر تشكلهاي صنفي ـ حرفهاي غيردولتي فعال در بخش صنعت و معدن و استفاده از اين تشكلها در پيشبرد برنامهها و سياستگذاريها، دولت مجاز است جهت بسترسازي براي اين تشكلها متناسب با اهداف راهبرد صنعتي، براي ايجاد نظام مهندسي صنعت به شكل خود انتظام فقط با استفاده از منابع بخشهاي غيردولتي، اقدام لازم را به عمل آورد.
ماده 154
طبـقهبندي واحدهاي توليدي و نحـوه اعطاء تسهيلات و تخفيفات به آنها متناسب با ميزان توليد، منطقه، رشـتههاي صنعتي و معدني مطابق مصوبه شوراي اقتصاد است.
ماده 155
كليه دستگاههاي اجرائي مكلفند در اجراي پروژههاي فني و عمراني خود ضوابط، مقررات و معيارهاي فني و استانداردهاي ملي را رعايت نمايند. خريد هرگونه كالا و خدمات مشمول استاندارد اجباري كه فاقد علامت استاندارد ملي ايران باشد توسط دستگاههاي اجرائي موضوع اين ماده ممنوع است.
ماده 156
به منظور توسعه صنايع مياني پتروشيمي و گسترش زنجيره ارزش صادراتي آن:
شهركهاي تخصصي غيردولتي كه به منظور توسعه زنجيرههاي ارزش متانول، آمونياك، استايرن و بوتادين با تصويب دولت تأسيس ميگردند مشمول مقررات و مزاياي مربوط به قانون تأسيس شركت شهركهاي صنعتي ايران مصوب 1362 و اصلاحات بعدي آن بدون وابستگي به وزارت صنايع و معادن خواهند بود.
درآمدهاي حاصل از قراردادهاي بلندمدت تأمين خوراك صنايع مياني پتروشيمي از معافيتهاي صادرات غيرنفتي برخوردارند. آئيننامه اين ماده مشتمل بر دامنه صنايع مشمول و چهارچوب قراردادهاي بلندمدت و ساير ضوابط مربوطه توسط معاونت با همكاري ساير دستگاههاي مرتبط تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 157
در جهت توسعه فعاليتهاي معدني و ارتقاء نقش معدن در اقتصاد ملي دولت موظف است در سقف بودجه سنواتي:
الف ـ نقشههاي پايه زمينشناسي، شناسايي، پيجويي و اكتشاف عمومي كليه ظرفيتهاي (پتانسيلهاي) معدني كشور را تهيه و پس از بلوكبندي محدودهها، ادامه عمليات را به بخش غيردولتي واگذار نمايد.
ب ـ به منظور ساماندهي امر اكتشاف در كشور، پايگاه جامع علوم زمين را با استفاده از اطلاعات كليه دستگاههاي ذيربط تا سال دوم برنامه راهاندازي كند.
ج ـ نسبت به تكميل زيرساختهاي لازم براي معادن بزرگ و مناطق معدني و صنايع انرژيبر معدني كمك نمايد.
ماده 158
در راستاي حمايت از استقرار صنايع در شهركها و نواحي صنعتي و رقابتپذيري توليدات صنعتي و معدني:
الف ـ به دولت اجازه داده ميشود در قالب بودجههاي سنواتي كمكهاي لازم به شهركها و نواحي صنعتي دولتي و غيردولتي به ويژه در امور تأمين راه، آب، برق، گاز و تلفن تا ورودي واحدهاي مستقر در اين شهركها را در مناطق انجام دهد. دستورالعمل اين بند با پيشنهاد وزارت صنايع و معادن به تأييد معاونت ميرسد.
ب ـ صدور پروانه بهرهبرداري براي واحدهاي صنعتي احداثشده با رعايت ضوابط مربوط بلامانع است.
ج ـ جمله « صدور پروانه تأسيس تنها در مواردي كه برخوردار از معافيت مالياتي ميباشد مجاز است» از انتهاي ماده(66) قانون الحاق موادي به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت حذف ميشود.
ماده 159
به منظور تسهيل و تشويق سرمايهگذاري صنعتي و معدني در كشور اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ معافيت موضوع ماده (138) قانون مالياتهاي مستقيم و اصلاحات بعدي در طول برنامه به ميزان پانزده واحد درصد (15%) افزايش مييابد.
ب ـ ميزان معافيت مالياتي واحدهاي صنعتي و معدني مناطق كمترتوسعهيافته تا سقف معافيتهاي منظورشده در مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي افزايش مييابد.
ماده 160
توليد انواع خودرو با سوخت ديزل و ورود آن با رعايت قانون ارتقاء كيفي توليد خودرو و ساير توليدات صنعتي داخلي به كشور آزاد است.
ماده 161
الف ـ دولت مجاز است نسبت به برقراري پرواز و جابهجايي كالا و مسافر از طريق شركتهاي داخلي و خارجي متناسب با ميزان تقاضاي حمل و نقل بينالمللي از خارج كشور به يك فرودگاه بينالمللي داخلي كشور و بالعكس اقدام نمايد.
ب ـ دولت مكلف است تا پايان سال اول برنامه نسبت به متنوع سازي نرخ خدمات حمل و نقل هوايي بار و مسافر اقدام نمايد و از ابتداي سال سوم برنامه ضمن آزادسازي كامل نرخ حمل و نقل هوايي، خدمات فرودگاهي و شبكه پروازي، لغو تخفيفات تكليفي و هرگونه معافيت در زمينه بهرهبرداري از خدمات ناوبري هوايي، فرودگاهي، نشست و برخاست، خدمات پروازي، واگذاري اماكن و ساير موارد مرتبط نسبت به واقعينمودن نرخ آنها اقدام كند.
تبصره ـ ارائه خدماتكمك ناوبري هوايي و نشست و برخاست به صورت انحصاري برعهده شركت فرودگاهها (دولت) خواهد بود.
ج ـ به منظور ساماندهي امور حمل و نقل هوايي، ارتقاء رقابتپذيري با رويكرد لغو انحصارات مربوط به حمل و نقل هوايي شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران از جمله مواد (5) و (7) قانون اصلاح موادي از قانون تأسيس هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران مصوب 6/2/1373 و واگذاري به بخشهاي خصوصي و تعاوني و خدماترساني بهينه صنعت هوايي و اعمال حاكميت مناسب، دولت موظف است نسبت به اصلاح وظايف، اختيارات و مسؤوليتهاي سازمان هواپيمايي كشوري با هدف تقويت و متناسب نمودن وظايف و اختيارات حاكميتي آن سازمان و همچنين اصلاح اساسنامه شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران تا پايان سال دوم برنامه اقدام قانوني نمايد.
د ـ دولت نسبت به ارتقاء ايمني هواپيماها، پروازها و فرودگاهها و نيل به استانداردهاي بينالمللي و همچنين پوشش كامل راداري، ناوبري و فركانسي فضاي كشور و فرودگاهها، از طريق تكميل و يا نوسازي سامانههاي (سيستمهاي) كمكناوبري و راداري، ايجاد و بهرهبرداري از زيرساختهاي ناوبري جهاني ماهوارهاي و سازماندهي مجدد فضاي كشور با هدف كوتاهسازي و اقتصادينمودن دالانهاي هوايي داخلي و بينالمللي و افزايش پروازهاي عبوري تا پايان برنامه اقدام نمايد.
ماده 162
اجراي قانون توسعه حمل و نقل عمومي و مديريت سوخت مصوب 18/9/1386 تا پايان برنامه تمديد ميشود.
ماده 163
الف ـ به منظور تأمين منابع مورد نياز جهت توسعه و نگهداري و بهرهبرداري امور حمل و نقل جادهاي به سازمان راهداري و حمل و نقل جادهاي اجازه داده ميشود از جابهجايي كالا و مسافر در جادههاي كشور به استثناء جادههاي روستايي و عشايري براساس تن كيلومتر و نفر كيلومتر با پيشنهاد مجمع عمومي سازمان راهداري و حمل و نقل جادهاي و با تصويب شوراي اقتصاد عوارض وصول نمايد.
ب ـ ميزان وصول عوارض هر تن ـ كيلومتر حمل و نقل كالا در داخل كشور از شركتهاي حمل و نقل بينالمللي كه مبادرت به حمل و نقل كالاي عبوري و ترانزيت خارجي ميكنند با پيشنهاد وزارت راه و ترابري و تصويب شوراي اقتصاد تعيين ميشود.
ج ـ صددرصد (100%) خسارات وارده بر ابنيه فني و تأسيسات، از واردكننده خسارت توسط سازمان مذكور وصول ميشود.
د ـ به منظور كمك به تدارك ناوگان حمل و نقل جادهاي بينشهري و احداث پايانههاي مسافري و باري و مجتمعهاي خدمات رفاهي بينراهي توسط بخشهاي خصوصي و تعاوني با اولويت تعاونيهاي ايثارگران، از محل منابع داخلي شركتهاي وابسته به وزارت راه و ترابري در قالب وجوه ادارهشده پرداخت ميشود.
هـ ـ به شركتهاي ايراني حمل و نقل جادهاي اجازه داده ميشود كه با تأييد و تشخيص سازمان راهداري و حمل و نقل جادهاي، كاميونهاي موردنياز خود را كه استانداردهاي روز را دارا بوده و عمري كمتر از سه سال داشته باشند مشروط به وجود خدمات پس از فروش موضوع قانون حمايت از حقوق مصرفكنندگان خودرو مصوب 23/3/1386 به نام شركت خود وارد كنند. دولت مجاز است در اين رابطه تخفيفات و تسهيلات گمركي را اعمال نمايد. استفاده از اين تخفيفات منوط به خروج يك كاميون فرسوده با عمر بيش از بيست و پنج سال به ازاي هركاميون وارداتي است. آئيننامه نحوه اجراي اين بند توسط وزارتخانههاي راه و ترابري و امور اقتصادي و دارائي و معاونت تهيه و حداكثر ظرف شش ماه پس از تصويب اين قانون به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
و ـ به منظور بهرهبرداري بهينه از ظرفيتها و موقعيت جغرافيايي كشور:
1ـ وزارت راه و ترابري با هماهنگي و مشاركت مركز آمار ايران موظف است تا پايان سال دوم برنامه نسبت به ايجاد بانك جامع حمل و نقل كشور و استقرار سامانه اطلاعات جامع حوادث و سوانح حمل و نقل دربرگيرنده اطلاعات دريافتي از پليس، بخش بهداشت و درمان كشور، سازمانهاي راهداري،هواپيمايي كشوري و بنادر و دريانوردي، شركت راهآهن و ساير سازمانهاي ذيربط با هدف تجميع، شفافسازي و ارائه دادهها و اطلاعات صحيح و قابل استفاده در تحليل و تدوين اهداف و برنامههاي ملي ايمني اقدام نمايد. گزارش آماري حمل و نقل كشور همه ساله توسط مركز آمار ايران تدوين و منتشر ميشود.
2 ـ طرح جامع حمل و نقل كشور با هدف پاسخگويي به تقاضاهاي بالفعل و بالقوه و دستيابي به جايگاه مناسب در حوزههاي ايمني، انرژي، اقتصاد، حمل و نقل و محيط زيست تا پايان سال سوم برنامه به تصويب هيأت وزيران ميرسد. از زمان تصويب طرح جامع، شروع كليه طرحهاي جديد توسعه و ساخت زيربناهاي حمل و نقل، فقط براساس اين طرح و در قالب بودجه سنواتي قابل اجراء است.
3ـ دولت موظف است ساز و كارهاي قانوني لازم به منظور كاهش سالانه ده درصد (10%) ميزان تلفات جاني ناشي از تصادفات رانندگي در جادههاي كشور در طول برنامه را فراهم نمايد.
ز ـ به منظور تسهيل تجارت، رقابتپذيركردن فعاليتهاي حمل و نقل با توجه به مزيتهاي نسبي در زنجيره عرضه و خدمات ترابري منطقهاي و بينالمللي، دولت مجاز است:
1ـ از ايجاد پاركهاي پشتيباني (لجستيك)، احداث پايانهها، شهركهاي حمل و نقل تركيـبي مسافري و باري و گسـترش بنادر خشك توسط بخـش خصوصي و تعاوني حمايت نمايد.
2ـ نسبت به تهيه طرح مكانيابي پايانههاي بارگُنج (كانتينري) و حمل و نقل تركيبي در شبكه اصلي و عبوري (ترانزيتي) كشور اعم از شمالي ـ جنوبي، شرقي ـ غربي و نيز شبكه آسيايي تا پايان سال دوم برنامه و اجراي آن از طريق بخش خصوصي و تعاوني اقدام نمايد.
3ـ ساز و كارهاي لازم براي تحقق افزايش حجم عبور (ترانزيت) خارجي كالا، سالانه حداقل تا ميزان ده درصد (10%) را تا پايان برنامه فراهم نمايد.
تبصره1ـ كليه دريافتيهاي موضوع بندهاي (الف)، (ب) و (ج) اين ماده پس از وصول، به حساب سازمان راهداري و حمل و نقل جادهاي نزد خزانهداري كل واريز ميشود تا براساس بودجه سالانه آن سازمان به مصرف برسد.
تبصره2ـ در موارد موضوع بند (د) اين ماده و همچنين در مورد ايجاد جايگاههاي عرضه سوخت، وزارت جهاد كشاورزي نسبت به واگذاري حق بهرهبرداري اراضي منابع ملي خارج از حريم شهرها به صورت قيمتهاي ترجيحي يا رايگان بر اساس سياستهاي مصوب شوراي اقتصاد با معرفي وزارت راه و ترابري اقدام نمايد.
ماده 164
به دولت اجازه داده ميشود به منظور ايجاد رويكرد توسعهاي در شبكه حمل و نقل ريلي و افزايش سهم بار و مسافر توسط بخشهاي خصوصي و تعاوني و با هدف تفكيك وظايف حاكميتي و تصديگري در حمل و نقل نسبت به اصلاح ساختار و تغيير اساسنامه راهآهن جمهوري اسلامي ايران و واگذاري بخشهاي غيرحاكميتي آن به بخشهاي خصوصي و تعاوني و ايجاد ظرفيتهاي جديد توسط بخشهاي خصوصي و تعاوني اقدام قانوني معمول و زمينه استفاده از منابع داخلي و خارجي را براي رشد و توسعه فعاليتهاي ريلي فراهم نمايد.
دولت ميتواند به منظور تقويت حمل و نقل بار و مسافر ريلي، بخشي از پروژههاي تجهيز، بهبود و افزايش ظرفيت زيرساخت از جمله دو خطه كردن، برقي نمودن، تراكبندي و تطويل ايستگاهها را در قالب روشهايي نظير مشاركت، ساخت، بهرهبرداري و انتقال (BOT) و طراحي، تدارك و تأمين(EPCF) با واگذاري امتيازاتي نظير استفاده از زيربناهاي حمل و نقل ريلي و انتقال حق دسترسي آن تا استهلاك كامل سرمايه و سود مورد توافق به بخش خصوصي و تعاوني واگذار نمايد.
ماده 165
به منظور ارتقاء رقابتپذيري خدمات حمل و نقل دريايي كشور شوراي عالي سازمان بنادر و دريانوردي مجاز است نسبت به تدوين نظام انعطافپذير تعرفهگذاري خدمات دريايي و بندري متناسب با شرايط عرضه و تقاضا براي طرح و تصويب در شوراي اقتصاد اقدام نمايد.
ماده 166
به منظور تقويت موقعيت كشور در شبكه حمل و نقل هوايي بينالمللي و افزايش درآمد ناشي از عبور (ترانزيت) و حمل و نقل كالا و مسافر و اشتغال مولد و تبديلشدن فرودگاه بينالمللي امام خميني (ره) به قطب اول حمل و نقل بار منطقه و قطب دوم حمل و نقل مسافري منطقه با تأكيد بر استقلال سازماني، مالي و مديريتي اين فرودگاه و ايجاد جريان پايدار منابع مالي ذي نفعان، دولت اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ ايجاد شهر فرودگاهي در محدوده فرودگاه بينالمللي امام خميني(ره) و ايجاد منطقه آزاد تجاري و منطقه ويژه اقتصادي در بخشي از اراضي فرودگاه جهت ارائه خدمات بانكي و بيمهاي و ساير خدمات شهر فرودگاهي از قبيل گردشگري، پزشكي، رفاهي و مشابه آن
تبصره ـ محدوده مناطق آزاد تجاري و ويژه اقتصادي به ترتيب از انتهاي ضلعهاي جنوبي و غربي بخش هوايي فرودگاه امام خميني(ره) به مساحت هزار و پانصد هكتار و دو هزار و پانصد هكتار خواهد بود. اداره شهر فرودگاهي موضوع اين ماده كه شامل مناطق آزاد تجاري و ويژه اقتصادي فوق نيز خواهدبود، در قالب شركت دولتي وابسته به شركت مادرتخصصي فرودگاههاي كشور است كه اساسنامه آن به پيشنهاد وزارت راه و ترابري و معاونت به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد.
ب ـ ايجاد و تكميل زيربناها و زيرساختهاي لازم با اولويت احداث فاز دوم فرودگاه بينالمللي امام خميني(ره)
ماده 167
در ماده (18) قانون ساماندهي و حمايت از توليد و عرضه مسكن عبارت « باقيمانده از برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران» به عبارت « برنامه پنجم» تغيير مييابد.
ماده 168
به منظور مقاومسازي ساختمانها و اصلاح الگوي مصرف به ويژه مصرف انرژي در بخش ساختمان و مسكن اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ شهرداريها مكلفند نسبت به درج الزام رعايت مقررات ملي ساختمان در پروانههاي ساختماني اقدام نمايند. صدور پايانكار براي واحدهاي احداثشده بر مبناي اين پروانهها، منوط به رعايت كامل اين مقررات است.
تبصره ـ متخلفان از مقررات ملي ساختمان از جمله طراح، ناظر، مجري و مالك براساس آئيننامهاي كه به تصويب هيأتوزيران ميرسد موظف به رفع نقص و جبران خسارت ميشوند.
ب ـ صدور پروانه هرگونه ساختمان منوط به ارائه موافقت اصولي بيمه كيفيت ساختمان احداثي است. شركتهاي بيمه مكلفند بر اساس بيمهنامه صادره در صورت ورود هرگونه خسارت در طي ده سال به ساختمان احداثي، خسارتهاي وارده را ظرف سه ماه جبران نمايند.
ج ـ كليه مجريان دولتي موظفند مسؤوليت حرفهاي خود و در صورت نياز، مسؤوليت ساير عوامل مرتبط در طراحي، محاسبه و نظارت ساختمانهاي تحت پوشش خود اعم از شهري و روستايي را نزد يكي از شركتهاي داراي صلاحيت بيمه نمايند.
د ـ به منظور انجام مطالعات لازم براي كاهش خطرپذيري زلزله:
1ـ شبكه ايستگاههاي شتابنگاري و زلزلهنگاري و پيشنشانگرهاي زلزله توسعه يابد.
تبصره ـ ايستگاههاي شتابنگاري در شهرستان و روستاهاي بزرگ به ازاي هر بيست و پنج هزار نفر يك ايستگاه توسعه مييابد.
2ـ طي برنامه مصالح و روشهاي مؤثر در مقاومسازي ساختماني، استاندارد و از توليدكنندگان آنها حمايت شود.
ماده 169
شوراي عالي شهرسازي و معماري موظف است به منظور تدوين و ترويج الگوهاي معماري و شهرسازي اسلامي ـ ايراني:
الف ـ با تشكيل كارگروهي مركب از نمايندگان دستگاههاي ذيربط و صاحبنظران و متخصصان رشتههاي معماري، شهرسازي و حوزوي نسبت به انجام پژوهشهاي كاربردي، سياستگذاري، تدوين ضوابط و مقررات و ترويج الگوهاي موردنظر اقدام نمايد.
ب ـ طرحهاي مناسبسازي ساختمانها و فضاهاي شهري و روستايي براي معلولين جسمي و حركتي را بررسي، تهيه و تدوين نمايد.
شهرداريها و دهياريها موظفند بر اساس ضوابط و طرحهاي موضوع اين بند نسبت به مناسبسازي معابر و فضاهاي عمومي شهري و روستايي اقدام نمايند.
تبصره1ـ مصوبات شوراي فوق براي كليه دستگاههاي اجرائي، شوراهاي اسلامي شهر و روستا و كليه مالكان و سازندگان لازمالاجراء است.
تبصره2ـ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و ساير دستگاههاي آموزشي بر اساس توصيههاي شوراي عالي شهرسازي و معماري نسبت به بازنگري سرفصلها و محتواي دروس مربوطه اقدام نمايند.
ماده 170
وزارت مسكن و شهرسازي موظف است به منظور تحقق توسعه پايدار در مناطق شهري و روستايي، تعاملات اقتصادي، اجتماعي و كالبدي فيمابين شهرهاي با جمعيت بيش از يكصد هزار نفر يا روستاهاي واقع در حريم آنها را از طريق تهيه و اجراي طرحهاي مجموعه شهري، جامع و تفصيلي شهري با رويكرد اولويت توسعه دروني شهرها، بهرهگيري از ظرفيتهاي توسعه روستاهاي مستعد، صيانت از اراضي كشاورزي و باغهاي واقع در داخل و حاشيه شهرها و روستاها ساماندهي نمايد.
ماده 171
الف ـ شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران مكلف است نسبت به احصاء مناطق ويژه نيازمند بهسازي و نوسازي در بافتهاي فرسوده و دستهبندي طرحهاي واقع در اين مناطق، با اولويت:
1ـ طرحهايي كه به دليل وجود منافع عمومي، اجراي به موقع آنها ضروري است.
2ـ طرحهايي كه از طريق تدوين ضوابط و مقررات و مشاركت مردم و حمايت دولت، شهرداريها و دهياريها به مرور زمان قابل انجام است، اقدام نمايد.
تبصره ـ طرحهاي گروه(1) مشمول برنامههاي عمومي و عمراني دولت موضوع « لايحه قانوني نحوة خريد و تملك اراضي و املاك مصوب 1358 شوراي انقلاب» ميباشد كه تمام يا بخشي از منابع مورد نياز آن ميتواند از طريق بخشهاي غيردولتي تأمين شود. رأي صادره موضوع ماده (4) قانون مذكور قابل اعتراض در مراجع صالحه قضائي است.
ب ـ دستگاههاي اجرائي ذيربط موظفند به منظور افزايش بهرهوري و استحصال زمين نسبت به احياء بافتهاي فرسوده و نامناسب روستايي اقدام نمايند.
ج ـ وزارت مسكن و شهرسازي و شهرداريها موظفند با اعمال سياستهاي تشويقي و در چهارچوب قانون حمايت از احياء بافتهاي فرسوده از اقدامات بخش غيردولتي براي احياء و بازسازي بافتهاي فرسوده در قالب بودجه مصوب حمايت نمايند.
دـ وزارت مسكن و شهرسازي و شهرداريها موظفند هرسال در طول برنامه حداقل ده درصد (10%) از بافتهاي فرسوده شهري را احياء و بازسازي نمايند
تسهيلات و بودجه مورد نياز همهساله با پيشنهاد وزارت مسكن و شهرسازي در بودجه عمومي پيشبيني و در اختيار وزارت مسكن و شهرسازي و شهرداريها يا مجريان طرحهاي نوسازي با معرفي شهرداري قرار خواهدگرفت.
تبصره ـ دولت موظـف است حداقل پنجاه درصـد (50%) از منابع، اعـتبارات و تسهيلات اعطائي براي بخش مسكن اعم از طرحهاي مسكن مهر، مسكن جوانان و نيازمندان و مانند آن را به اجراي طرحهاي مذكور در محدوده بافتهاي فرسوده شهري اختصاص دهد.
هـ ـ وزارت مسكن و شهرسازي موظف است ساماندهي و احياء شهرهاي آسيب دیده از جنگ تحميلي و استفاده از اراضي رهاشده و ساختمانهاي مخروبه باقيمانده داخل شهرهاي موردنظر را در اولويت قراردهد.
ماده 172
به منظور ارتقاء شرايط محيطي پايدار و فراگير ساكنان مناطق حاشيهنشين از مزاياي شهرنشيني و پيشنگري و پيشگيري از ايجاد سكونتگاههاي غيرمجاز دولت موظف است اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ سامانبخشي مناطق حاشيهنشين تعيينشده توسط شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران از طريق تدوين و اجراي ساز و كارهاي حقوقي، مالي و فرهنگي و توانمندسازي ساكنان بافتهاي واقع در داخل محدودههاي شهري با مشاركت آنها، در چهارچوب « سند ملي توانمندسازي و ساماندهي سكونتگاههاي غيرمجاز» و ايجاد شهركهاي اقماري براي اسكان جمعيت مهاجر.
ب ـ وضـع مقررات بازدارنده و اعمال ممنوعيت ارائه كليه خدمات زيربنايي به ساخت و سازهاي غيرمجاز خارج از محدوده شهرها و روستاها و تخريب آنها با همكاري قوه قضائيه
ج ـ تهيه و اجراي طرح هادي براي روستاهاي واقع در حريم كلان شهرها با رويكرد كنترل محدوده روستاهاي مذكور در حد رشد طبيعي آنها
د ـ طراحي و ايجاد كمربند سبز در اطراف مراكز جمعيتي از طريق منابع دولتي توسط شهرداريها
ماده 173
دولت مجاز است در طول برنامه نسبت به تهيه برنامه جامع مديريت شهري بهمنظور دستيابي به ساختار مناسب و مديريت هماهنگ و يكپارچه شهري در محدوده و حريم شهرها، با رويكرد تحقق توسعة پايدار شهرها، تمركز مديريت از طريق واگذاري وظايف و تصديهاي دستگاههاي دولتي به بخشهاي خصوصي و تعاوني و شهرداريها، بازنگري و بهروزرساني قوانين و مقررات شهرداريها و ارتقاء جايگاه شهرداريها و اتحاديه آنها اقدام قانوني بهعملآورد.
ماده 174
ـشوراهاي اسلامي و شهرداريها و ساير مراجع ذيربط موظفند تا پايان سال اول برنامه از طريق تدوين نظام درآمدهاي پايدار شهرداريها با اعمال سياستهاي ذيل اقدام نمايد:
الف ـ كاهش نرخ عوارض صدور پروانه ساختماني در كاربريهاي تجاري، اداري، صنعتي متناسب با كاربريهاي مسكوني همان منطقه باتوجه به شرايط اقليمي و موقعيت محلي و نيز تبديل اين عوارض به عوارض و بهاي خدمات بهرهبرداري از واحدهاي احداثي اين كاربريها و همچنين عوارض بر ارزش افزوده اراضي و املاك، ناشي از اجراي طرحهاي توسعة شهري
ب ـ تعيين سهم شهروندان در تأمين هزينههاي خدمات عمومي و شهري، نگهداري، نوسازي و عمران شهري و همچنين تعيين سهم دولت در ايجاد زيرساختهاي توسعه، عمران شهري و حمل و نقل
ج ـ تبديل عوارض موضوع درآمد شهرداريها از عوارض بر املاك به عوارض ناشي از مصرف و خدمات
د ـ تعيين ضمانت اجرائي براي وصول عوارض، بهاي خدمات و ساير درآمدهاي قانوني شهرداريها
هـ ـ افزايش تراكم زمينهاي مشجر با سطح اشغال كمتر نسبت به زمينهاي غيرمشجر با سطح اشغال بيشتر
و ـ تقويت ساز و كارهاي مديريت و نظارت بر هزينهكرد شهرداري
ز ـ برونسپاري وظايف قابل واگذاري و هدايت بودجه شهرداريها به سمت هزينهكرد در حوزه وظايف اصلي و قانوني آنها و ممنوعيت پرداخت هرگونه هزينه از اعتبارات شهرداري به دستگاههاي اجرائي
ماده 175
در جهت ايجاد درآمد پايدار براي شهرداريها:
الف ـ سازمان امور مالياتي موظف به ارائه اطلاعات درآمد مشمول ماليات مشاغل در حدود مقرر در قوانين مرتبط با شهرداريها است.
ب ـ تبصره (2) ماده واحده قانون تأسيس شركت قطار شهري تهران و حومه مصوب 16/2/1354 به ساير شهرداريها و تونلهاي زيرزميني آب و فاضلاب، ترافيكي و خدماتي تسري مييابد.
ماده 176
وزارت مسكن و شهرسازي (سازمان ملي زمين و مسكن) مكلف است به منظور تأمين منابع مالي لازم جهت پرداخت معوض نصاب مالكانه اعم از موات و غيرموات و خريد اراضي موردنياز اجراي طرحهاي مسكن به ويژه مسكن زوجهاي جوان و اقشار كمدرآمد، اراضي شهري در اختيار خود را به صورت مزايده به فروش رسانده و وجوه حاصل را به حساب خزانهداري كل كشور بهعنوان درآمد اختصاصي واريز نمايد تا در قالب بودجه سنواتي براي تحقق موارد مذكور بهمصرف برسد.
تبصره ـ اجراي طرحهاي موضوع اين ماده از طريق بخشهاي خصوصي و تعاوني انجام ميشود.
وقف
ماده 177
به منظور احياء، توسعه و استفاده بهينه از ظرفيت موقوفات و اخوات و مقابله با سوءاستفاده از موقوفات اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ سازمان ثبت اسناد و املاك كشور با همكاري سازمان اوقاف و امور خيريه مكلف است نسبت به ثبت موقوفات بلامعارضي كه صحت وقف آن محرز وليكن تاكنون ثبت نشدهاند، اقدام نمايد.
ب ـ به منظور ايجاد بانك اطلاعات جامع موقوفات، كليه اشخاص حقيقي و حقوقي متولي وقف موظفند اطلاعات كليه موقوفات، نذورات، اثلاث باقيه، محبوسات و صدقات و موقوفات عام غيرمتصرفي و داراي توليت را بر روي سامانهاي قرار دهند كه تا پايان سال اول برنامه توسط سازمان اوقاف و امور خيريه ايجاد ميشود.
فصل ششم - توسعه منطقه ای (مواد 178 تا 194)
ماده 178
الفـ بهمنظور تصميمگيري، تصويب، هدايت، هماهنگي و نظارت در امور برنامهريزي و بودجه استانها، در چهارچوب برنامهها و سياستها و خطمشيهاي كلان كشور، شوراي برنامهريزي و توسعه هر استان به رياست استاندار و اعضاء زير تشكيل ميشود:
1ـ رئيس واحد استاني وزارتخانههاي داراي واحد استاني (يك نفر)
2ـ معاون برنامهريزي استان
3ـ مديركل تربيتبدني استان
4ـ رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان
5ـ مديركل حفاظت محيط زيست استان
6ـ فرمانداران (حسب مورد)
7ـ فرمانده بسيج استان
تبصره ـ در مورد وزارتخانههايي كه چند واحد استاني دارند يك نفر از رؤساي واحدهاي تابعه استان به انتخاب وزير در جلسات شورا شركت ميكند.
ب ـ براي افزايش اختيارات شهرستانها در چهارچوب وظايف شوراي برنامهريزي توسعه استان، كميته برنامهريزي در هر شهرستان به رياست فرماندار تشكيل ميگردد.
تبصره1ـ اعضاء كميته برنامهريزي شهرستان شامل رؤساي اداري شهرستان (متناظر ادارات كل استاني) است.
تبصره2ـ نيابت رياست شورا در غياب استاندار و دبيري شوراي مذكور برعهده معاون برنامهريزي استاندار است.
ج ـ دو نفر از نمايندگان استان با پيشنهاد مجمع نمايندگان استان و تصويب مجلس به عنوان ناظر در شوراي برنامهريزي و توسعه استان و نمايندگان هر شهرستان به عنوان ناظر در كميته برنامهريزي شهرستان عضويت خواهند داشت.
دـ جلسات شورا با حضور دوسوم اعضاء، رسمي و مصوبات آن با اكثريت بيش از نصف اعضاء حاضر معتبر است. رأيگيري در جلسات شوراي برنامهريزي و توسعه استان با ورقه و به صورت مخفي است.
هـ ـ آئيننامه اجرائي اين ماده شامل شرح وظايف، اختيارات مندرج در اين ماده و كارگروههاي تخصصي شوراي برنامهريزي و توسعه استان و كميته برنامهريزي شهرستان به پيشنهاد معاونت به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
وـ وزارت كشور موظف است علاوه بر اخذ و ارائه نسخهاي از بودجه و برنامههاي مصوب استاني و شهرستاني به نمايندگان استان هرساله گزارش عملكرد استاني برنامه و هر سه ماه يك بار نيز گـزارش پيشرفت بودجه را در اخـتيار مجلس شوراي اسـلامي قرار دهند.
ماده 179
بهمنظور تمركززدايي و افزايش اختيارات در جهت توسعه و عمران استانها، نظام درآمد ـ هزينه استاني بهشرح زير ساماندهي ميگردد:
الف ـ بودجه سالانه استاني شامل منابع استاني اعم از درآمد استاني، درآمد اختصاصي، واگذاري دارائيهاي مالي و سرمايهاي و سهم از منابع ملي و همچنين مصارف استاني اعم از اعتبارات هزينهاي و تملك دارائيهاي سرمايهاي و مالي هركدام به صورت سرجمع در قوانين بودجه سنواتي درج ميگردد. توزيع « دستگاه ـ برنامه» اعتبارات هزينهاي و توزيع سرجمع اعتبارات تملك دارائيهاي سرمايهاي شهرستانها برعهده شوراي برنامهريزي و توسعه استان است.
تبصره ـ اعتبار پروژههايي كه ماهيت استاني داشته و يا در چند شهرستان قرار ميگيرند بهطور مستقيم و توسط شورا به صورت مجزا تعيين ميگردد.
ب ـ سند بودجه سالانه استان كه تعهدات شوراي برنامهريزي و توسعه استان و معاونت را مشخص مينمايد در قالب قراردادي تنظيم و بين رئيس شورا و معاونت مبادله ميگردد. قالب قرارداد مذكور و دستورالعمل مربوط توسط معاونت تهيه و ابلاغ ميشود.
ج ـ در هر استان، خزانه معين استان وابسته به خزانهداري كل و زيرنظر اداره كل امور اقتصادي و دارائي استان تشكيل ميشود. خزانهداري كل موظف است براي هريك از خزانههاي معين استان يك حساب بهعنوان « حساب خزانهداري كل» (خزانه معين استان) در مركز استان افتتاح نمايد و در ابتداي هر سال نيز ميزان تنخواهگردان هر استان را متناسب با اعتبارات مصوب هزينهاي و تملك دارائيهاي سرمايهاي آن استان محاسبه و حداكثر تا بيستم فروردين ماه به « حساب خزانهداري كل» (خزانه معين استان) واريز نمايد.
د ـ بهمنظور تخصيص اعتبارات استاني در اختيار استان با لحاظ وضعيت تحقق درآمدها، سياستها و خطمشيهاي كلي ناظر بر بودجه عمومي دولت، كميته تخصيص اعتبارات استان با مسؤوليت استاندار و عضويت معاون برنامهريزي استان و رئيس سازمان امور اقتصادي و دارائي استان تشكيل ميشود.
هـ ـ به تناسب واگذاري و اجراي فعاليتها و طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي ملي به استاني، معاونت علاوه بر اعتبارات تملك دارائي سرمايهاي مذكور در طول سال بخش مربوط از اعتبارات هزينهاي دستگاههاي اجرائي ملي با تشخيص معاونت به استانها منتقل ميشود.
ماده 180
در راستاي تحقق اصل چهل و هشتم (48) قانون اساسي، سياستهاي كلي و جهت حصول به اهداف چشمانداز و به منظور استفاده متوازن از امكانات كشور و توزيع عادلانه و رفع تبعيض و ارتقاء سطح مناطق كمترتوسعهيافته و تحقق پيشرفت و عدالت، دولت مكلف است در توزيع منابع عمومي و يارانه سود تسهيلات به نحوي عمل نمايد كه فاصله شاخص برخورداري شهرستانهاي با كمتر از سطح متوسط كشور در پايان برنامه چهارم در بخشهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، زيربنايي و امنيتي در هر سال برنامه حداقل ده درصد (10%) به سطح يادشده نزديك شود.
معادل دو درصد (2%) از اعتبارات بودجه عمومي دولت در قالب رديفهاي مشخص براي مصارف معين در بودجه سنواتي در اختيار معاونت قرار ميگيرد تا در راستاي تحقق اهداف فوق توزيع و هزينه شود.
ماده 181
به منظور ارتقاء نظام برنامهريزي كشور با لحاظ نمودن دو اصل آمايش سرزمين و پايداري محيطي در كليه فعاليتهاي توسعهاي و سرمايهگذاريهاي ملي و استاني، ايجاد هماهنگي بخشي، منطقهاي و بخشي ـ منطقهاي و رعايت عدالت در توزيع منابع و فرصتها، توسعه متوازن مناطق، ارتقاء توانمنديهاي مديريتي استانها و انتقال اختيارات اجرائي به استانها و تمركز امور حاكميتي در مركز، ساز و كارها و شاخصهاي لازم به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
تبصره ـ هرگونه تخفيف، بخشودگي حقوق و عوارض شهرداريها توسط دولت و قوانين مصوب منوط به تأمين آن از بودجه عمومي سالانه كشور است. در غير اين صورت بخشودگي و تخفيف حقوق و عوارض شهرداري ممنوع است.
ماده 182
به منظور هماهنگي و نظارت بر تهيه و اجراي برنامهها و طرحهاي توسعه سرزميني، « شوراي آمايش سرزمين» با مسؤوليت معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور و با شرح وظايف اصلي ذيل تشكيل ميشود:
الف ـ تدوين، تصويب و نظارت بر استقرار « نظام يكپارچه برنامهريزي و مديريت توسعه سرزميني» و تنظيم روابط اركان اصلي آن.
ب ـ بررسي و تصويب برنامهها و طرحهاي توسعه سرزميني در سطوح ملي، منطقهاي و استاني و نظارت بر اجراي آنها
دو نفر از اعضاء كميسيونهاي برنامه و بودجه و محاسبات و عمران مجلس شوراي اسلامي به انتخاب مجلس به عنوان عضو ناظر در جلسات شورا شركت مينمايند.
آئيننامه اجرائي اين ماده شامل شرح وظايف تفصيلي، مسؤوليتها، اختيارات و اركان شورا حداكثر ظرف شش ماه پس از تصويب اين قانون به پيشنهاد معاونت (دبيرخانه) بهتصويب هيأت وزيران ميرسد.
تبصره ـ تركيب اعضاء شورا علاوه بر معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور عبارتند از: وزيران كشور، اطلاعات، جهاد كشاورزي، اقتصادي و دارائي، مسكن و شهرسازي، دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست و سه نفر صاحبنظر شاغل در دستگاههاي اجرائي به انتخاب رئيسجمهور.
ماده 183
دستگاههاي اجرائي مكلفند برنامههاي عملياتي خود را به گونهاي تنظيم نمايند كه زمينه تحقق جهتگيريهاي آمايش سرزمين را فراهم آورد.
تبصره1ـ مسؤوليت پيگيري و نظارت بر تحقق مفاد اين ماده بر عهده معاونت است.
تبصره2ـ به شوراي اقتصاد اجازه داده ميشود با پيشنهاد شوراي آمايش سرزمين در چهارچوب قوانين مربوطه كشور، سياستهاي تشويقي و بازدارنده، از جمله يارانه سود و كارمزد تسهيلات بانكي، تعرفهها، عوارض و ساير مقررات را براي فعاليتها و مناطق مختلف كشور بهگونهاي تنظيم نمايد كه برنامهها، اقدامها و سرمايهگذاريهاي بخشهاي عمومي و غيردولتي در راستاي تحقق جهتگيريهاي آمايش سرزمين هدايت شوند.
مصوبات شوراي اقتصاد از طريق دبيرخانه (معاونت) ابلاغ ميشود.
ماده 184
به منظور تحقق اهداف مندرج در اصل پنجاهم (50) قانون اساسي، « نظام ارزيابي راهبردي محيطي» در سطوح ملي، منطقهاي و موضوعي براساس محورهاي ذيل تدوين و بهاجراء در ميآيد:
الف ـ راهبردهاي كلي توسعه مناطق و منظور نمودن اثرات تجمعي اين راهبردها
ب ـ شاخص اثرات محيطي توسعه و شاخص ظرفيت زيستي
ج ـ اعمال شاخصهاي پايداري منطقهاي و ملي
د ـ پايش برنامهها و طرحهاي توسعهاي منطقهاي و موضوعي
هـ ـ برنامه توانمندسازي و تعيين سازوكار اجرائي ارزيابي راهبردي محيطي
تبصره1ـ شوراي عالي حفاظت محيط زيست، نهاد ملي مسؤول ارزيابي راهبردي محيطي طرحها و برنامههاي توسعه ملي ـ موضوعي است.
تبصره2ـ شوراهاي هماهنگي توسعه منطقهاي، مسؤول ارزيابي راهبردي محيطي برنامههاي توسعه منطقهاي براساس ضوابط مصوب شوراي عالي حفاظت محيطزيست ميباشند.
تبصره3ـ شوراي عالي اداري مكلف است وظايف اجرائي شوراي عالي حفاظت محيطزيست را به واحدهاي استاني سازمان حفاظت محيط زيست تفويض نمايد.
آئيننامه اجرائي اين ماده شامل فرآيند و ساز و كارهاي اجرائي ارزيابي راهبردي بهتصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 185
بهمنظور بهرهبرداري بهينه از منابع طبيعي و پايه، نظام شاخصهاي پايداري محيطي تا سال دوم برنامه در چهارچوب موارد ذيل تهيه و به اجراء در ميآيد:
الف ـ تدوين مدل ملي شاخصهاي پايداري
ب ـ ايجاد بانك داده و اطلاعات شاخصهاي پايداري
ج ـ تعيين شاخصهاي پايداري و كمّينمودن آن براي سالهاي برنامه
د ـ تعيين ضوابط و معيارهاي پايداري ناظر بر متعادلسازي بار محيطي و كنترل اثرات توسعه بر محيط طبيعي و انساني
آئيننامه اجرائي اين ماده شامل دستگاههاي اجرائي مسؤول و همكار، رويكردهاي كلي و زمانبندي تدوين و اجراي نظام و مراجع تصويب آن به تصويب هيأت وزيران ميرسد
ماده 186
به دولت اجازه داده ميشود نسبت به تدوين برنامه جامع تقسيمات كشوري، دربردارنده شاخصهاي ناظر بر بازنگري واحدهاي تقسيماتي موجود براي ايجاد سطوح تقسيمات كشوري جديد با جهتگيري عدم تمركز و تفويض اختيار به مديران محلي و تقويت نقش استانداران بهعنوان نمايندگان عالي دولت در استانها، اقدام نمايد.
ماده 187
الف ـ به دولت اجازه داده ميشود به منظور حفاظت، احياء و بهرهبرداري پايدار از محيط زيست، منابع طبيعي و تنوع زيستي حداكثر تا پايان سال دوم برنامه نسبت به موارد زير اقدام قانوني انجام دهد:
1ـ تدوين و اجراي برنامه مديريت يكپارچه زيست بومي و برنامه عملياتي حفاظت و بهرهبرداري پايدار از تنوع زيستي زيست بومهاي حساس و شكننده كشور.
2ـ اصلاح اساسنامه « صندوق ملي محيط زيست»
تبصره1ـ قوه قضائيه، نهادهاي نظامي و انتظامي و شهرداريها همكاري كامل با دولت براي تحقق مفاد اين ماده را خواهند داشت.
تبصره2ـ سازمان حفاظت محيط زيست، مناطق ساحلي و دريايي با حساسيت بالاي زيست محيطي را شناسايي و اعلام نمايد.
تبصره3ـ آئيننامه اجرائي اين ماده توسط سازمان حفاظت محيط زيست با همكاري وزارتخانههاي نيرو، مسكن و شهرسازي و جهاد كشاورزي و معاونت تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ب ـ دولت موظف است نسبت به تشكيل سازمان توسعه و عمران دريا و سواحل جهت مطالعه و اجراي طرحهاي بهسازي و شنا زير نظر وزارت كشور به عنوان متولي اصلي ساماندهي سواحل و طرحهاي شنا در سال اول برنامه اقدام نمايد. اساسنامه سازمان مذكور به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 188
به منظور تسهيل امر سرمايهگذاري، سازمان حفاظت محيط زيست با همكاري وزارتخانههاي صنايع و معادن و جهاد كشاورزي و با هماهنگي معاونت، ضوابط و استانداردهاي زيستمحيطي مشخص، شفاف و ثابت را در چهارچوب قوانين براي يك دوره زماني پنجساله تدوين و جهت درج در كتاب راهنماي سرمايهگذاري موضوع تبصره (3) ماده (7) قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي ظرف شش ماه اول برنامه ارائه نمايد. كليه واحدهاي توليدي، صنعتي، عمراني، خدماتي و زيربنايي موظف به رعايت ضوابط و استانداردهاي فوق ميباشند.
از سال دوم برنامه هرگونه الزام به اخذ مجوز موردي از دستگاههاي متولي به جز صنايع بزرگ موضوع ماده (105) قانون برنامه سوم توسعه، لغو و اعمال سياستهاي مزبور از طريق كنترل اعمال ضوابط انجام ميشود.
ماده 189
سازمان حفاظت محيط زيست مكلف است:
الف ـ در راستاي ارتقاي آگاهيهاي عمومي و دستيابي به توسعه پايدار بهمنظور حفظ محيط زيست و با تأكيد بر گروههاي اثرگذار و اولويتدار از ابتداي برنامه پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، آئيننامه اجرائي مربوط را با پيشنهاد شوراي عالي حفاظت محيطزيست به تصويب هيأتوزيران برساند. كليه دستگاههاي ذيربط، رسانههاي دولتي و صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ملزم به اجراي برنامههاي آموزشي بدون دريافت وجه موضوع اين ماده قانوني ميباشند.
ب ـ نظام اطلاعات زيست محيطي كشور را در سطوح منطقهاي، ملي و استاني تا پايان سال اول برنامه پنجم ايجاد نمايد تا زمينه پايش، اطلاعرساني و ارزيابي زيست محيطي فراهم گردد. دستگاههاي ذيربط مكلفند در تدوين و اجرائينمودن اين نظام همكاري نمايند.
ماده 190
كليه دستگاههاي اجرائي و مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي موظفند جهت كاهش اعتـبارات هزينهاي دولت، اعمال سياستهاي مصرف بهينه منابع پايه و محيطزيست براي اجراي برنامه مديريت سبز شامل مديريت مصرف انرژي، آب، مواد اوليه و تجهيزات (شامل كاغذ)، كاهش مواد زائد جامد و بازيافت آنها (در ساختمانها و وسايط نقليه) طبق آئيننامهاي كه توسط سازمان حفاظت محيط زيست و معاونت با همكاري دستگاههاي ذيربط تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد اقدام نمايند.
ماده 191
الف ـ برنامه مديريت زيست بومي در زيست بومهاي حساس، به ويژه درياچه اروميه تهيه و به مرحله اجراء درميآيد. سازمان حفاظت محيط زيست با همكاري معاونت و وزارتخانههاي نيرو و جهاد كشاورزي، آئيننامه اجرائي اين ماده را تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسانند.
ب ـ به منظور جلوگيري از شكار بيرويه و نابودي تنوع زيستي، دولت مكلف است با همكاري مراجع ذيربط در نيروهاي مسلح جمهورياسلامي ايران ترتيبي اتخاذ نمايد تا ضمن محدودكردن پروانه حمل اسلحه شكاري و بازنگري در ضوابط صدور پروانههاي مذكور، تعداد سلاحهايشكاري را متناسب با جمعيت قابلبرداشت از حياتوحش به تشخيص سازمانحفاظت محيط زيست برساند و نسبت به جمعآوري سلاحهاي غيرمجاز تا پايان برنامة اقدام نمايد.
ماده 192
بهمنظور كاهش عوامل آلودهكننده و مخرب محيط زيست كليه واحدهاي بزرگ توليدي، صنعتي، عمراني، خدماتي و زيربنايي موظفند:
الف ـ طرحها و پروژههاي بزرگ توليدي، خدماتي و عمراني خود را پيش از اجرا و در مرحله انجام مطالعات امكانسنجي و مكانيابي براساس ضوابط مصوب شوراي عالي حفاظت محيط زيست مورد ارزيابي اثرات زيست محيطي قراردهند.
رعايت نتيجة ارزيابيها توسط مجريان طرحها و پروژهها الزامي است.
ب ـ نسبت به نمونهبرداري و اندازهگيري آلودگي و تخريب زيست محيطي خود اقدام و نتيجه را در چهارچوب خوداظهاري به سازمان حفاظت محيط زيست ارائه نمايند. واحدهايي كه قابليت و ضرورت نصب و راهاندازي سامانه (سيستم) پايش لحظهاي و مداوم را دارند بايد تا پايان سال سوم برنامه، نسبت به نصب و راهاندازي سامانه (سيستم)هاي مذكور اقدام نمايند. متخلفين مشمول ماده (30) قانون نحوه جلوگيري از آلودگي هوا مصوب 3/2/1374 ميشوند.
ج ـ مشخصات فني خود را به نحوي ارتقاء دهند كه با ضوابط و استانداردهاي محيط زيست و كاهش آلودگي و تخريب منابع پايه بالاخص منابع طبيعي و آب تطبيق يابد.
تبصره1ـ دولت مكلف است ارزش اقتصادي منابع زيست محيطي و جداول و حسابهاي مربوطه را در حسابهاي ملي محاسبه و ملحوظ نمايد.
تبصره2ـ معاونت مكلف است با همكاري سازمان حفاظت محيط زيست و ساير دستگاههاي مرتبط به منظور برآورد ارزشهاي اقتصادي منابع طبيعي و زيست محيطي و هزينههاي ناشي از آلودگي و تخريب محيط زيست در فرآيند توسعه و محاسبه آن در حسابهاي ملي، نسبت به تنظيم دستورالعملهاي محاسبه ارزشها و هزينههاي موارد داراي اولويت از قبيل: جنگل، آب، خاك، انرژي، تنوع زيستي و آلودگيهاي زيست محيطي در نقاط حساس اقدام و در مراجع ذيربط به تصويب برساند. ارزشها و هزينههايي كه دستورالعمل آنها به تصويب رسيده، در امكانسنجي طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي درنظرگرفته خواهدشد.
ماده 193
الف ـ شهرداري شهرهاي بالاي دويست هزار نفر جمعيت و شهرهاي ساحلي و شهرهاي حاشيه تالابهاي داخلي در راستاي مديريت پسماند شهري موظفند تا پايان سال چهارم برنامه، پسماندهاي خود را با روشهاي نوين و فناوريهاي جديد با اولويت روشهاي آلي (ارگانيك) از قبيل كرم پوسال (ورمي كمپوست) بازيافت نمايند. از سال پاياني برنامه، هرگونه دفن پسماندها در اين گونه شهرها مطلقاً ممنوع است.
ب ـ سازمان حفاظت محيط زيست مكلف است تمهيدات لازم را براي كاهش آلودگي هوا تا حد استانداردهاي جهاني با اولويت شناسايي كانونهاي انتشار ريزگردها و مهار آن، كنترل و كاهش ميزان انتشار گازهاي گلخانهاي را فراهم آورد.
ج ـ از سال دوم برنامه، هرگونه بهرهبرداري صنعتي و معدني جديد از تالابهاي داخلي مطلقاً ممنوع است.
د ـ با توجه به شرايط ويژه تالابهاي كشور از منظر اقتصادي، كشاورزي، زيست بومي، تنوع زيستي و گردشگري و وجود مراتع و اراضي زراعي مطلوب در اطراف آنها و وجود چالشهاي جدي در تخصيص منابع آب در اين مناطق و بهطور كلي، پيچيدگي و شكنندگي زيست بوم طبيعي اين مناطق، دولت مكلف است در سال اول برنامه، با ساماندهي مجدد سازمانهاي موجود در بخشهاي آب، كشاورزي، منابع طبيعي، محيط زيست و گردشگري، نسبت به اعمال مديريت يكپارچه با مشاركت بهرهبرداران در دشتهاي اطراف اين تالابها اقدام نمايد.
تبصره ـ آئيننامه اجرائي اين ماده به پيشنهاد مشترك معاونت و سازمان حفاظت محيط زيست و وزارتخانههاي جهاد كشاورزي، كشور، نفت، نيرو و صنايع و معادن به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 194
دولت مكلف است به منظور بهبود وضعيت روستاها در زمينه سياستگذاري، برنامهريزي، راهبري، نظارت و هماهنگي بين دستگاههاي اجرائي، ارتقاء سطح درآمد و كيفيت زندگي روستائيان و كشاورزان و كاهش نابرابريهاي موجود بين جامعه روستايي، عشايري و جامعه شهري، حمايت لازم را از اقدامات زير بهعمل آورد:
الف ـ ارتقاء شاخصهاي توسعه روستايي و ارائه خدمات نوين و تهيه برنامه اولويتبندي خدمات روستايي با توجه به شرايط منطقهاي و محلي
ب ـ حمايت از گسترش كشاورزي صنعتي و صنايع روستايي با اولويت توسعه خوشهها و زنجيرههاي صنعتي ـ كشاورزي كوچك و متوسط كه بخش اعظم نهادهها و عوامل توليد آن در جغرافياي روستايي وجود دارد و همچنين صنايع دستي و خدمات گردشگري و ايجاد و توسعه بازارهاي محلي با اولويت مراكز دهستانهاي داراي قابليت توسعه
ج ـ تعيين الگوي مديريت در آباديهاي فاقد شوراي اسلامي
د ـ تدوين سياستهاي تشويقي در جهت مهاجرت معكوس « از شهر به روستا» و تثبيت نسبي جمعيت روستايي تا آخر سال اول برنامه
هـ ـ بهسازي، نوسازي، بازسازي و ايمنسازي ساختار كالبدي محيط و مسكن روسـتايي مبتـني بر الگوي معماري اسـلامي ـ ايراني با مـشاركت مـردم، دولـت و نهادهاي عمومي
و ـ آموزش فني و حرفهاي مستمر روستاييان با هدف توانمندسازي براي ارائه و استفاده از خدمات نوين و مشاركت در فعاليتهاي صنعتي و بهبود كيفيت توليدات
ز ـ ساماندهي و استقرار فعاليتهاي كارآفريني و اشتغالزاي كوچك و متوسط توليد و خدماتي در مناطق روستايي از طريق ارائه مشوقهاي مالي و اعتباري
ح ـ ساماندهي روستاها در قالب مجموعههاي روستايي بهمنظور خدماترساني بهتر و مؤثرتر
ط ـ احداث، ترميم و نگهداري و ايمنسازي شبكه راههاي روستايي
ي ـ ارتقاء شاخصهاي توسعه عشاير از طريق اسكان و ساماندهي خانوارها
ك ـ حمايت مالي از طريق اعطاء تسهيلات، وجوه اداره شده، يارانه سود و كارمزد جهت توسعه اشتغال خانوارهاي روستايي و عشايري با اولويت روشهاي محلي و بومي و نيز تقويت مديريت يكپارچه اراضي از طريق مشاركت با تشكلهاي حقوقي بهمنظور جلوگيري از خردشدن اراضي و تجميع مديريتي اراضي خرد كشاورزي
ل ـ اقدام قانوني در جهت ايجاد شركت شهركهاي كشاورزي با اصلاح اساسنامة يكي از شركتهاي مادر تخصصي موجود در چهارچوب سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي به منظور هدايت، راهبري و احداث و توسعة زيرساختهاي مجتمعهاي كشاورزي، دامي و شيلاتي
م ـ سرمايهگذاري مشترك با بخشهاي غيردولتي تا سقف چهل و نه درصد (49%) در چهارچوب سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي و از طريق شركت مادرتخصصي « حمايت از توسعه سرمايهگذاري در بخش كشاورزي» و شركت مادرتخصصي « مديريت منابع آب ايران»، در زمينة توسعة كشاورزي با فناوري نوين، اقتصادي و بهرهور و طرحهاي زيربنايي و نوپديد در بخشهاي كشاورزي و منابع آب و توسعة مناطق روستايي و جوانسازي بافت جمعيتي مناطق روستايي و عشايري
تبصره ـ دولت مكلف است سهام دولتي در بنگاه جديد را حداكثر ده سال پس از بهرهبرداري به بخشهاي غيردولتي واگذارنمايد.
ن ـ توسعه و هدفمندسازي پژوهش، آموزش، توليد و تبليغات و همچنين توسعه تجارت الكترونيك فرش و ايجاد خانه فرش در بازارهاي هدف و موردنظر براي هويتبخشي، ارتقاء كيفيت توليد و روانسازي، سفارشپذيري، حمايت از ايجاد و توسعه و تجهيز كارگاههاي متمركز و غيرمتمركز و اتحاديهها و شركتهاي تعاوني فرش دستباف روستايي و شهري سراسر كشور و نيز صنايع و خدمات جانبي فرش دستباف به منظور ارتقاء و بهبود بهرهوري، تثبيت و افزايش سهم صادراتي و بازاريابيهاي داخلي و خارجي
تبصره ـ وزارت بازرگاني مكلف به پيگيري حكم اين بند در دولت است.
س ـ تعميم و گسترش بيمه روستايي و پوشش صددرصد (100%) آن از طريق تقويت صندوق بيمه اجتماعي روستاييان و عشاير
ع ـ پيشبيني مكانهاي ورزشي براي جامعه روستايي
ف ـ تهيه طرحهاي هادي روستايي و تعيين محدوده روستاها در سراسر كشور با پيشنهاد كارشناسان فني، زير نظر بنياد مسكن و تأييد بخشداري هر بخش و با اطلاع دهياران و رؤساي شوراي اسلامي روستاها و تصويب آن در كميتهاي متشكل از رئيس بنياد مسكن انقلاب اسلامي استان بهعنوان رئيس، فرماندار شهرستان، بخشدار بخش، نماينده سازمان مسكن و شهرسازي استان، رئيس بنياد مسكن انقلاب اسلامي شهرستان، نماينده سازمان جهاد كشاورزي استان، نماينده معاون امور عمراني استانداري و رئيس شوراي اسلامي روستا به عنوان ناظر
تبصره ـ نماينده شهرداري شهري كه روستا در حريم آن واقع است ميتواند بهعنوان كارشناس و ناظر در جلسه كميته مذكور شركت نمايد.
آئيننامه اجرائي اين ماده شامل تعيين مدير ارشد روستا، چگونگي و فرآيند اعمال حمايتهاي ذكرشده، نحوه مشاركت و تعاريف و چگونگي مديريت مجموعه روستايي در سال اول برنامه با پيشنهاد معاونت به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
فصل هفتم - دفاعی، سیاسی و امنیتی (مواد 195 تا 210)
ماده 195
الف ـ وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح موظف است به منظور ارتقاء توانمنديهاي دفاعي، قدرت بازدارندگي و دفاع از حاكميت، تماميت ارضي، منافع و امنيت ملي و مقابله مؤثر با تهديدهاي خارجي اقدامات زير را انجام دهد:
1ـ ارتقاء كمي و كيفي سامانه پدافند هوايي كشور و ايجاد هماهنگي تحتنظر قرارگاه پدافند هوايي حضرت خاتمالانبياء (ص)
2ـ تقويت حضور و ارتقاء زيرساختها به منظور گسترش حوزه و استقرار مؤثرتر در حوزههاي آبي كشور و حفاظت از خطوط دريايي كشور با تأكيد بر آبهاي آزاد و تكميل سازمان ناوگان جنوب
3ـ بهرهگيري بهينه از فرصت خدمت وظيفه عمومي براي ارتقاء دانش، مهارت، ارتقاء منزلت اجتماعي جامعه هدف در خصوص مباني و ارزشهاي اسلام و انقلاب با تكيه ويژه بر ديدگاهها و سيره حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري، ارتقاء معنويت، انضباط اجتماعي، تقويت تعاملات سازنده و مهارتهاي حرفهاي و افزايش ظرفيت بهكارگيري تخصصي سربازان وظيفه و غنيسازي شغلي و ارتقاء معيشت و منزلت اجتماعي آنان و نيز استفاده بهينه از مشمولان در سازندگي كشور
4ـ ايجاد زيرساختها و اتخاذ ساز و كارهاي لازم براي مشاركت هر چه گستردهتر دستگاههاي دولتي و بخش غيردولتي در برنامههاي دفاعي در شرايط بحران و جنگ
تبصره ـ وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح با همكاري ستاد كل نيروهاي مسلح حداكثر ظرف شش ماه اول برنامه موظف است سطح مطلوب و الزامات هر يك از اجزاء فوق را تدوين و به تصويب مراجع ذيربط برساند.
ب ـ وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در سقف اعتبارات امور دفاعي، موارد زير را در اولويت قراردهد:
1ـ توسعه و تقويت ناوگان هوايي نيروهاي مسلح اعم از خريد، بازسازي، نوسازي و نگهداري تا سطح آمادگي مصوب و عملياتينمودن كليه هواپيماها و بالگردها و تسليحات مرتبط و ايمنسازي پروازها.
2ـ تكميل و به روزرساني شبكه ارتباطي مستقل و امن نيروهاي مسلح
3ـ ايجاد سامانه فرماندهي، كنترل، اطلاعات و مراقبت پيشرفته در ابعاد راهبردي، فضايي، هوايي، دريايي و زميني به منظور ارتقاء هوشياري و آمادگي براي شناسايي تهديدات و مقابله سريع و موثر
4 ـ توسعه كيفي و كمي افزايش قدرتي و پايداري عملياتي يگانهاي موشكي
5 ـ ارتقاء كمي و كيفي سامانه رسيدگي، خدماترساني و حمايت از كاركنان نيروهاي مسلح در مأموريتهاي دفاعي، امنيتي، امور رزمي و مراقبت
ماده 196
دولت موظف است به منظور تقويت كمي و كيفي بسيج مستضعفان و حضور بيشتر نيروهاي مردمي در صحنههاي امنيت و دفاع از كشور، آرمانها و مباني انديشه انقلاب اسلامي و توسعه فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر اقدامات و تسهيلات لازم را در طول برنامه به شرح زير فراهم نمايد:
الف ـ پشتيباني لازم براي افزايش حداقل يك و نيم ميليون نفر بسيجي فعال و ويژه تا پايان برنامه با تأكيد بر تربيت نيروي انساني متعهد و انقلابي
ب ـ حمايت از زيرساختها براي توسعه نواحي شهرستاني و ردههاي مقاومت بسيج، متناسب با توسعه و تغييرات تقسيمات كشوري
ج ـ پشتيباني از ردههاي مقاومت بسيج و بسيج اساتيد، دانشجو و طلبه در دستگاههاي اجرائي به ويژه در فعاليتهاي پژوهشي و علمي
د ـ كمك به تعميق ارزشهاي انقلاب اسلامي و توسعه فرهنگ و تفكر بسيجي از طريق تشكيل هستههاي تربيتي، غنيسازي اوقات فراغت، توسعه فرهنگ ارزشي و استفاده از نخبگان بسيجي براي مشاوره و توليد فكر، توسعه فرهنگ عفاف و حجاب، آشنايي با مباني انديشه حضـرت امام (ره) با اجراي طرحهاي دانشجويي، دانشآموزي، اقشار و ردههاي مقاومت بسيج
هـ ـ پشتيباني و كمك به مقابله با جنگ نرم در حوزههاي مختلف با اولويت حضور فزآينده در فضاي مجازي و رايانهاي (سايبري) با رويكرد بومي
و ـ امكان استفاده از خدمت كاركنان بسيجي فعال و ويژه شاغل براي شركت در آموزشها و اردوها و ساير برنامهها حداكثر به مدت پانزده روز در سال به جاي خدمت اداري بدون دريافت حق مأموريت
زـ پيشبيني يك درصد (1%) از سرجمع اعتبارات تملك دارائي استاني در بودجه سنواتي به منظور حمايت از احداث و توسعه پايگاهها و حوزههاي مقاومت بسيج
ح ـ فراهمنمودن پشتيبانيهاي لازم براي جذب و بهكارگيري سيميليون نفر از بسيج دهها ميليوني با رويكرد فرهنگي، اجتماعي و علمي
ط ـ پشتيباني از ردههاي مقاومت بسيج جامعه زنان بهويژه در فعاليتهاي مربوط به توسعه فرهنگ عفاف و حجاب و تحكيم بنياد خانواده
تبصره1ـ به سازمان بسيج مستضعفين اجازه داده ميشود از محل اعتبار مصوب خود حمايت لازم را براي تأمين پوشش بيمهاي و جبران خسارتهاي ناشي از به كارگيري بسيجيان فاقد پوشش بيمهاي در مأموريتهاي مختلف به ويژه دفاعي، امنيتي و كاروانهاي راهيان نور بهعمل آورد.
تبصره2ـ به دستگاههاي اجرائي اجازه داده ميشود متناسب با ميزان آمادگي سازمان بسيج سازندگي، اجراي بخشي از فعاليتهاي آموزشي، بهداشتي، فرهنگي و غنيسازي اوقات فراغت و پروژههاي عمراني خود از قبيل احداث و تعمير مساجد، مدارس و خانههاي بهداشت روستايي، بيابانزدايي، جنگلكاري، آبرساني به روستاها و همچنين در مناطق محروم، روستايي و مرزي را به آن سازمان واگذارنمايد تا با استفاده از نيروهاي داوطلب بسيجي و مردمي و جوانان و متخصصان به نحو سازمانيافته، اجراء نمايند.
ماده 197
به دولت اجازه داده ميشود به منظور توسعه توان علمي و فناوري نيروهاي مسلح، اقدامات زير را بهعمل آورد:
الف ـ پيشبيني اعتبارات موردنياز براي حمايت از كسب دانش و فناوريهاي نو و توسعه مرزهاي دانش و توليد محصولات بديع دفاعي با اختصاص حداقل ده درصد (10%) از اعتبارات تجهيز و توسعه دفاعي، به طريقي كه در طول سالهاي برنامه در محورهاي زير به سمت خوداتكايي حركت نمايد:
1ـ توليد مواد حياتي و كليدي موردنياز صنايع دفاعي
2ـ توسعه فناوريهاي نوين بهويژه در حوزه هاي ناوبري و اجزاء دقيق، ريزالكترونيك (ميكروالكترونيك)، ليزر، اپتيك، نانو، زيستي، اطلاعات و ارتباطات، مواد شناختي و نرم، حساسهها، ريزمكانيكها (ميكرومكانيكها) و ساخت و پرتاب ماهواره امن و پايدار
ب ـ افزايش صادرات محصولات، خدمات فني و مهندسي دفاعي به ميزان حداقل پنجاه درصد (50%)
ج ـ حمايت مالي و پشتيباني از فعاليتها و پروژههاي تحقيقاتي مرتبط با امور دفاعي در دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي
د ـ حمايت مالي در جهت بهرهگيري صنعت كشور از ظرفيتهاي خالي صنايع دفاعي و همچنين حمايت مالي براي بهرهگيري از ظرفيت صنايع كشور جهت رفع نيازهاي دفاعي مشروط به عدم ورود لطمه به نيازهاي داخلي و صادرات كشور
هـ ـ دولت مكلف است در لايحه بودجه سنواتي نسبت به افزايش دو درصد (2%) سالانه سهم اعتبارات دفاعي در طول برنامه اقدام و پيشبيني لازم را به عمل آورد.
پنجاه درصد (50%) از افزايش مذكور براي حفظ توان توليد خطوط صنايع دفاعي و همچنين توليد مواد حياتي و قطعات كليدي و توسعه فناوريهاي نوظهور منظور ميگردد.
ماده 198
به منظور كاهش آسيبپذيري زيرساختها، ارتقاء پايداري ملي، حفاظت از مردم و منابع ملي كشور و تضمين تداوم خدمات به آنان در راستاي تكميل چرخه دفاع غيرنظامي، اقدامات زير انجام ميشود:
الف ـ تدوين استانداردهاي فني مورد نياز پدافند غيرعامل طي سال اول برنامه
ب ـ ايجاد سامانه پايش، هشدار و خنثيسازي در خصوص تهديدات نوين در مراكز حياتي، حساس و مهم
ج ـ ايمنسازي و حفاظت از مراكز حياتي، حساس و مهم كشور براي تداوم فعاليت امن و پايدار آنان
تبصره ـ پدافند غيرعامل فقط در حوزه تهديدات دفاعي و امنيتي است. دستورالعمل هماهنگي حوزههاي پدافند غيرعامل و سازمان مديريت بحران كشور با پيشنهاد مشترك دبيرخانه كميته دائمي پدافند غيرعامل و سازمان مديريت بحران به تصويب هيأت وزيران تأييد ستاد كل نيروهاي مسلح ميرسد.
ماده 199
پروژههاي موضوع پدافند غيرعامل با پيشنهاد دبير كميته دائمي و تصويب رئيس كميته دائمي به اجراء درخواهد آمد. موافقتنامه اين گونه پروژهها بين رئيس كميته دائمي پدافند غيرعامل و معاونت مبادله خواهد شد.
ماده 200
در زمان صلح با تأييد ستاد كل نيروهاي مسلح، قسمتي از نياز دولت، شهرداريها و دهياريها به نيروي انساني با استفاده از خدمت مشمولان وظيفه مشروط به عـدم ورود آسيـب به آمادگـي رزمي كشور و پس از گـذراندن دوره آموزش نظامي تأمين ميگردد. نياز دولت، شهرداريها و دهياريها از طريق وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح به ستاد كل اعلام ميشود.
هزينههاي مربوط به دوره آموزش نظامي برعهده وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح است و حقوق و مزايا و جيره استحقاقي در دوره خدمت از محل اعتبارات دستگاه مربوطه تأمين ميگردد. ميزان دريافتي اين قبيل افراد نبايد در مجموع از حد مقرر در قوانين نيروهاي مسلح تجاوز نمايد.
حداقل پنجاه درصد (50%) از نيروهاي انساني فوق كه فارغالتحصيل دانشگاه هستند، بايد در مناطق توسعهنيافته يا كمترتوسعهيافته كشور خدمت كنند.
ماده 201
دولت موظف است به منظور تقويت بنيه دفاعي كشور و ارتقاء توان بازدارندگي نيروهاي مسلح و حفاظت از تماميت ارضي و امنيت كشور و آمادگي در برابر تهديدات و حفاظت از منافع ملي، انقلاب اسلامي ايران و منابع حياتي كشور و هوشمندسازي سيستمهاي دفاعي، اقدامهاي ذيل را درصورت تصويب فرماندهي كل نيروهاي مسلح به عمل آورد:
الف ـ تقويت مؤلفههاي بنيه دفاعي با تأكيد بر مدرنسازي و هوشمندسازي تجهيزات، ارتقاء منابع انساني و سامانههاي (سيستمهاي) فرماندهي (I 4C)
ب ـ ارتقاء فناوريهاي نوين و هوشمند و سامانههاي (سيستمهاي) اطلاعاتي در بهكارگيري سامانههاي دفاعي به ويژه سامانههاي الكترونيكي، هوافضا، دريايي و پدافند هوايي
ج ـ بهينهسازي و بهبود ساختارهاي چابك و پاسخگو در دفاع ملي
د ـ ارتقاء حضور و سهم نيروهاي مردمي در استقرار امنيت و دفاع از كشور و بهكارگيري متقابل و بهينه از امكانات و توان منابع انساني
هـ ـ نوسازي و بازسازي و بهبود صنايع دفاعي با نگرش به سامانه و فرآيندهاي صنعتي نوين
و ـ ارتقاء ابتكار عمل و توان مقابله مؤثر در برابر تهديدها و حفاظت از منافع ملي، منابع حياتي و انقلاب اسلامي ايران
ز ـ ارتقاء و افزايش سطح دانش و مهارت نيروهاي مسلح، به صورت كمي و كيفي
ح ـ ارتقاء سطح آموزش، تحقيقات، فناوري در بخش دفاع و گسترش همكاريها با مراكز علمي دانشگاهي داخلي و خارجي
ط ـ حضور و استقرار متناسب با تهديدها در حوزههاي آبي كشور (خليج فارس، درياي عمان و درياي خزر)
ي ـ ارتقاء منزلت اجتماعي و معيشت كاركنان نيروهاي مسلح
ك ـ رعايت اصول پدافند غيرعامل در طراحي و اجراي طرحهاي حساس و مهم و يا در دست مطالعه و نيز تأسيسات زيربنايي و ساختمانهاي حساس و شريانهاي اصلي و حياتي كشور و آموزش عمومي مردم توسط دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (179) اين قانون، به منظور پيشگيري و كاهش مخاطرات ناشي از سوانح غيرطبيعي
آئيننامههاي اجرائي اين ماده ظرف مدت دو ماه از تصويب اين قانون، توسط معاونت و وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و ستاد كل نيروهاي مسلح تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد و در صورت تأييد فرماندهي كل نيروهاي مسلح به مرحله اجراء گذاشته ميشود.
ماده 202
وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح مكلف است براساس نظر ستاد كل نيروهاي مسلح نسبت به تهيه طرح جامع نحوه استقرار نيروهاي مسلح در سطح كشور متناسب با اندازه و نوع تهديدات و شرايط زيستمحيطي، به منظور رعايت پراكندگي در استقرار تأسيسات حساس و حياتي و صنايع دفاعي و همچنين انتقال پادگانهاي مراكز نظامي و كارخانههاي بزرگ صنـعتي دفاعي از شهرهاي بزرگ به ويژه تـهران اقدام و به تصويب فرماندهي كل نيروهاي مسلح برساند.
دولت مكلف است نسبت به تأمين و واگذاري تسهيلات اعتباري، بانكي، زمين، تغيير كاربري و ايجاد حريم جهت تأسيسات مورد نياز اقدامات لازم را به عمل آورد. اعتبارات دريافتي از منابع بانكي از محل فروش اماكن منتقلشده بازپرداخت ميشود.
سياسي، امنيتي
ماده 203
در راستاي تأمين امنيت پايدار مناطق مرزي و كنترل مؤثر مرزها، وزارت كشور موظف است با همكاري وزارتخانههاي امور اقتصادي و دارائي، دادگستري، اطلاعات و نيروي انتظامي و ساير وزارتخانهها و سازمانهاي ذيربط طرح جامع امنيت پايدار مناطق مرزي را تا پايان سال اول برنامه تهيه و به تصويب شوراي عالي امنيت ملي برساند بهگونهاي كه تا پايان برنامه طرحهاي مصوب كنترل و انسداد مرزها به صورت كامل اجراء گردد.
تبصره ـ طرح جامع شامل كنترل، مديريت، حريم امنيتي، اقدامهاي عمراني، انسدادي، اطلاعاتي، علمي، تجهيزاتي، فرهنگي و اجتماعي، اقتصادي و تقويت مرزباني، به كارگيري بسيج و نيروي مردمي است. هرگونه اقدام در مرزها و مناطق مرزي براساس برنامه و شاخصهاي مندرج در اين طرح صورت ميپذيرد.
ماده 204
در راستاي ارتقاء و تقويت اقتصاد و معيشت مرزنشينان با رعايت ملاحظات و تأمين امنيت پايدار مناطق مرزي، دولت حمايت مالي و حقوقي لازم را از استقرار صنايع و شكلگيري تعاونيهاي مرزنشينان و حق بهرهبرداري از زمينهاي مستعد كشاورزي و استفاده حداكثري از منابع طبيعي و گردشگري در مناطق مرزي به عمل ميآورد.
تبصره ـ به منظور هدايت و ارائه زيرساختهاي مناسب توسعه صنعتي مناطق مرزي، افزايش مراودات اقتصادي ـ اجتماعي با كشورهاي همسايه و نيز گسترش بازار توليدات مناطق مرزي، اولويت استقرار صنايع در مناطق مزبور، با شهركهاي صنعتي مرزي و واقع در مرزها خواهد بود.
ماده 205
وزارت اطلاعات موظف است با هدف دفاع از حاكميت و منافع ملي و تقويت تعامل با جامعه اطلاعاتي و پيشگيري و مقابله با تهديدات و تهاجم اطلاعاتي و امنيتي داخلي و خارجي به ويژه استكبار جهاني اقدامات زير را انجام دهد:
الف ـ ارتقاء كمي و كيفي زيرساختهاي اطلاعاتي با هدف تحكيم و تقويت امنيت پايدار و فراگير
ب ـ پيشگيري و مقابله با فساد و اختلال در امنيت اقتصادي، جرائم سازمانيافته ضدامنيتي، اقدامات تروريستي و تهديدات نرم امنيتي در مقام ضابط دادگستري
ج ـ ايجاد و گسترش زيرساختها و ساز و كارهاي لازم براي مشاركت هرچه بيشتر مردم در راستاي تقويت و تحكيم امنيت پايدار كشور
آئيننامه اين ماده حداكثر تا پايان سال اول برنامه توسط وزارت اطلاعات و با همكاري معاونت تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 206
وزارت اطلاعات موظف است در محدوده قوانين موضوعه كشور و در چهارچوب اختيارات قانوني خود با هماهنگي دستگاههاي ذيربط در خصوص مورد ذيل اقدام قانوني به عمل آورد:
الف ـ تهيه طرح بانك جامع اطلاعاتي كشور
تبصره ـ كليه دستگاهها و نهادهايي كه از بودجه عمومي كشور استفاده مينمايند موظفند نسبت به در اختيار قراردادن بانكهاي رقومي (ديجيتالي) خود به استثناء موارد طبقهبنديشده، حريم خصوصي و مواردي كه در قوانين افشاء اطلاعات ممنوع شده است، اقدام نمايند.
ب ـ تهيه طرح نظام ملي تعيين صلاحيت امنيتي مشاغل دولتي، عمومي و خصوصي و طرح نظام ساماندهي حفاظت از اسناد و اطلاعات طبقهبنديشده بهمنظور جلوگيري از نفوذ و دسترسي عوامل بيگانه و دشمنان نظام به اطلاعات و اسناد طبقهبنديشده
ج ـ تشكيل كميسيون ويژهاي مركب از دستگاههاي اصلي ذيربط براي تهيه و اجراي طرح جامع مبارزه با تروريسم زيستي (بيوتروريسم) و تعيين وظايف هريك از دستگاهها به منظور مبارزه هماهنگ با تروريسم زيستي (بيوتروريسم) به صورت يك اصل نهادينهشده در كشور تا پايان برنامه
تبصره ـ كميسيون مذكور موارد نيازمند قانون در زمينة بيوتروريسم را به مجلس شوراي اسلامي ارائه ميكند.
ماده 207
دولت مجاز است:
الف ـ به پيشنهاد ستاد مبارزه با مواد مخدر براساس سياستهاي كلي مبارزه با مواد مخدر با مشاركت نهادهاي ذيربط، لايحه جامع مبارزه همهجانبه با مواد مخدر، روانگردانها و پيشسازها را تهيه و جهت تصويب به مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايد.
ب ـ با مشاركت دستگاههاي ذيربط و اتاقهاي بازرگاني، صنايع و معادن و تعاون نسبت به تهيه لايحه جامع مبارزه با قاچاق كالا و ارز اقدام نموده و جهت بررسي و تصويب به مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايد.
ماده 208
به منظور مدرنسازي و توسعه حرفهگرايي و كارآمدسازي و تقويت نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران با توافق دولت و ستاد كل نيروهاي مسلح اقدامات زير در طول برنامه به مورد اجرا گذاشته ميشود:
الف ـ فراهمآوردن ساز و كار و امكانات لازم براي بهرهمندي نيروي انتظامي از فناوريهاي نوين و تجهيزات پيشرفته در جهت « فنآور پايهسازي پليس»
ب ـ تقويت حرفهگرايي با توسعه آموزشهاي تخصصي
ماده 209
به منظور تحكيم و ارتقاء امنيت اجتماعي، اخلاقي و پيشگيري و مقابله با هرگونه ناهنجاري فرهنگي و اجتماعي و اخلال در امنيت عمومي؛
الف ـ دولت موظف است ساز و كارهاي اجرائي لازم را با تأكيد بر موارد زير فراهم و اجرائي نمايد:
1ـ مبارزه با جريانات، گروهها و باندهاي سازمانيافته مروج انحرافات اخلاقي، خرافهپرستي، ابتذال و پوچگرايي
2ـ ارتقاء احساس امنيت و سالمسازي فضاي عمومي جامعه
3ـ بهرهگيري و هماهنگسازي اقدامات فرهنگي، آموزشي، تربيتي، تبليغي و رسانهاي براي مقابله با ناهنجاريهاي فرهنگي و اجتماعي
ب ـ كلية دستگاههاي اجرائي موظفند اقدامات لازم را براي اجراي طرح جامع فرهنگ عفاف و حجاب معمول داشته و نسبت به متناسبسازي محيط خدمتي با اقتضائات جامعه اسلامي اقدام نمايند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي موظف است بر اجراي صحيح طرح، نظارت داشته باشد.
سياست خارجي
ماده 210
وزارت امور خارجه موظف است با بهرهگيري از نظرات كارشناسان كليه سازمانها و نهادهاي مسؤول و به منظور اعتلاء شأن، موقعيت، اقتدار و نقش جمهوري اسلامي ايران و استفاده از فرصتهاي اقتصادي در منطقه و نظام بينالملل و بسط گفتمان عدالتخواهي در روابط بينالملل، سياستهاي مناسب را براي اجرائي نمودن احكام ذيل به مراجع ذيربط ارائه دهد:
الف ـ تنظيم سطح روابط و مناسبات سياسي، اقتصادي و فرهنگي با كشورهاي داراي ديدگاهها و مواضع غيرهمسو با جمهوري اسلامي ايران
ب ـ تلاش براي حضور فعال، مؤثر و الهامبخش در مناسبات دو جانبه و سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي از طريق:
1ـ تدوين نظام جامع تقويت حضور ايران در سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي با دستور كار مشخص براي اقدام در مورد هريك از آنها حداكثر در سال اول پس از زمان اجرائي شدن برنامه
2ـ ارزيابي كارآمدي و اثربخشي مأموران شاغل در داخل و خارج از كشور و بهكارگيري آنان با اولويت تخصص و كارآمدي در سازمانها و سفارتخانههاي داراي اهميت راهبردي
3ـ تدوين فرآيند پيشنهادي ايران براي اصلاح ساختار سازمان ملل متحد در راستاي منافع ملي جمهوري اسلامي ايران حداكثر در سال اول برنامه و تلاش براي تحقق آن
4ـ پيگيري حمايت از حقوق مسلمانان و مستضعفان جهان به ويژه ملت مظلوم فلسطين در سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي
5 ـ اتخاذ ديپلماسي فعال جهت توقف روند صدور قطعنامههاي حقوق بشري عليه جمهوري اسلامي ايران
ج ـ همكاري با كشورهاي منطقه و اسلامي و نيز استفاده از ساير ظرفيتهاي اقتصادي، حقوقي، سياسي، فرهنگي، رسانهاي و بينالمللي براي كاهش حضور نظامي بيگانگان در منطقه
فصل هشتم - حقوقی قضائی (مواد 211 تا 212)
ماده 211
الف ـ قوه قضائيه مكلف است به منـظور كاهش عنـاوين مجرمانه و دعاوي، ايجاد پليس قضائي، استانداردسازي ضمانت اجراهاي كيفري و جايگزينكردن ضمانت اجراءهاي غيركيفري مؤثر و روزآمد از قبيل انتظامي، انضباطي، مدني، اداري و ترميمي حداكثر تا پايان سال اول برنامه لوايح قضائي مورد نياز را تهيه نمايد تا از طريق دولت به مجلس شوراي اسلامي تقديم گردد.
ب ـ در اجراي بند (12) سياستهاي كلي نظام در امور قضائي نيازهاي قوه قضائيه در زمينههاي مالي، تشكيلاتي و استخدامي با توجه به اصول (156) ، (157) و (158) قانون اساسي در طول برنامه به نحوي تأمين گردد كه سالانه ده درصد (10%) از پستهاي بلاتصدي مصوب موجود در پايان سال 1388 تكميل گردد.
تبصره ـ سقف جذب قضات سالانه تا 800 نفر است.
ج ـ در اجراي بندهاي (1) ، (6) ، (8) ، (11) و (12) سياستهاي كلي نظام در امور قضائي، قوه قضائيه موظف است اقدامات زير در جهت تسريع در رسيدگي به پروندهها را انجام دهد:
1ـ تقويت و سازماندهي نهادهاي نظارتي از جمله ديوان عالي كشور بر عملكرد محاكم و كاركنان قضائي و اداري جهت افزايش دقت در انجام امور محوله
2ـ تدوين طرح تخصصي كردن ضابطان قضائي در جهت توانمندسازي و آموزش تخصصي آنان، تا پايان سال اول برنامه
تبصره ـ كليه دستگاههايي كه به نحوي ضابط قوه قضائيه ميباشند مكلفند با درخواست قوه قضائيه نسبت به اجراي آموزشهاي تخصصي مربوطه زير نظر قوه قضائيه اقدام نمايند.
د ـ به منظور گسترش فرهنگ حقوقي و قضائي، اصلاح رفتار حقوقي و قضائي مردم، نهادينهسازي فرهنگ قانونمداري و نيز در راستاي پيشگيري از وقوع جرائم و كاهش دعاوي حقوقي، اقدامات ذيل انجام ميشود:
1ـ آموزش همگاني طبق برنامه مصوب قوه قضائيه از طريق صدا و سيما
2ـ آمـوزش همگاني حقـوق شهروندي در خصـوص امور مالياتي، اداري، كار و تأميناجتماعي، محيطزيست، بانكي، بيمهاي و مشابه آن توسط دستگاههاي ذيربط از طريق صدا و سيما
3ـ پيشبيني مواد درسي لازم براي آموزشهاي مذكور در دورههاي راهنمايي تحصيلي و متوسطه
تبصره ـ سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران مكلف است در اجراي اجزاء (1) و (2) زمـان مناسب را براي پخش برنامههايي كه در اين خصوص توسط قوه قضائيه، دستگاههاي مربوطه يا آن سازمان تهيه ميشود، اختصاص دهد.
4ـ قوه قضائيه مكلف است تا سال دوم برنامه ترتيبي اتخاذ نمايد كه ضمن حفظ حريم خصوصي اشخاص، آراء صادره از سوي محاكم به صورت بر خط (آنلاين)، در معرض تحليل و نقد صاحبنظران و متخصصان قرار گيرد.
هـ ـ به منظور تحقق بند (3) سياستهاي كلي قضائي پنجساله ابلاغي از سوي مقام معظم رهبري، دستگاههاي اجرائي از جمله نيروي انتظامي، سازمان بسيج مستضعفين، نهادها و مؤسسات عمومي غيردولتي نظير جمعيت هلالاحمر و شهرداريها، مكلفند در چهارچوب وظايف خود همكاري لازم را با قوه قضائيه در اجراي برنامههاي پيشگيري از وقوع جرم، معمول دارند.
و ـ در اجراي بند (9) سياستهاي كلي قضائي پنجساله ابلاغي مقام معظم رهبري، قوه قضائيه مكلف است:
1ـ نسبت به تشكيل شعب تخصصي دادسراها و دادگاههاي كيفري و حقوقي اقدام كند.
2ـ با همكاري دولت نسبت به تهيه لايحه نهاد مستقل داوري داخلي و بينالمللي تا پايان سال سوم برنامه اقدام كند تا از طريق دولت به مجلس شوراي اسلامي تقديم گردد.
ز ـ به منظور تسهيل در رسيدگي به پروندهها و ارتقاء كيفيت رسيدگي به پروندهها قوه قضائيه مكلف به انجام موارد زير است:
1ـ با همـكاري سازمان پزشكي قانوني، دادستاني كل كشور و نيـروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران، اقدامات لازم را جهت تقويت و انسجام گروههاي بررسي صحنه جرم و تهيه شناسنامه هويت ژنتيكي افراد با بهرهگيري از نيروهاي متخصص و روشها و تجهيزات روزآمد بهعمل آورد.
2ـ از محل منابع و امكانات موجود نسبت به ايجاد دفاتر نمايندگي استاني ديوان عدالت اداري در محل دادگستري استانها اقدام كند.
ح ـ به منظور افزايش سرعت و كارآيي در ارائه خدمات حقوقي و قضائي، قوه قضائيه مكلف است اقدامات زير را براي توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات انجام دهد:
1ـ سامانههاي عملياتي و توسعه سطح استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات بهويژه سامانه مديريت پروندههاي قضائي، راهاندازي مركز ملي دادههاي قوه قضائيه، اجراء و تكميل سامانه مديريت امنيت اطلاعات، عرضه خدمات حقوقي الكترونيك به مردم، استفاده از فناوري اطلاعات در برقراري ارتباط بين مراجع قضائي و ساير نهادهاي تابعه يا مرتبط از قبيل سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، سازمان زندانها، سازمان پزشكي قانوني راهاندازي، گسترش و ارتقاء يابد.
2ـ سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مكلف است به منظور ارتقاء ضريب امنيت در اسناد مالكيت، كاهش پروندههاي مرتبط با اسناد در محاكم قضائي، رقومي نمودن اقلام اطلاعاتي سند و اجرائي نمودن ثبت نوين با استفاده از فناوري اطلاعات، نسبت به تعويض اسناد مالكيت اقدام كند.
تبصره ـ وزارتخانههاي جهادكشاورزي و مسكن و شهرسازي و سازمان اوقاف و امور خيريه، مكلفند در طول برنامه پنجم، ضمن شناسايي و ارائه مستندات كليه اراضي ملكي و تحت توليت خويش، با سازمان ثبت اسناد و املاك كشور براي تهيه نقشه املاك مذكور براساس استاندارد حدنگاري (كاداستر) همكاري نمايند.
3ـ به قوه قضائيه اجازه داده ميشود براساس آئيننامهاي كه توسط وزير دادگستري با همكاري دادستاني كل كشور و سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران تهيه و به تأييد رئيس قوه قضائيه ميرسد، اسناد و اوراق پروندههاي قضائي كه نگهداري سوابق آنها ضروري ميباشد را با استفاده از فناوريهاي اطلاعاتي روز، به اسناد الكترونيكي تبديل و سپس نسبت به امحاء آنها اقدام نمايد مشروط بر آن كه حداقل سي سال از مدت بايگاني قطعي آنها گذشته باشد. اطلاعات و اسناد تبديلي در كليه مراجعه قضائي و اداري سنديت داشته و قابل استناد خواهد بود.
اصل پروندههاي مهم و ملي كه جنبه سنديت تاريخي دارد، توسط سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران حفظ و نگهداري خواهد شد.
4ـ سازمان زندانها و اقدامات تأميني و تربيتي موظف است نسبت به ايجاد سامانههاي الكترونيكي براي اجراي محكوميتهاي حبس و قرارهاي تأميني، اقدام نمايد.
ط ـ در راستاي توسعه دسترسي جامعه به عدالت قضائي و حفظ شأن و منزلت مراجعان و كاركنان قوه قضائيه مكلف به انجام موارد زير است:
1ـ نوسازي و توسعه فضاهاي فيزيكي قوه قضائيه و سازمانهاي تابعه از جمله ساختمانهاي ستادي، دادسراها، دادگستري، زندانها، بازداشتگاهها، كانونهاي اصلاح و تربيت در مناطق مورد نياز، واحدهاي ثبتي، واحدهاي پزشكي قانوني، ادارات سازمان بازرسي كل كشور و سازمان قضائي نيروهاي مسلح، با رعايت استانداردهاي لازم در سقف اعتبارات مصوب
2ـ تسهيـل در احقاق حق افراد نيازمـند مورد تأييد دستـگاههاي حمايـتي در پروندههاي قضائي و تمهيد ساز و كار مناسب براي استفاده اين افراد در موارد ضروري از وكلا و كارشناسان رسمي دادگستري از طريق كانونهاي مربوطه، علاوه بر استفاده از ظرفيتهاي وكالت تسخيري، در سقف اعتبارات مصوب و با استفاده از سازمانهاي مردم نهاد
3ـ ارتقاء كيفيت و افزايش دقت، سرعت و همچنين رضايتمندي مردم از روند پروندههاي اجرائي از طريق افزايش دواير اجرائي اسناد در مراكز استاني
ي ـ قوه قضائيه موظف است لايحه جامع اداري و استخدامي خود را تهيه نمايد تا از طريق دولت به مجلس شوراي اسلامي تقديم گردد.
ك ـ قوه قضائيه مكلف است سامانه الكترونيكي كاهش زمان دادرسي در كليه مراجع قضائي را طراحي نمايد به نحوي كه در اين سامانه حداقل:
1ـ علت تجديد وقت رسيدگي براي اصحاب دعوا معلوم و قابل دسترسي باشد.
2ـ وقت رسيدگي به پروندهها با در نظر داشتن اوقات فوري خارج از نوبت بهطور خودكار تعيين شود.
3ـ مدت زمان رسيدگي به پرونده در محاكم كيفري حداكثر سه ماه و پروندههاي حقوقي حداكثر پنج ماه بيشتر نباشد.
تبصره ـ درصورتي كه موضوع دعوا به نحوي باشد كه براي تكميل پرونده و صدور رأي به زمان بيشتري نياز باشد، اين امر با ذكر دليل به مقام بالاتر اعلام ميشود به گونهاي كه براي اصحاب دعوا نيز قابل دسترسي باشد.
4ـ رؤساي حوزهها موظف باشند با نظارت مستمر وقت رسيدگي به پروندههايي كه معدّ تصميمگيري بوده و بدون علت منتهي به تصميم نگرديدهاند را ضمن تذكر به قاضي و اعلام به مراجع ذيصلاح معين نمايند.
5 ـ مراجع نظارتي به طور خودكار از پروندههايي كه برابر قانون منتهي به تصميمگيري نگرديدهاند اطلاع حاصل نمايند.
ل ـ ديوان عدالت اداري مكلف است از طريق تقويت كميسيونهاي تخصصي و افزايش تعداد مشاوران و كارشناسان و برگزاري دورههاي آموزشي تخصصي قضات ضمن افزايش تعامل با دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و ماده (5) قانون محاسبات عمومي كشور و اشراف به موضوعات تخصصي مورد شكايت، افزايش دقت و سرعت رسيدگي به پروندهها و كاهش زمان دادرسي را فراهم نمايد.
م ـ سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مكلف است در راستاي توسعه سامانه يكپارچه ثبت اسناد و املاك و راهاندازي مركز ملي دادههاي ثبتي، نسبت به الكترونيكي كردن كليه مراحل ثبت معاملات تا پايان سال دوم برنامه اقدام كند، بهنحوي كه امكان پاسخ آني و الكترونيك به استعلامات ثبتي وثبت آني معاملات با به كارگيري امضاء الكترونيكي مطمئن فراهم شود.
ن ـ سازمان زندانها و اقدامات تأميني و تربيتي مكلف است با همكاري دستگاههاي اجرائي، مؤسسات عمومي و مردم نهاد، به منظور باز اجتماعي شدن محكومان در طول برنامه اقدامات ذيل را به اجراء گذارد:
1ـ با رويكرد ارتقاء بازدارندگي و جنبه اصلاحي مجازات حبس، اصلاح محيط زندانها از طريق اقداماتي نظير طبقهبندي زندانيان و بازداشتشدگان براساس سابقه و نوع جرائم ارتكابي، تفكيك متهمان از محكومان در بازداشتگاههاي موقت در شهرهاي بالاي بيستهزار نفر جمعيت
2ـ آموزش زندانيان واجد شرايط با همكاري وزارت آموزش و پرورش
3ـ رفع مـشكل معيشتي خانوادههاي زندانيان بيبضـاعت با همـكاري كمـيته امداد امامخميني(ره)، سازمان بهزيستي و ساير نهادهاي ذيربط
4ـ معرفي زندانيان نيازمند اشتغال به مراجع ذيربط پس از آزادي
س ـ سازمان پزشكي قانوني مكلف است تحقيقات لازم براي بررسي عوامل منجر به مصدوميت و مرگهاي غيرطبيعي در موارد ارجاعي را انجام دهد و با توجه بهنتايج بهدست آمده، نسبت به برنامهريزي و آموزش براي پيشگيري و كاهش جرائم، تخلفات و آسيبهاي اجتماعي ناشي از آنها اقدام كند.
ع ـ قوه قضائيه مكلف است تمهيدات لازم به منظور ارتقاء سطح استفاده از ظرفيتهاي وزارت دادگستري را فراهم آورد.
ف ـ دولت در طول برنامه اعتبارات لازم براي اجراي تكاليف مقرر در اين ماده را در قالب بودجه سنواتي پيشبيني مينمايد.
ماده 212
قوه قضائيه موظف است با رعايت سياستهاي كلي نظام در امور قضائي لايحه جامع وكالت و مشاوره حقوقي را در طول سال اول برنامه تهيه و از طريق دولت به مجلس شوراي اسلامي تقديم نمايد.
فصل نهم - بودجه و نظارت (مواد 213 تا 235)
ماده 213
به منظور حسن اجراي قانون برنامه و ارزيابي ميزان پيشرفت كشور در چهارچوب سياستهاي كلي برنامه، دستگاههاي اجرائي مكلفند تا پايان شهريور ماه هر سال گزارشي از عملكرد هر يك از مواد ذيربط سال قبل را به معاونت تسليم نمايند.
معاونت موظف است گزارش عملكرد مذكور را همراه با نظرات خود و بررسي مواد برنامه و شاخصها و متغيرهاي مربوطه به رئيسجمهور ارائه نمايد. رئيسجمهور مكلف است گزارش مذكور را همزمان با لايحه بودجه ساليانه تا پانزدهم آذرماه هر سال به مجلس شوراي اسلامي ارائه و خلاصه آن را در جلسه علني به اطلاع نمايندگان برساند.
ماده 214
دولت موظف است به منظور افزايش كارآمدي و اثربخشي طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي با رعايت قانون نحوه اجراي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي اقدامات زير را به اجرا درآورد:
الف ـ نظام فني و اجرائي مصوب 1385 را با رويكردهاي نتيجهگرا و كنترل هر سه عامل هزينه، زمان و كيفيت در اجراي پروژه، تا سال سوم برنامه اصلاح و از سال چهارم به مورد اجرا گذارد.
ب ـ روشهاي اجرائي مناسب از قبيل « تأمين منابع مالي، ساخت، بهرهبرداري و واگذاري» ، « تأميـن منابع مالي، ساخت و بهرهبرداري» ، « طرح و ساخت كليد در دست»، « مشاركت بخش عمومي ـ خصوصي» و يا « ساخت، بهرهبرداري و مالكيت» را با پيشبيني تضمينهاي كافي بهكارگيرد.
ج ـ از ابتداي سال دوم برنامه نظام مديريت كيفيت و مهندسي ارزش را در طرحهاي تملك دارائي سرمايهاي بزرگ و متوسط اجرا كند.
د ـ ساز و كار تأمين مالي طرحهاي تملك دارائي سرمايهاي بزرگ و متوسط از طريق گشايش اعتبارات اسنادي ريالي و ارزي نزد بانكهاي داخلي و خارجي همراه با پيشبيني ابزارهاي مالي تضميني را به تدريج به گونهاي پياده كند كه در پايان برنامه رابطه تأمين منابع مالي و اجراي طرحهاي فوق با نوسانات بودجه سالانه كاهش يابد.
هـ ـ استانداردهاي ملي حسابداري و حسابرسي طرحهاي تملك دارائي سرمايهاي و قيمت تمامشده را كه توسط وزارت اموراقتصادي و دارائي تهيه و توسط معاونت تأييد و ابلاغ ميگردد از ابتداي سال دوم برنامه در طرحهاي بزرگ و متوسط پياده كند.
ماده 215
پيشنهاد طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي جديد در لوايح بودجه سنواتي با رعايت موارد زير امكانپذير است:
الف ـ عناوين، اهداف كمي و اعتبارات طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي جديد با رعايت مواد (22) و (23) قانون برنامه و بودجه براساس گزارش توجيهي فني (حجم كار، زمانبندي اجرا)، اقتصادي، مالي و زيستمحيطي و رعايت پدافند غيرعامل از سوي مشاور و دستگاه اجرائي پس از تأييد معاونت براي يك بار و به قيمت ثابت سالي كه طرحهاي مورد نظر براي اولين بار در لايحه بودجه سالانه منظور ميگردد به تفكيك سالهاي برنامه و سالهاي بعد به تصويب مجلس شوراي اسلامي ميرسد.
تبصره ـ سازمان حفاظت محيطزيست موظف است استانداردهاي زيستمحيطي را در شش ماهه اول سال اول برنامه به معاونت جهت ابلاغ به دستگاههاي اجرائي و شركتهاي مهندسين مشاور به منظور رعايت مفاد آن در طراحي طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي خود اعلام نمايد.
ب ـ مبادله موافقتنامههاي طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي مشتمل بر اهداف طرح، شرح عمليات، اعتبارات مصوب، پيشرفت فيزيكي و مشخصات فني مورد نياز فقط يك بار در دوران برنامه انجام ميپذيرد اين موافـقتنامهها براي دوران برنامه معـتبر و ملاك عمل خواهد بود. اطلاعات ضروري در خصوص موارد فوق در اصلاحيه موافقتنامهها نيز درج ميگردد.
تبصره ـ اعتبارات مورد نياز طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي براي سالهاي باقيمانده اجراي طرح در برنامه با اعمال ضرايب تعديل محتمل محاسبه و توسط معاونت منظور ميشود.
ج ـ موافقتنامههايي كه براي انطباق ميزان اعتبارات سالانه طرحها با قوانين بودجه سنواتي مبادله ميگردند جنبه اصلاحي داشته و نبايد موجب افزايش اهداف و تعداد پروژههاي طرح شوند. موارد استثناء كه منجر به تغيير حجم عمليات يا تعداد پروژهها ميشوند با پيشنهاد دستگاه اجرائي ذيربط و تأييد معاونت و تصويب هيأت وزيران با رعايت مفاد بند (الف) اين ماده بلامانع است.
د ـ مبادله موافقتنامههاي طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي محرمانه و بخش دفاع تابع دستورالعملي است كه به پيشنهاد وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و معاونت به تأييد هيأت وزيران ميرسد.
هـ ـ معاونت موظف است خلاصهاي از جمعبندي گزارشهاي توجيهي طرحهايي كه از منابع عمومي تأمين مالي ميشود، به استثناء طرحهاي دفاعي و امنيتي را يك سال پس از تصويب از طريق وبگاه معاونت در دسترس عموم كارشناسان و پژوهشگران قرار دهد.
و ـ تصويب طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي جديد در هر فصل توسط معاونت، منوط به تأمين اعتبار كامل براي طرحهاي مزبور است به طوري كه اعتبار سال اول اجراي طرح جديد از نسبت كل اعتبار مورد نياز به مدت زمان اجراي طرح (برحسب سال) كمتر نگردد. اعتبارات طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي در ابتداي برنامه با در نظر گرفتن پيشبيني نرخ تورم در دوران برنامه برآورد ميگردد و اعتبارات پيشبينيشده اصلاح و يا تغيير طرح براي هر فصل و دستگاه تا پايان سال آخر برنامه فقط در حد انحراف نرخ تورم واقعي از نرخ پيشبيني شده مجاز است.
ماده 216
الف ـ تخصيص اعتبار، تعهد و پرداخت در اجراي موافقتنامههاي متبادله با دستگاههاي اجرائي، مشروط به رعايت شرح عمليات و فعاليتهاي موضوع موافقتنامه و شروط الزامآوري كه به منظور اعمال نظارت بيشتر بر اجراي برنامه و بودجه توسط معاونت درج ميشود، خواهد بود. شروط يادشده نبايد مغاير قانون باشد.
ب ـ متناسب با وظايف و اختيارات واگذارشده آن بخش از اعتبارات هزينهاي دستگاه كه با توجه به واگذاري وظايف، هزينهكرد آن توسط دستگاه موضوعيت ندارد با پيشنهاد معاونت و تصويب هيأت وزيران به استانها يا دستگاههاي ديگر حسب مورد واگذار ميگردد.
ج ـ به دولت اجازه داده ميشود براي پيشآگاهي، پيشگيري، امدادرساني، بازسازي و نوسازي مناطق آسيبديده از حوادث غيرمترقبه از جمله سيل، زلزله، سرمازدگي، تگرگ، طوفان، پيشروي آب دريا، آفتهاي فراگير محصولات كشاورزي و بيماريهاي همهگير انساني و دامي، تا معادل دو درصد (2%) از بودجه عمومي هر سال را از محل افزايش تنخواهگردان خزانه تأمين و هزينه نمايد. تنخواه مذكور حداكثر تا پايان همان سال از محل صرفهجويي در اعتبارات عمومي و يا اصلاح بودجه سالانه تسويه ميشود. در هر حال برداشت و هزينه از محل تنخواهگردان خزانه در اجراي قوانين و مقررات منوط بهتأييد معاونت است.
د ـ درمورد آراء حل اختلاف دستگاههاي اجرائي كه در اجراي اصول يكصد و سي و چهارم (134) و يكصد و سي و نهم (139) قانون اساسي و يا در اجراي قوانين و مقررات مربوط صادر ميشود چنانچه به هر دليل دستگاههاي اجرائي ذيربط از اجراي تصميم مرجع حل اختلاف خودداري نمايد معاونت مطابق رأي مرجع مذكور، بدون الزام به رعايت محدوديـتهاي جابهجايي در بودجه تملك دارائيهاي سـرمايهاي و هزينهاي، از بودجه سنواتي دستگاه مربوط كسر و به بودجه دستـگاه اجرائي ذينفع اضافه و يا با مطالبات تهاتر مينمايد.
ماده 217
كليه وزارتخانهها و مؤسسات دولتي موظفند برنامههاي اجرائي و عملياتي خود را در قالب بستههاي اجرائي برنامه ظرف شش ماه از تاريخ تصويب اين قانون تهيه كنند. اين بستهها كه پس از تصويب هيأت وزيران جهت اطلاع به مجلس شوراي اسلامي ارائه ميشود، مبناي تنظيم و تصويب بودجه سنواتي دستگاه قرار ميگيرد.
تبصره ـ بسته اجرائي مجموعهاي از چندين پروژه به هم پيوسته و يا خوشهاي از پروژههاي متجانس و به هم مرتبط اولويتدار است كه به منظور حل يك مشكل اقتصادي، اجتماعي و يا فرهنگي در چهارچوب اهداف برنامه به اجرا درميآيد
ماده 218
كليه شركتهاي دولتي موضوع ماده (4) قانون مديريت خدمات كشوري كه فهرست آنها توسط دولت تعيين ميشود و نيز شركتهاي پذيرفتهشده در بورس مكلفند از سال دوم برنامه و حداقل يك بار تا پايان برنامه از طريق سازمان حسابرسي و يا مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران حسب مورد در جهت افزايش صرفه اقتصادي، كارآيي و اثربخشي فعاليت شركتها و افزايش قابليت اعتماد گزارشهاي مالي نسبت به انجام حسابرسي عملياتي اقدام نمايند. هيأت مديره اين شركتها مسؤوليت اجراي اين بند را به عهده دارند.
تبصره1ـ شركتهايي كه بر اساس مصوبه دولت داراي طبقهبندي ميباشند از شمول اين ماده مستثني ميشوند.
تبصره2ـ سازمان حسابرسي مكلف است چهارچوب و استانداردهاي حسابرسي عملياتي را ظرف شش ماه پس از تصويب اين قانون تهيه و ابلاغ نمايد.
ماده 219
به منظور استقرار نظام بودجهريزي عملياتي، دولت موظف است تا پايان سال دوم برنامه به تدريج زمينههاي لازم را براي تهيه بودجه به روش عملياتي در كليه دستگاههاي اجرائي فراهم آورد به نحوي كه لايحه بودجه سال سوم برنامه به روش مذكور تهيه، تدوين و تقديم مجلس شوراي اسلامي شود. دستورالعمل اجرائي توسط معاونت تهيه و ابلاغ ميشود. همچنين در اجراي بند (32) سياستهاي كلي برنامه پنجم و استقرار نظام بودجهريزي عملياتي، اعتباراتي كه براساس قيمت تمامشده موضوع ماده (16) قانون مديريت خدمات كشوري اختصاص مييابد پس از پرداخت به واحدهاي مربوطه بدون الزام به رعايت قوانين و مقررات عمومي حاكم بر دستگاههاي دولتي و فقط براساس آئيننامههاي مالي و معاملاتي و اداري و استخدامي هزينه ميگردد كه متضمن پيشبيني نحوه نظارت بر هزينهها و تحقق اهداف پيشبينيشده است و با پيشنهاد معاونت و وزارت اموراقتصادي و دارائي به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ماده 220
به دولت اجازه داده ميشود حسب مورد در چهارچوب شرايط و انواع قراردادهاي واگذاري مصوب شوراي اقتصاد در خصوص طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي اقدامات زير را به عمل آورد:
الف ـ واگذاري طرحهاي تملك دارايي سرمايهاي جديد و نيمهتمام و تكميلشده و آماده بهرهبرداري در قالب قراردادها و شرايط مورد تصويب شوراي اقتصاد با تعيين نحوه تأمين مالي دوره ساخت (فاينانس)، پرداخت هزينههاي بهرهبرداري يا خريد خدمات در مدت قرارداد، با رعايت استانداردهاي اجراي كيفيت خدمات و نهايتاً واگذاري طرح پس از دوره قرارداد به بخش غيردولتي
ب ـ واگذاري طرحهاي تملك دارايي سرمايهاي نيمهتمام و تكميلشده كه خدمات آنها قابل عرضه توسط بخش غيردولتي است به صورت نقد و اقساط به بخش غيردولتي
ج ـ واگذاري حق بهرهبرداري طرحهاي تملك دارايي سرمايهاي قابل واگذاري و نيز اموال منقول و غيرمنقول و حقوق مالي مازاد بر نياز دولت و دستگاههاي اجرائي
د ـ واگذاري مالكيت و يا بهرهبرداري طرحهاي تملك دارايي سرمايهاي قابل واگذاري و نيز اموال منقول و غيرمنقول و حقوق مالي مازاد بر نياز دولت و دستگاههاي اجرائي
تبصره1ـ درآمد دولت ناشي از اجراي احكام اين ماده پس از واريز به خزانهداري كل و از محل رديف خاصي كه براي اين منظور در قانون بودجه سنواتي پيشبيني ميشود و نيز اعتبار رديفهاي مربوط به طرحهاي تملك دارايي سرمايهاي در قالب تسهيلات و وجوه ادارهشده شامل يارانه، سود و كارمزد و يا تسهيلات و كمك و ساير روشهاي تأمين مالي مورد تصويب شوراي اقتصاد به طرحهاي تملك دارايي سرمايهاي و يا تبديل به احسن نمودن اموال منقول و غيرمنقول در قالب موافقتنامه متبادله با معاونت قابل اختصاص است.
تبصره2ـ كمكهاي بلاعوض موضوع اين ماده، درآمد اشخاص تلقي نميشود و مشمول پرداخت ماليات بر درآمد نيست.
ماده 221
به منظور ايجاد هماهنگي براي كارآمد نمودن نظام نظارت و ارتقاء بهرهوري و براي تقويت مديريت كشور، شوراي دستگاههاي نظارتي متشكل از دو نفر از مسؤولين نظارتي هر قوه با انتخاب رئيس قوه با حفظ استقلال هر يك از آنها در حدود مقرر در قانون اساسي تشكيل ميشود.
دستورالعمل اجرائي اين ماده و نحوه تشكيل جلسات شورا، نحوه تصميمگيري و نحوه پيگيري تصميمات، ظرف شش ماه سال اول برنامه به پيشنهاد اعضاء شورا و با توافق سران قواء تعيين ميگردد.
ماده 222
كليه دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و نيز دستگاههاي موضوع مواد (2) ، (3) ، (4) و (5) قانون محاسبات عمومي كشور در موارد مربوط، مشمول مقررات اين قانون ميباشند.
ماده 223
در كليه مواردي كه براي اجراي احكام و مواد اين قانون و قوانين بودجه سنواتي يا اجراي ساير قوانين در طول برنامه تصويب آئيننامه، تصويبنامه، دستورالعمل، بسته اجرائي و ساير مقررات نظير اسناد توسعه ملي و استاني و اسناد راهبردي مربوط به قوه مجريه اعم از مراجع، مقامات و دستگاههاي اجرائي مورد نياز باشد، پيشنهاد دستگاه مربوط پس از تأييد معاونت از جهت انطباق با اهداف برنامه و قانون بودجه به تصويب هيأتوزيران يا مرجع مربوط در قوه مجريه ميرسد.
دستگاههاي اجرائي موظفند كليه اطلاعات و اسناد و مدارك مربوط را در موارد لازم در اختيار معاونت قرار دهند. اسناد و اطلاعات طبقهبنديشده مشمول مقررات خاص خود است. دستورالعملها و بخشنامههاي معاونت در چهارچوب مفاد اين قانون و قانون برنامه و بودجه و قوانين بودجه سنواتي و آئيننامههاي مربوط براي كليه دستگاههاي اجرائي لازمالاجراء است.
ماده 224
قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت مصوب سال 1380 و اصلاحات و الحاقات بعدي آن با اصلاحات و الحاقات زير براي دوره برنامه پنجم تنفيذ ميشود:
الف ـ در ماده (2) قانون الحاق موادي به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت بعد از عبارت « شركتهاي دولتي» عبارت « و شركتهاي آب و فاضلاب و توزيع برق استاني» اضافه ميشود.
ب ـ هر گونه پرداخت توسط خزانه از جمله پرداخت حقوق و مزاياي مستمر دستگاههاي اجرائي و موارد ضروري يا از محل تنخواهگردان خزانه فقط با تأييد و تخصيص اعتبار از سوي معاونت مجاز است.
ج ـ كليه شركتهاي دولتي و بانكهاي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري كه در بودجه كل كشور براي آنها سود ويژه پيشبينيشده است مكلفند:
1ـ در هر ماه معادل يك دوازدهم ماليات پيشبينيشده سال مورد نظر خود را بابت ماليات عملكرد همان سال به صورت عليالحساب به سازمان امور مالياتي پرداخت نمايند تا به حساب درآمد عمومي كشور نزد خزانهداري كل منظور شود.
2ـ حداقل چهل درصد (40%) سود پيشبينيشده هر سال را با ساز و كار جزء (1) اين بند به حساب درآمد عمومي واريز نمايند.
شركتهاي دولتي كه قسمتي از سهام آنها متعلق به بخش غيردولتي است، به تناسب ميزان سهام بخش غيردولتي، مشمول پرداخت وجوه موضوع اين بند نميباشند و سهم بخش غيردولتي از چهل درصد (40%) سود ابرازي (سود ويژه) مذكور بايد توسط شركتهاي دولتي ذيربط به سهامداران بخش يادشده پرداخت شود.
وصول مبلغ يادشده تابع احكام مربوط و مقرر در قانون مالياتهاي مستقيم مصوب اسفند ماه 1366 و اصلاحيههاي بعدي آن است.
د ـ مازاد درآمدهاي اختصاصي دستگاههاي اجرائي از سقف رقم پيشبينيشده در قوانين بودجه سنواتي كل كشور به نسبت مقرر در بودجه سنواتي با تأييد معاونت توسط همان دستگاه قابل هزينه است.
هـ ـ در راستاي تسهيل انجام امور و تسريع در خدمترساني به مردم و تمركززدايي در تصميمگيريهاي اداري و مالي و اجتناب از موازيكاري و پاسخگويي مديران، اختيارات، وظايف و مسؤوليتهايي كه در قوانين و مقررات براي دستگاههاي اجرائي يا رؤسا و بالاترين مقام آنها پيشبينيشده است حسب مورد به مديران واحدهاي ذيربط استاني و ستادي دستگاههاي يادشده براساس شرح وظايف پستهاي سازماني و يا احكام انتصاب و يا تفويض اختيار قابل تفويض است لكن در هيچ موردي مسؤوليت مديران استاني يا ستادي يادشده رافع اختيار رئيس يا بالاترين مقام دستگاه نيست.
و ـ كليه اعتبارات هزينهاي و تملك دارائيهاي سرمايهاي و مالي و كمكها و ساير اعتبارات و رديفهاي مندرج در جداول قوانين بودجه سنواتي به شرح عناوين و ارقام جداول مذكور فقط در حدود وصولي درآمدها و ساير منابع عمومي به شرح عناوين و ارقام مندرج در جداول مربوط قوانين يادشده بر اساس مفاد موافقتنامههاي متبادله دستگاه با معاونت و در حدود ابلاغ و تخصيص اعتبار از سوي معاونت، قابل تعهد، پرداخت و هزينه است.
ز ـ در كليه موارد قانوني انجام تعهد و هر گونه پرداخت و كمك مالي توسط دستگاههاي اجرائي، فقط براساس مفاد موافقتنامه و بعد از تخصيص و در حدود آن مجاز است. همچنين در كلـيه موارد قانوني هر گونه كمك غيرنقدي و واگذاري دارائيهاي سرمايهاي و مالي از جمله عين، منفعت و مشابه آن شامل اموال منقول و غيرمنقول و نيز رد ديون، مـطالبات، حقوق و مانند آن در قالب فرمها، شرايط و دستورالعملهاي ابلاغي معاونت مجاز است. نسخهاي از اين فرمها ضميمه موافـقتنامه اعتبارات هزينهاي دستگاه خواهد شد. احكام اين بند در خصوص نهادها و مؤسسات عمومي غيردولتي در حدود اعتبارات مندرج در قانون و مابه ازاء يا معوض آن لازمالاجراء است. شرايط موضوع اين بند نبايد مغاير قانون باشد.
ح ـ انجام هر گونه تعهد و پرداخت در اجراي قوانين و مقررات مختلف از جمله ماده (70) قانون محاسبات عمومي كشور بدون رعايت سقف اعتبارات مصوب و الزامات قانون در خصوص محدوديتهاي تخصيص و نيز شرح عمليات موافقتنامههاي متبادله، ممنوع است.
ط ـ معاونت و وزارت اموراقتصادي و دارائي موظفند حداكثر تا پايان تير ماه هر سال شركتهاي دولتي زيانده كه ادامه فعاليت آنها در بخش دولتي به دلايل قانوني ضرورت دارد را احصاء و به دولت گزارش نمايند. در مورد ساير شركتهاي زيانده با پيشنهاد معاونت و با استفاده از اختيارهاي قانوني دولت در قالب واگذاري سهام يا انحلال شركت و واگذاري اموال باقيمانده اقدام ميشود.
ي ـ دستگاههاي اجرائي در ايجاد هر گونه تعهد و پرداخت وجه از محل اعتبارات عمومي موظفند موارد زير را رعايت نمايند:
1ـ اولويت واگذاري امور، وظايف، مديريت و تصديها به بخش غيردولتي نسبت به هزينه مستقيم اعتبارات عمومي.
2ـ اولويت شيوه پرداخت تسهيلات نظير كمكهاي فني و اعتباري و وجوه ادارهشده نسبت به روشهاي پرداخت و كمك بلاعوض.
تبصره ـ معاونت و رؤساي دستگاههاي اجرائي و مقامات مجاز از سوي آنان و مديران مالي مربوط موظفند اولويتهاي فوق را در امضاء موافقتنامهها و دستور پرداختها و مشابه آن رعايت نمايند.
ك ـ ايجاد و تحميل هر گونه بار مالي مازاد بر ارقام مندرج در قوانين بودجه سنواتي، توسط كليه دسـتگاههاي اجرائي از جمله دستگاههاي مباشر دولت در موارد مختلف از قبيل خريد تضميني و هزينههاي تبعي خريد، جبران زيان، تفاوت قيمت، تنظيم بازار، يارانه نهادهها و غير آن، ايفاء تعهدات خاص، كالاهاي اساسي، جايزه صادراتي و مانند آن كه از اعتبارات عمومي استفاده ميشود ممنوع است. مسؤوليت اجراي اين حكم به عهده بالاترين مقام دستگاه اجرائي و يا مقامات مجاز و مديران مالي مربوط است. تخلف از اين حكم و ساير موارد، تعهد زائد بر اعتبار محسوب و مشمول مجازات مربوط ميشود.
ل ـ
1ـ اعتبار طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي مندرج در قوانين بودجه سنواتي حداكثر ده درصد (10%) از محل كاهش اعتبارات ساير طرحهاي مندرج در قوانين مذكور با تأييد معاونت و در قالب سقف اعتبار كل طرح قابل افزايش است و عوامل اجرائي طرحهاي مذكور با رعايت ماده (22) قانون برنامه و بودجه مصوب 1351 انتخاب ميشوند.
2ـ اعتبارات هريك از رديفهاي متفرقه، تملك دارائيهاي مالي و هزينهاي مندرج در قوانين بودجه سنواتي حداكثر ده درصد (10%) از محل كاهش اعتبارات ساير رديفهاي متفرقه، اعتبار تملك دارائيهاي مالي و هزينهاي توسط معاونت در سقف بودجه سنواتي كل كشور قابل افزايش است.
3ـ حداكثر نيم درصد (5/0%) از اعتبارات هزينهاي و اختصاصي بودجه عمومي دولت، حداكثر يك درصد (1%) از اعتبارات تملك دارائيهاي سرمايهاي بودجه عمومي دولت، حداكثر بيست و پنج صدم درصد (25/0%) از مجموع هزينههاي شركتهاي دولتي، حداكثر نيم درصد (5/0%) از مجموع هزينههاي سرمايهاي شركتهاي دولتي و پنجاه درصد (50%) از اعتبارات هزينهاي و اختصاصي توسعه علوم و فناوري و پژوهشهاي كاربردي، با تأييد معاونت و بدون الزام به رعايت قانون محاسبات عمومي و ساير قوانين و مقررات عمومي كشور و با رعايت « قانون نحوه هزينهكردن اعتباراتي كه به موجب قانون از رعايت قانون محاسبات عمومي و ساير مقررات عمومي دولت مستثني هستند مصوب 19/11/1364» هزينه ميشود.
م ـ
1ـ كليه دستگاههاي اجرائي و مراكز تحقيقاتي وابسته به آنها و شركتهاي دولتي كه از اعتبارات بخش تحقيقات كشور (توسعه علوم و فناوري و يا اعتبارات پژوهشي) استفاده ميكنند، موظفند اين اعتبارات را براساس سياستگذاريها و اولويتهاي تحقيقاتي تعيينشده توسط شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري هزينه نمايند و هر سه ماه يكبار گزارش عملكرد خود را به دبيرخانه شوراي علوم، تحقيقات و فناوري ارائه دهند. شورا موظف است پس از دريافت گزارش و حداكثر تا پايان ارديبهشت ماه سال بعد گزارش جامعي از عملكرد اعتبارات تحقيقاتي كشور را به همراه نتايج و دستاوردهاي پژوهشي تهيه و پس از تأييد در شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري به مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايد.
2ـ مازاد درآمد اختصاصي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي كه داراي مجوز از شوراي گسترش آموزش عالي وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و ساير مراجع قانوني ذيربط ميباشند در سقف اعتباراتي كه براي اين منظور در قوانين بودجه سنواتي پيشبيني ميشود حسب مورد به همان دانشگاه و مؤسسهاي كه درآمد را كسب كردهاند، اختصاص مييابد.
3ـ طرحهاي دانشگاهي كه در قوانين بودجه سالانه كشور، ذيل رديفهاي وزارت مسكن و شهرسازي، ذكر ميشود مشمول تسهيلات قانوني موضوع قانون اجراي طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي دانشگاهي وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي است.
ن ـ كليه دستگاههاي اجرائي داراي رديف در قوانين بودجه سنواتي موظفند حداكثر تا پايان ارديبهشت ماه هر سال بر اساس اعتبار ابلاغي اعم از هزينهاي، مالي و نيز تملك دارائيهاي سرمايهاي جديد متن پيشنهادي موافقتنامه مربوط را براساس الزامات قانون برنامه و قوانين بودجه سنواتي و ساير قوانين و مقررات مربوط در چهارچوب فرمها، شرايط و دستورالعملهاي ابلاغي معاونت ارائه نمايند.
معاونت موظف است در صورت موافقت با متن پيشنهادي حداكثر ظرف پانزده روز نسبت به امضاء موافقتنامه و ابلاغ آن اقدام نمايد و در صورت عدم موافقت با متن پيشنهادي خود نسبت به اصلاح و ابلاغ موافقتنامه نهائي به نحوي كه مغاير قانون نباشد ظرف پانزده روز رأساً اقدام كند، موافقتنامه ابلاغي لازمالاجراء است.
س ـ مازاد درآمدهاي استاني نسبت به ارقام مصوب در رديف مستقل در قوانين بودجه سنواتي پيشبيني ميگردد كه با اعلام خزانهداري كل كشور در مقاطع سه ماهه توسط معاونت توزيع ميشود.
پنجاه درصد (50%) از مازاد درآمدهاي مذكور به خود همان استان به نسبت هشتاد درصد (80%) تملك دارائيهاي سرمايهاي و بيست درصد (20%) اعتبارات هزينهاي و مابقي اعتبار در اختيار معاونت قرار ميگيرد تا در راستاي تعادلبخشي و ارتقاء شاخصهاي توسعهيافتگي بين استانها توزيع گردد.
ع ـ كليه مراجع و دستگاههاي ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري كه زيرمجموعه قوه مجريه ميباشند و صلاحيت وضع مصوبه لازمالاجراء را دارند، در كليه مصوبات و تصميماتي كه تكاليفي براي مصرف اعتبار بودجه كل كشور تعيين مينمايد قبل از اتخاذ تصميم يا تصويب بايد تأييد معاونت را مبني بر وجود اعتبار براي آن منظور و عدم مغايرت با احكام و رديفهاي بودجه را اخذ نمايند.
كليه مراجع و دستگاهها و دارندگان رديفي كه زيرمجموعه قوه مجريه نيستند، در مصوبات و تصميمات خود مكلفند در سقف اعتبارات مصوب موضوع قوانين بودجه سنواتي با رعايت احكام و رديفهاي آن اقدام نمايند.
ف ـ به منظور تأمين منابع ارزي مورد نياز طرحهاي داراي توجيه فني و اقتصادي و مالي و زيست محيطي شركتهاي دولتي اجازه داده ميشود در حدود ارقام مقرر در قوانين بودجه سنواتي حسب مورد نسبت به صدور اوراق صكوك اسلامي و يا اوراق مشاركت ارزي در بازارهاي مالي داخلي و خارجي با رعايت ضوابط بانك مركزي و در سقف مقرر در ماده (81) اين قانون اقدام نمايند. صدور اوراق يادشده منوط به تأييد بانك مركزي و معاونت بوده و بازپرداخت و تضمين اصل و سود اين اوراق با شركتهاي مربوط است.
صدور اوراق مشاركت يا صكوك اسلامي با سود تشويقي منوط به تأييد شوراي پول و اعتبار است.
ص ـ به دستگاههاي اجرائي كشور اجازه داده ميشود اعتبارات كمكهاي فني و اعتباري و همچنين اعتباراتي كه در پيوست قوانين بودجه سنواتي به منظور تحقق اهداف سرمايهگذاري و توسعه فعاليت بخشهاي خصوصي و تعاوني پيشبينيشده است را در قالب وجوه ادارهشده و بر اساس قراردادهاي منعقدشده در اختيار بانكها، مؤسسات مالي و اعتباري، صندوقهاي قرضالحسنه و صندوقهاي توسعهاي داراي مجوز از بانك مركزي براي پرداخت كمك، تسهيلات تلفيقي و يا يارانه سود و كارمزد تسهيلات قرار دهند. اين اعتبارات پس از پرداخت توسط دستگاه اجرائي واگذارنده اعتبار به هزينه قطعي منظور ميشود. آئيننامه اجرائي اين بند به پيشنهاد معاونت و با همكاري بانك مركزي و وزارت امور اقتصادي و دارائي به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ق ـ بانكها و مؤسسات مالي و اعتباري در اعطاء تسهيلات بانكي براي اجراي طرحهاي كشاورزي، اسناد مشاعي مالكين و نسقهاي زارعين را به عنوان وثيقه و تضمين به نسبت سهم مشاع از قيمت روز كل مشاع، ارزيابي و مورد پذيرش قرار دهند و دفاتر اسناد رسمي موظفند بنا به درخواست بانكها و موسسات مذكور، نسبت به تنظيم سند رهن بر اين اساس اقدام نمايند.
ر ـ هزينه خدمات مديريت طرحهاي تملك دارائيهاي سرمايهاي بنياد مسكن انقلاب اسلامي، سازمان مجري ساختمانها و تأسيسات دولتي و عمومي، شركت ساخت و توسعه زيربناهاي حمل و نقل، سازمان توسعه برق ايران، شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران، شركت توسعه و نگهداري اماكن ورزشي، شركت مادرتخصصي حمل و نقل ريلي كشور وابسته به وزارت كشور و مؤسسه جهاد نصر، حداكثر تا دو و نيم درصد (5/2%) عملكرد تخصيص اعتبارات ذيربط با احتساب اعتبارات دريافتي از منابع بودجه عمومي كشور، توسط معاونت تعيين ميگردد.
ش ـ به دولت اجازه داده ميشود به منظور پيشگيري، مقابله و جبران خسارات ناشي از حوادث غيرمترقبه و مديريت خشكسالي، تنخواهگردان موضوع ماده (10) قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت مصوب 1380 را به سهدرصد (3%) و اعتبارات موضوع ماده (12) قانون تشكيل سازمان مديريت بحران را به دو درصد (2%) افزايش دهد. اعتبارات مذكور با پيشنهاد معاونت و تصويب هيأتوزيران قابل هزينه است. بخشي از اعتبارات مذكور به ترتيب و ميزاني كه در قانون بودجه سنواتي تعيين ميشود به صورت هزينهاي و تملك دارائي سرمايهاي به جمعيت هلالاحمر اختصاص مييابد تا در جهت آمادگي و مقابله با حوادث و سوانح هزينه گردد.
ت ـ كليه تصويبنامهها، بخشنامهها و دستورالعملها، تغييرات تشكيلات، تغيير ضرايب، جداول حقوقي و طبقهبندي مشاغل و افزايش مبناء حقوقي، اعطاء مجوز هر نوع استخدام و بهكارگيري نيرو و همچنين مصوبات هيأتهاي امناء كه متضمن بار مالي براي دولت باشد در صورتي قابل طرح و تصويب و اجراء است كه بار مالي ناشي از آن در گذشته محاسبه و در قانون بودجه كل كشور يا منابع داخلي دستگاه اجرائي ذيربط تأمين شده باشد. اقدام دستگاه اجرائي برخلاف اين حكم، تعهد زائد بر اعتبار محسوب ميشود.
ث ـ خريد دست اول اوراق مشاركت توسط بانكهاي دولتي و شركتها و مؤسسات و واحدهاي وابسته و تابعه آنها ممنوع است.
خ ـ بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران مكلف است در طول برنامه فروش مبالغ ارزي مذكور در احكام و رديفهاي قوانين بودجه سنواتي را به گونهاي انجام دهد كه تا تاريخ تصويب ترازنامه سال بعد آن بانك خالص دارائيهاي خارجي نسبت به پايان سال قبل از اين محل افزايش نيابد.
ذ ـ مبالغي كه به هر يك از مؤسسههاي آموزش عالي و پژوهشي تحت پوشش وزارتخانههاي علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش و پزشكي و از محل اعتبارات هزينهاي و تملك دارائي سرمايهاي ذيل رديفهاي متمركز پرداخت ميشود پس از ابلاغ به عنوان كمك به سرجمع اعتبارات دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي فوقالذكر افزوده ميشود تا مطابق شرح عمليات مندرج در موافقتنامه براساس قوانين و مقررات مربوطه هزينه كنند.
ض ـ وزير امور اقتصادي و دارائي موظف است در طول برنامه هر شش ماه يكبار گزارش انطباق سرمايهگذاري شركتهاي دولتي پيوست شماره (3) قانون بودجه سنواتي را در چهارچوب قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم و سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (44) به تفكيك طرح به كميسيونهاي برنامه و بودجه و محاسبات و اقتصادي ارسال نمايد.
تبصره ـ اجراي احكام بندهاي (و) ، (ز)، (ن) و (ذ) در خصوص دانشگاهها، مؤسسات، مراكز آموزش عالي و تحقيقاتي با رعايت ماده (20) اين قانون خواهد بود.
ماده 225
دولت موظف است بار مالي كليه قوانين و مقررات ازجمله احكام قانون برنامه پنجم كه مستلزم استفاده از منابع عمومي است را در لوايح بودجه سنواتي در حدود درآمدهاي وصولي و پيشبيني اجراء نمايد.
ماده 226
احكام قوانين و مقرراتي كه لغو يا اصلاح آنها مستلزم ذكر يا تصريح نام است در صورت مغايرت با احكام اين قانون، در طول برنامه موقوفالاجراء ميگردد.
ماده 227
دولت نسبت به تهيه و تدوين « سند ملي امنيت بانوان و كودكان در روابط اجتماعي» با مشاركت و برنامهريزي نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران، قوه قضائيه، سازمان بهزيستي كشور، شهرداري، وزارت كشور، شوراي عالي استانها، مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري، وزارتخانههاي بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و كار و امور اجتماعي توسط دولت در طول سالهاي برنامه اقدام قانوني به عمل آورد.
ماده 228
در طول سالهاي برنامه، افرادي كه از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تا ابتداي سال 1370 در كميته انقلاب اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به صورت تماموقت خدمت كردهاند به ميزان مدت خدمت و همچنين رزمندگاني كه به صورت داوطلبانه در جبهههاي جنگ حضور داشتهاند به ميزان مدت حضور در جبهه مشمول بيمه بازنشستگي ميگردند.
برخورداري از مزاياي بيمه مذكور مستلزم پرداخت حق بيمه سهم كارمند توسط افراد فوقالذكر و سهم كارفرما توسط دولت است.
آئيننامه اجرائي اين بند توسط وزارتخانههاي دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و رفاه و تأمين اجتماعي تنظيم و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده 229
وزارت نفت موظف است نسبت به توليد صيانتي ميدانهاي نفتي و گازي در طي سالهاي برنامه به توالي با حداقل ده درصد (10%)، بيست درصد (20%)، پنجاه درصد (50%)، هفتاد و پنج درصد (75%) و صددرصد (100%) از ميادين اقدام نمايد. به اين منظور سالانه ده درصد (10%) از ارزش نفت خام و ميعانات و مايعات گازي توليدي پس از واريز به خزانه براي عمليات زير به شركتهاي تابعه وزارت نفت تخصيص مييابد:
الف ـ برداشت صيانتي از مخازن نفتي موجود با تزريق گاز، آب و ساير روشها به نحوي كه در طول برنامه پنجم، متوسط توليد نفت خام مخازن مذكور، حداقل معادل متوسط برداشت در سال 1388 باشد.
ب ـ افزايش توليد گاز طبيعي به خصوص با اجراي فازهاي برنامهريزيشده ميدان گازي پارس جنوبي و ساير ميادين مشترك گازي و جمعآوري گازهاي در حال سوختن ميادين در حال بهرهبرداري، به نحوي كه علاوه بر تأمين گاز كافي براي تزريق به ميادين نفتي، مصارف داخلي كشور و صادرات تعهدشده، تضمين شود.
ماده 230
دولت با همكاري سازمانها و دستگاههاي ذيربط از جمله مركز امور زنان و خانواده با هدف تقويت نهاد خانواده و جايگاه زنان در عرصههاي اجتماعي و استيفاء حقوق شرعي و قانوني بانوان در همه زمينهها با تدوين و تصويب « برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده» مشتمل بر محورهاي تحكيم بنيان خانواده، بازنگري قوانين و مقررات مربوطه، پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي، توسعه و ساماندهي امور اقتصادي ـ معيشتي با اولويت ساماندهي مشاغل خانگي براي زنان سرپرست خانوار و زنان بدسرپرست، تأمين اجتماعي، اوقات فراغت، پژوهش، گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، ارتقاء سلامت، توسعة تواناييهاي سازمانهاي مردم نهاد، ارتقاء توانمنديهاي زنان مدير و نخبه، توسعه تعاملات بينالمللي، تعمـيق باورهاي ديني و اصـلاح ساخـتار اداري تشكـيلاتي زنان و خانـواده اقدام قانوني نمايد.
ماده 231
به منظور ارتقاء سطح حفاظت از اطلاعات رايانهاي و امنيت فناوريها و اجراي سند امنيت فضاي تبادل اطلاعات، اقدامات ذيل انجام خواهدگرفت:
الف ـ كليه دستگاههاي اجرائي، نهادهاي عمومي و شركتهاي غيردولتي داراي زيرساختهاي حياتي موظفند به منظور امنسازي زيرساختها و حفظ امنيت تبادل اطلاعات در مقابل حملات الكترونيك در چهارچوب سند امنيت فضاي تبادل اطلاعات (افتا) تا پايان سال دوم برنامه امنيت فضاي تبادل اطلاعات خود را ارتقاء بخشند.
ب ـ كليه دستگاههاي اجرائي و اشخاص حقوقي ارائهدهنده خدمات عمومي موظفند از سال دوم برنامه نسبت به اجراي سامانه مديريت اطلاعات اقدام نموده و نسبت به اجراي دستورالعملها و استانداردهاي « افتا» از سال اول برنامه اقدام نمايند.
تبصره1ـ وزارت اطلاعات با همكاري وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات موظف است استانداردها و دستورالعملهاي لازم براي « افتا» را به صورتي در ششماهه اول برنامه با همكاري مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران تدوين نمايد كه حداقل پنجاه درصد (50%) ارزش ريالي تجهيزات و نرمافزارهاي « افتا» تا پايان سال دوم برنامه از توانمندسازي شركتهاي غيردولتي داخلي تهيه شود.
تبصره2ـ وزارت اطلاعات موظف است گزارش اجراي اين ماده را با همكاري وزارتخانههاي ارتباطات و فناوري اطلاعات و دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح هر ساله به كميسيونهاي امنيت ملي و سياست خارجي و صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي تقديم نمايد.
ماده 232
دولت مكلف است نسبت به ساماندهي حمل و نقل بار و مسافر روستاها و پوشش برنامههاي نگهداري و ايمنسازي شبكه راههاي روستايي و برخورداري روستاهاي بالاي بيست خانوار و كانونهاي اسكان عشايري از راه مناسب اقدام نمايد.
ماده 233
دستگاههاي اجرائي ميتوانند پس از كسب موافقت و مجوز ستاد كل نيروهاي مسلح نسبت به تشكيل يگانهاي حفاظت اقدام كنند. اين يگانها از نظر بهكارگيري سلاح و مهمات تابع ضوابط نيروهاي مسلح ميباشند و با رعايت ضوابط نيروي انتظامي تحت نظر دستگاه ذيربط اداره خواهندشد.
شرح وظايف و اختيارات و سازماندهي و چگونگي تسليح اين يگانها و آموزش و انتصاب فرماندهي هر يك از اين يگانها و چگونگي ارتباط آنها با نيروي انتظامي و نظارت بر عملكرد آنها به تصويب ستاد كل نيروهاي مسلح ميرسد.
ماده 234
در راستاي سياستهاي كلي برنامه پنجم دولت مكلف است در اجراي مفاد اين قانون به نحوي عمل نمايد كه تا پايان برنامه پنجم اهداف زير تحقق يابد:
الف ـ رشد نرخ متوسط هشت درصد (8%) ساليانه توليد ناخالص داخلي.
ب ـ كاهش شكاف پسانداز و سرمايهگذاري از طريق ايجاد ساز و كارهاي تشويقي و انگيزش براي تبديل پسانداز ملي به سرمايهگذاري ملي و حفظ نسبت پسانداز به توليد ناخالص داخلي به ميزان متوسط چهل درصد (40%).
ج ـ قطع وابستگي هزينههاي جاري دولت به درآمدهاي نفت و گاز تا پايان برنامه.
د ـ انجام اقدامات ضروري و لازم براي كاهش نرخ بيكاري به هفت درصد (7%) در پايان برنامه.
هـ ـ كاهش فاصله دو دهك بالا و پايين درآمدي جامعه از طريق اتخاذ سياستهاي اجرائي مناسب و نيز استقرار سيستم تأمين اجتماعي فراگير، گسترش پايه مالياتي و توزيع مجدد درآمدها به طوري كه ضريب جيني در پايان برنامه به (35/0) برسد.
و ـ توسعه و تقويت نظام استاندارد ملي.
ماده 235
اين قانون تا پايان سال 1394 هجري شمسي معتبر است.
قانون فوق مشتمل بر 235 ماده و 192 تبصره در جلسه علني مورخ پانزدهم دي ماه يكهزار و سيصد و هشتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 25/10/1389 از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام موافق با مصلحت نظام تشخيص داده شد.
رئيس مجلس شوراي اسلامي ـ علي لاريجاني