فقره دوم: در احکام خیارات بطور کلی (مواد 445 تا 457)

303

ماده 445

270

هر یک از خیارات، بعد از فوت، منتقل به وارث می شود.

ماده 446

295

خیار شرط ممکن است به قید مباشرت و اختصاص به شخص مشروط له قرار داده شود در این صورت منتقل به وارث نخواهد شد.

ماده 447

275

هرگاه شرط خیار برای شخصی غیر از متعاملین شده باشدمنتقل به ورثه نخواهد شد.

ماده 448

258

سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می توآن در ضمن عقدشرط نمود.

ماده 449

263

فسخ به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن نماید حاصل می شود.

ماده 450

287

تصرفاتی که نوعا کاشف از رضای به معامله باشد امضای فعلی است، مثل آنکه مشتری که خیار دارد با علم به خیار، مبیع رابفروشد یا رهن بگذارد.

ماده 451

306

تصرفاتی که نوعا کاشف از به هم زدن معامله باشد، فسخ فعلی است.

ماده 452

283

اگر متعاملین هر دو خیار داشته باشند و یکی از آنها امضا کند و دیگری فسخ نماید معامله منفسخ می شود.

ماده 453

248

در خیار مجلس و حیوان و شرط اگر مبیع بعد از تسلیم و درزمان خیار بایع یا متعاملین، تلف یا ناقص شود بر عهده مشتری است و اگر خیار، مختص مشتری باشد تلف یا نقص به عهده بایع است.

ماده 454

268

هرگاه مشتری مبیع را اجاره داده باشد و بیع فسخ شود اجاره باطل نمی شود مگر اینکه عدم تصرفات ناقله در عین و منفعت برمشتری صریحا یا ضمنا شرط شده که در این صورت اجاره باطل است.

ماده 455

307

اگر پس از عقد بیع، مشتری تمام یا قسمتی از مبیع را متعلق حق غیر قرار دهد مثل اینکه نزد کسی رهن گذارد، فسخ معامله موجب زوال حق شخص مزبور نخواهد شد مگر اینکه شرط خلاف شده باشد.

ماده 456

267

تمام آنواع خیار در جمیع معاملات لازمه ممکن است موجود باشد مگر خیار مجلس و حیوان و تاخیر ثمن که مخصوص بیع است.

ماده 457

224

هر بیع، لازم است مگر اینکه یکی از خیارات در آن ثابت شود.

گروه وکلای عدل جو