طلاق توافقی و خانواده
حق مسکن ضمن عقد
شرط حق مسکن زوجه اولین قدم برای شروع یک زندگی مشترک تهیه یک منزل برای سکونت است. این امر یعنی تهیه منزل جهت سکونت یکی از شرایط لازم و ضروری است که به ممکن است حامل اختلافات و بحث ها میان زوجین باشد. در نظام قانونی ایران اصل بر این است که زن باید در منزلی که شوهر برای سکونت تعیین کرده است زندگی کند، مگر در حالتی که زوج اختیار تعیین مسکن را به زوجه داده باشد. به عبارت دیگر این امکان وجود دارد که زن در ضمن عقد نکاح در صورت موافقت و قبول شوهر حق و اختیار تعیین مسکن و شهر محل زندگی را داشته باشد. حال اگر مرد در مورد آماده سازی مسکن جهت سکونت کوتاهی کند، زن می تواند از طریق دادگاه او را ملزم به تهیه مسکن کند. نظر به اینکه مقدمه تمکین وجود مسکن مناسب و در خور شأن زوجه میباشد و فراهم نمودن موجبات تمکین به عهده شوهر است، بنابراین تهیه مسکن از طرف زوج، مقدمه تمکین می باشد و احراز فراهم بودن مقدمات تمکین حسب مورد بر عهده دادگاه است و اگر اظهارات زوجین دال بر آن باشد، نیاز به بررسی دیگری نیست. مطابق ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند زندگی کند. در واقع یکی از جلوه های تمکین، سکونت زن در منزلی است که شوهر تهیه کرده است. از طرفی ماده ۱۱۱۹ و ۱۱۱۴ قانون مدنی این اجازه را صادر کرده است که به صورت شرط ضمن عقد، اختیار تعیین مسکن به زوجه واگذار گردد که در این خصوص در ادامه توضیح بیشتری داده خواهد شد اما ملاک برای تعیین مسکن برای زن به طور کلی شأن اوست و نه توانایی شوهر. به این صورت که قانونگذار حسب ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی مسکن را از موارد نفقه قرار داده است که تهیه آن بر عهده شوهر است و در تعیین نفقه دادگاه و کارشناس تعیین نفقه می بایستی شان زن را ملاک عمل قرار دهند و نه توانایی مالی یا شأن شوهر را . مسکن در حد شأن زوجه ارتباط مستقیمی با درخواست تمکین شوهر در دادگاه دارد زیرا شوهر برای رسیدن به حکم تمکین یا اجرای موفق آن و استفاده از ثمرات آن، مکلف است که منزل مناسب شأن زوجه با وسایل مورد نیاز برای زندگی زناشویی تهیه نماید. حال اگر زنی حق تعیین مسکن داشته باشد گذشته از این که می تواند مستقلا از دادگاه الزام به تهیه مسکن مستقل شوهر را تقاضا کند در دعوای تمکین شوهر نیز موثر است و شوهر بایستی با توجه شرط مذکور و پس از تعیین از طرف زن، منزل مستقل تهیه نماید.
شرط حق طلاق ضمن عقد
حق طلاق به صورت شرط ضمن عقد اگر بین زوجین توافق شده است که وکالت درطلاق به صورت شرط در سند ازدواج توسط سردفتر مجری ثبت ازدواج نوشته شود بهتر است که از متن زیر که به عنوان نمونه شرط ضمن عقد وکالت در طلاق است استفاده کنید. در نوشتن شرط ضمن عقد دقت شود که به صورت شرط نتیجه باشد و نه شرط فعل. مضافا بر اینکه کامل باشد. شوهر باید دقت کند که وکالتی که به همسرش می دهد طلاق با بذل کل مهریه است یا بخشی از مهریه. در زیر دو نمونه شرط ضمن عقد وکالت در طلاق ارائه شده است. ضمن عقد نکاح زوج به زوجه وکالت داده است برای طلاق خلع با حق قبول بذل کل مهریه و حقوق مالی در قبال طلاق با اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی و همچنین تعیین تکلیف در خصوص حضانت و نفقه فرزندان مشترک آتی با حق توکیل به غیر برای تمام موارد مذکور . ضمن عقد نکاح زوج به زوجه وکالت داده است برای هر نوع طلاق با حق قبول بذل هر مقدار از مهریه با اسقاط حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی و همچنین تعیین تکلیف در خصوص حضانت و نفقه فرزندان مشترک آتی با حق توکیل به غیر برای تمام موارد مذکور. نمونه هایی از شروط ضمن عقدی که در سندهای ازدواج قید نشده شرط های زیر از جمله شروطی هستند که در سندهای ازدواج قید نشده اند ، ولی زن و شوهر می توانند آنها را در سند ازدواج بگنجانند: شرط تحصیل شرط اشتغال شرط اجازه خروج از کشور شرط وکالت زن در طلاق
حذف نام همسر از شناسنامه
حذف نام همسر از شناسنامه در این رابطه به ماده ۳۳ قانون ثبت احوال استناد میشود که چنین ذکر میکند: «کلیه وقایع ازدواج و طلاق یا وفات زوج یا زوجه و رجوع و بذل مدت و فسخ نکاح باید در دفاتر ثبت کل وقایع ثبت شود ولی در شناسنامه به شرح زیر انعکاس خواهد یافت: در المثنای شناسنامه مرد یا زن آخرین نکاح و طلاق یا بذل مدت و در صورت تعدد زوجات، آن تعداد ازدواج که به قوت خود باقی است، منعکس خواهد شد. ازدواج و طلاق غیرمدخوله در المثنای شناسنامه درج نخواهد شد». گرچه در این موارد استثناهایی نیز وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم. همان طوری که از نص ماده برمیآید، تنها زوجه و زوجی که بین آنها نزدیکی (عمل جنسی) واقع نشده باشد آن هم پس از صورت گرفتن طلاق، میتوانند در شناسنامهی المثنی نام همسر پیشین و ازدواج و طلاق مربوط به آن را حذف کنند. در صورتی که زن غیر مدخوله باشد (یعنی رابطهی جنسی نداشته باشد) و طلاق به آن شرایط صادر شود، مرد نیز میتواند با دریافت شناسنامهی المثنی، نام همسر پیشین و طلاق ثبتشده را از شناسنامه پاک کند. نحوه حذف نام زن از شناسنامه مرد نحوه حذف نام زن از شناسنامه مرد بدین صورت است که مرد بعد از ثبت ازدواج دوم خود می تواند با در دست داشتن مدارک از جمله کارت ملی و شناسنامه و سند طلاق و ازدواج دوم و غیره ، می تواند به اداره ثبت احوال یا دفاتر پیشخوان دولت مراجعه نماید و درخواست حذف نام همسر اول خود را ارائه نماید . در رابطه با این مقرره توجه به چند نکته قابل توجه است: 1. حذف نام همسر اول از شناسنامه منوط به انتخاب همسر دوم و نیز ثبت رسمی ازدواج و ثبت نام ایشان در شناسنامه فرد است. بنابراین به صرف انتخاب همسر و معرفی آن نمی توان از این مقرره قانونی استفاده کرد. 2. اما در پاسخ معترضان به این مقرره باید بیان داشت که حذف نام از شناسنامه در این مورد صرفاً پس از وقوع ازدواج دوم و ثبت آن صورت می گیرد، لذا همسر دوم از ازدواج پیشین همسر خود مطلع خواهد شد. از طرفی دیگر اقدام به حذف نام همسر قبلی از شناسنامه علاوه بر کاهش بار روانی موجود، موجب ارائه راحت تر شناسنامه در جاهای مختلف است، چه اینکه عمدتاً مسائلی اینچنینی در زمره خصوصی ترین مسائل افراد است و دلیلی ندارد که همگان از آن ها با خبر باشند. این در حالی است که با صدور گواهی تجرد باید بیان داشت که زن و مرد پیش از ازدواج می توانند با اخذ گواهی تجرد از ازدواج قبلی همسر آینده خود مطلع شوند.
تغییر توافقات در طلاق توافقی
تغییر صورتجلسه در طلاق توافقی تا قبل از صدور رای در زمانی که زوجین یا وکیل آنان، صورتجلسه ای را بر مبنای توافقات فی ما بین، تنظیم نموده و بر مبنای آن دادخواست طلاق توافقی را تقدیم دادگاه می نمایند، اگر بخواهند، می توانند در جلسه دادرسی و در شعبه دادگاه، توافقات خود را تغییر داده و آن توافقات برای دادگاه ملاک صدور رای بوده و در رای منعکس می گردد. تغییر صورتجلسه در طلاق توافقی بعد از صدور رای قطعی : در مرحله ای که رای دادگاه و گواهی عدم امکان سازش صادر گردیده و زوجین می بایست ظرف سه ماه به دفتر طلاق جهت ثبت آن مراجعه نمایند، باز هم امکان تغییر توافقات وجود دارد و بر این اساس زوجین باید با اقرار کتبی خود در دفتر طلاق، توافقات خود را تغییر دهند و آن توافقات جدید در سند طلاق نوشته می شود. نکته قابل توجه این است که تغییر صورتجلسه نباید به گونه ای باشد که ماهیت طلاق توافقی را تغییر دهد. تغییر صورتجلسه در طلاق توافقی پس از ثبت در دفتر طلاق : در این مرحله نیز امکان تغییر صورتجلسه وجود دارد. یعنی بعد از ثبت طلاق توافقی در دفتر طلاق نیز، زوجین میتوانند طی یک صورتجلسه، توافقات خود را تغییر دهند و این سند عادی که به امضا و اثر انگشت آنان می رسد، در دادگاه قابلیت استناد خواهد داشت. سخن آخر : اگر هر کدام از زوجین تا قبل از صدور رای پشیمان شوند پرونده بسته خواهد شد و توافقات قبلی از درجه اعتبار ساقط است.
وکالت در حق طلاق
اعطای وکالت درطلاق به زوجه : اگر زوج به زوجه برای طلاق وکالت بدهد، او میتواند بدون حضور شوهر خود به کمک وکیل برای طلاق توافقی اقدام کند. بهتر است وکالت اعطا شده به زوجه به صورت مطلق باشد، چراکه وکالت مشروط و معلق به راحتی قابل اجرا نیست و زوجه باید ابتدا ثابت کند که شرط ذکر شده در سند وکالت محقق شده تا بتواند از وکالت اخذ شده استفاده کند. یک نکته قابل ذکر این است که در حقوق چیزی تحت عنوان انتقال حق طلاق معنا ندارد. زیرا حق طلاق متعلق به مرد است و قابل واگذاری نیست. آنچه که زوج به زوجه میدهد، وکالت در طلاق است. به این معنی که زن میتواند به وکالت از شوهر، از او طلاق بگیرد. اعطای وکالت طلاق به زوجه، ضرری برای زوج به همراه ندارد. زیرا این وکالت به معنی سلب حق طلاق از مرد نیست. به عبارت دیگر، مرد همچنان میتواند از همسر خود طلاق بگیرد و با وکالت، صرفا به زوجه نیز این امکان را میدهد. در نهایت لازم به ذکر است که حتی اگر وکالت در طلاق در سند ازدواج ذکر شده است، باز هم زوجین برای رسمی کردن آن به دفتر اسناد رسمی مراجعه کنند. زیرا در عمل بسیار دیده شده که اجرایی کردن طلاق از سوی زوجه زمانیکه وکالت در طلاق صرفا در عقدنامه ذکر شده، با مشکل مواجه شده است. مراحل طلاق با داشتن وکالت : اگر وکالت در طلاق زوجه، کامل باشد در حال حاضر در شهر تهران با توجه به رویه دادگاه ها، در کمتر از یک هفته دادنامه طلاق توافقی صادر می شود و پس از آن زوجه در ظرف ۳ ماه با در دست داشتن حکم دادگاه (گواهی عدم امکان سازش) و وکالت در طلاق، می تواند به یکی از دفاتر رسمی طلاق برای ثبت آن مراجعه کند. نکته ای مهم در مراحل طلاق با داشتن حق طلاق باید در نظر داشت این است که اگر زنی در وکالتنامه، وکالت در اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی را نداشته باشد بیشتر دادگاه ها قطعیت گواهی عدم امکان سازش را موکول به گذشتن مهلت تجدید نظر و فرجام خواهی یعنی ۴۴ روز بعد می کنند.
طلاقِ ایرانیانِ مقیم خارج از کشور
طلاق ایرانیانِ مقیم خارج از کشور شایان ذکر است فرقی ندارد طلاق به درخواست زوج باشد یازوجه درهرصورت باید در دادگاه های ایران انجام شود تاقابلیت ثبت در دفترطلاق را داشته باشد .حتی درصورتی که حکم طلاق در محاکم خارجی صادرشده باشد. وباید حکم طلاق در دادگاه های ایران امضاء وثبت شود تا قابلیت اجرا داشته باشد. ۱- همه ایرانیان مقیم خارج از کشور در تمام اموری که اصطلاحا احوال شخصیه نامیده میشوند و شامل مواردی همچون ازدواج ، طلاق، ارث ، فرزند خواندگی و وصیت میشود بر طبق قانون 6 مدنی ایران تابع احکام دادگاه و قوانین داخلی ایران خواهند بود. 2- بر همین اساس هنگامی که طلاق به صورت رسمی در دادگاه های کشور پذیرفته و ثبت نشود ، زن از لحاظ شرعی و قانونی همسر مرد شناخته میشود و باید تابع همان قوانین زوج و زوجه باشد. 3- اگر زن به اعتبار طلاقی که در دادگاه های خارج از کشور گرفته است با مرد دیگری اقدام به ازدواج نماید بر اساس قانون داخلی ایران مرتکب جرم گشته و اقدامی که انجام داده است در قوانین شرعی زنا محسوب میشود که بالطبع همان مجازات در نظر گرفته خواهد شد. ۴- رای صادره در دادگاههای کشورمحل زندگی در صورتی در داخل ایران قابل استناد خواهد بود که مغایر با قوانین عرفی و شرعی ایران تشخیص داده نشود در غیر این صورت به هیچ عنوان تنفیذ ( اجرا ) نخواهد شد و کنسولگریها و دفاتر ثبت نیز هیچ گونه الزامی به ثبت اینگونه طلاق ها نخواهند داشت. ۵- دادگاه مورد تایید انجام کار طلاق ، دادگاه خانواده و شعب آن در تهران است مگر آنکه زن و شوهر به دادگاه مورد تایید دیگر شهرها به توافق رسیده باشند. مراحل طلاق ایرانیان خارج از کشور ۱- طلاق درصورت مقیم بودن زن ومرد خارج از کشور در اکثر طلاق هایی که برای ایرانیان خارج از کشور ثبت می شود به این صورت است هم آقا و هم خانم در خارج از کشور زندگی می کنند. . هر کدام جداگانه از طریق سامانه میخک به وکیلشان در ایران وکالت می دهند و دیگر نیازی به انجام هیچ کاری ندارند. در صورتی که در پرونده طلاق توافقی مهریه از قبل تعیین و تکلیف شده باشد نیازی به مراجعه به سفارت یا دفاتر حفظ منافع ایران نیست ولی اگر در پرونده طلاق توافقی مهریه وجود داشته باشد، یکبار مراجعه به دفتر حفظ منافع جمهوری اسلامی ایران نیاز است. دلیل این کار هم این است که چون با وجود مهریه وکالت شما بار مالی هم خواهد داشت، باید حتما به صورت حضوری در سفارت وکالت را تایید نمایید. لازم به ذکر است که کلیه امور اداری از طریق سامانه میخک انجام می شود و مراجعه حضوری فقط جهت تایید اطلاعات است. 2- طلاق درصورتی که یکی از طرفین داخل ایران است در این صورت طرفی که ساکن ایران است می تواند خودش در اماکن قضایی و اداری حاضر شود و طرف خارج از ایران مشابه حالت قبلی به یک وکیل طلاق توافقی ویژه ایرانیان خارج از کشور وکالت دهد تا پیگیر امور شود.
الزام به ثبت واقعه طلاق و رجوع
الزام به ثبت واقعه طلاق و رجوع تعریف رجوع: رجوع یا رجعت به طلاق به این معنی است که مرد زنی را که طلاق داده بدون خواندن صیغه عقد دوباره همسر خود کند. عمل رجوع در طلاق یک عمل یک طرفه است که با اراده مرد و پس از طلاق رجعی و در برخی موارد طلاق بائن واقع می شود. عمل رجوع نیاز به تشریفات ندارد اما باید اثبات شود. در ایام عده سایر شرایط ایام زوجیت باقی است و نفقه نیز به زوجه تعلق می گیرد. تنها تشریفات الزامی ثبت رجوع یک ماه پس از آن در دفاتر اسناد رسمی ازدواج و طلاق است .با رجوع حکم طلاق باطل میشود و زن و مرد دوباره همسر هم می شوند،رجوع هم با رفتار و هم با گفتار (فعلی،قولی) محقق می شود و تنها در طلاق رجعی و در زمان عده جایز است. در طلاق های خلع و مبارات که طلاق بائن هستند رجوع جایز نیست ،مگر آن که در زمان عده زن از بخشش خود منصرف شود. انواع طلاق بر اساس وجود قابلیت رجوع الف) طلاق رجعی: طلاق رجعی به طلاقی گفته می شود که بموجب آن در مدت عده برای مرد حق رجوع وجود دارد یعنی مرد اگر بخواهد می تواند در این مدت رجوع کند و به زندگی مشترک برگردد و زن نیز مکلف به انجام وظایف زناشویی است و نمی تواند مانع رجوع شود. عده چیست؟ مدت زمانی پس از طلاق است که بعد از گذشت آن مدت، زن می تواند با مرد دیگری ازدواج نماید. در طلاق رجعی مدت عده سه ماه و ده روز است. ب) طلاق بائن: در این طلاق در مدت عده، مرد حق رجوع ندارد یعنی با جاری شدن صیغه طلاق میان طرفین، دیگر برای مرد امکان رجوع وجود ندارد نه در دوران عده و نه بعد از پایان یافتن آن. مدت عده در طلاق بائن چهار ماه و ده روز می باشد. ماده ١١۴۵ قانون مدنی مقرر می دارد: “در موارد ذیل طلاق بائن است: ۱. طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود. ۲. طلاق یائسه. ۳. طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد. ۴. سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید.” در طلاق بائن به محض جاری شدن صیغه طلاق زن و مرد به هم نامحرم می شوند و اگر قصد ادامه زندگی داشته باشند لازم است که دوباره عقد کنند.
طلاق و انواع آن
طلاق چیست؟ واژه طلاق کلمه ای عربی است و به معنای گشودن گره و رها کردن است و در فقه بعنوان از بین بردن ازدواج با لفظ مخصوص می باشد . طلاق امروزه بعنوان یک ابزار برای خاتمه رابطه زناشویی میان زن و مرد شناخته می شود و یکی از مرسوم ترین دعاوی ای است که در دادگاه ها مطرح می شود . یکی دیگر از روش های جدایی ، فسخ نکاح است . طلاق نوعی ایقاع است که یکی از راه های خاتمه نکاح می باشد که در قوانین ایران برای این که زن و شوهر از یک دیگر طلاق بگیرند باید تشریفاتی را طی کنند . طلاق در فقه اسلامی حق مرد می باشد اما طرفین می توانند با توافق ، به زن وکالت طلاق بدهند. به علاوه شرایطی وجود دارد که زن می تواند از دادگاه حکم طلاق بگیرد . طلاق وانواع آن: طلاق یکی از راه های پایان زندگی مشترک است. انواع طلاق براساس درخواست کننده طلاق عبارت است از طلاق از طرف مرد ، طلاق از طرف زن و طلاق توافقی و اقسام آن براساس امکان رجوع ، طلاق رجعی و طلاق بائن است. انواع طلاق: تقسیم بندی طلاق بر اساس موجبات آن 1- طلاق از طرف مرد یکی از انواع طلاق، طلاق از طرف مرد می باشد. با توجه به ماده (1133) قانون مدنی می توان گفت که: «مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون طلاق، با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.». مراحل طلاق به این صورت است که اگر مرد بخواهد زن خود را طلاق بدهد، باید به دادگاه مراجعه کند و دادگاه با ارجاع اختلاف به داوری، اقدام به صلح بین زوجین میکند (ایجاد صلح بین مرد و زن) و در صورتی که بین زن و مرد صلح برقرار نشود، گواهی عدم سازش صادر می شود و باید مراحل طلاق را طی کند. عدم رضایت زن موثر در صدور یا عدم صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه طلاق نیست. لیکن مرد حتی اگر عذر موجهی برای طلاق داشته باشد، باز هم موظف است، مهریه، جهیزیه و نفقه زن را مطابق با قانون طلاق و مهریه پرداخت کند. اما اگر عذر موجهی وجود نداشته باشد، این حق برای زن وجود دارد که علاوه بر مهریه، جهیزیه و نفقه، اجرت المثل کار هایی را که در طول زندگی مشترک با عدم قصد تبرع و به دستور مرد انجام داده است، دریافت کند. 2- طلاق از طرف زن طبق قانون کشور ما حق طلاق با آقا است و در حالت عادی خانم چنین حقی را ندارد. مگر در مواردی که آقا به خانم وکالت در طلاق یا همان حق طلاق را بدهد که خانم با وکالت از آقا درخواست طلاق بکند. اگر خانم بتواندعدم رعایت یکی از شروط ۱۲ گانه ای را که در سند ازدواج قید شده است ثابت کند می تواند درخواست طلاق کند. با اینکه حق طلاق با خانم نیست، اما قانون پیش بینی هایی برای خانم ها کرده که در شرایطی که به اصطلاح عسر و حرج گفته می شود، درخواست طلاق بکند. منظور از عسر و حرج شرایطی است که تحملش برای خانم غیر ممکن است و دچار مشقت شده است. به طور مثال یکی از این موارد عدم وجود رابطه جنسی در زندگی مشترک است که قانون به شدت در مقابل این مورد حساس است و اگر خانم بتواند ثابتش کند، قدم بزرگی برای انجام طلاق از طرف زن برداشته است. مهم ترین موارد و دلایل طلاق به درخواست زن : 1- زن مدعی عسر و حرج باشد 2- زن مدعی کراهت و تنفر شدید از مرد باشد 3- مرد بیش از شش ماه نفقه زن را نداده باشد 4- طلاق با استناد به شروط 12 گانه عقدنامه 5- وکالت و حق طلاق ضمن عقدنامه یا سند جداگانه 6- زن و شوهر برای مدت طولانی از هم جدا زندگی کنند 7- توسل به شرایط فسخ نکاح 8- توسل به شرایط بطلان نکاح 9- دلیل نانوشته طلاق به درخواست زن ! بر خلاف تصور عامه مهریه در طلاق از طرف زن وجود دارد و مهریه هیچ ربطی به نوع طلاق ندارد. گرچه وصول همزمان مهریه و گرفتن رای طلاق کار بسیار سختی است اما از لحاظ قانونی غیر ممکن نیست. طلاق با داشتن حق طلاق : مرد می تواند به همسر خود وکالت بدهد که از او طلاق بگیرد ، هر چند داشتن این وکالت به این معنی نیست که زن هر زمان که بخواهد می تواند از شوهرش طلاق بگیرد ، بلکه باید همچنان تشریفات طلاق را طی کند. طلاق با داشتن عسر و حرج یا شرایط دیگر : در قانون پیش بینی شده است که زن می تواند در شرایطی از دادگاه بخواهد تا حکم طلاق او را صادر کند . این شرایط عبات است از این که مرد نفقه اش را نپردازد ، شوهر بیش از چهار سال غایب باشد و این که موارد عسر و حرج وجود داشته باشد : " به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد " 3- طلاق توافقی در این نوع طلاق طرفین باهم توافق می کنند که از هم جدا شوند و به زندگی مشترک خود خاتمه بدهند ؛ با این حال طرفین باید تشریفاتی را طی کنند و پس از آن می بایست از دادگاه ، تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش کنند .
اثبات یا رد نسب
دعوای اثبات نسب یا رد نسب : گاهی دعوا مربوط به اثبات نسب است و گاهی مربوط به نفی نسب که اصطلاحا به آن نفی ولد می گویند.در دعوای اثبات نسب کسی ادعا دارد که فلان شخص مادر اوست یا فلان شخص پدر اوست.یا اینکه دیگری برادر یا خواهر است. در ارتباط با اثبات نسب دو فرض متصور می باشد: فرض اول) اثبات نسب در زمان زوجیت بموجب اماره قانونی یعنی اوضاع و احوالی که بموجب قانون دلیل بر امری شناخته شود، در زمان زوجیت، طفل متولد شده متعلق به شوهر می باشد مشروط بر اینکه از زمان ازدواج تا تاریخ تولد طفل، کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد بنابراین در این شرایط نسب پدر و مادری هر دو صحیح خواهد بود. فرض دوم) اثبات نسب بعد از انحلال نکاح مطابق با قانون هر طفلی که بعد از جدایی پدر و مادر بدنیا بیاید ملحق به شوهر می باشد البته مشروط بر اینکه مادر هنوز ازدواج نکرده باشد.اما در صورتی که مادر بعد از جدایی، مجدد ازدواج کرده باشد و بعد ازدواج مجدد او طفل بدنیا آمده باشد، در اینصورت اگر از تاریخ جدایی اول ده ماه نگذشته و نکاح دوم به شش ماه رسیده باشد، در این شرایط مطابق با موازین قانونی طفل متعلق به شوهر دوم می باشد مگر اینکه دلیلی ثابت شود که خلاف این را ثابت نماید.اگر شرایط به گونه ای باشد که الحاق طفل به هر دو شوهر ممکن باشد، با تشخیص پزشکی قانونی این مساله روشن می شود. ماده ١١۶٠ قانون مدنی عنوان نموده است: “در صورتی که عقد نکاح پس از نزدیکی منحل شود و زن مجددا شوهر کند و طفلی که از او متولد گردد طفل به شوهری ملحق میشود که مطابق مواد قبل الحاق او به آن شوهر ممکن است در صورتی که مطابق مواد قبل الحاق طفل به هر دو شوهر ممکن باشد طفل ملحق به شوهر دوم است مگر آنکه امارات قطعیه بر خلاف آن دلالت کند.“ نسب غیر قانونی و نامشروع : این نسب همان انعقاد نطفه و تولد کسی است که نه از رابطه نکاح بوده و نه ناشی از اشتباه بوده بلکه ناشی از زنا و رابطه نامشروع بوده است. در این باره طبق قانون زانیه یعنی کسی که از رابطه زنا متولد شده ملحق به زانی یا زنا کننده نمی شود اما باید این را تفسیر مضیق کنیم و تنها آن را مخصوص ارث در نظر بگیریم به این معنا که مرد موظف است برای چنین فرزندی شناسنامه بگیرد و تمام وظایف خود را انجام دهد اما تنها آن فرد متولد شده از مرد ارث نخواهد برد. اثبات نسب چیست؟ از نظر لغوی نسب به معنای خویشاوندی و نژاد است اما از منظر حقوقی، نسب عبارت است از احراز رابطه خویشاوندی میان دو نفر که از نسل یکدیگر باشند. مانند رابطه پدر فرزندی یا رابطه خواهر برادری. ناگفته نماند که گاهی نسب ناشی از رابطه مشروع و قانونی است که به آن “نسب مشروع” گفته میشود اما گاهی ناشی از تلقیح مصنوعی و یا ناشی از رابطه شبهه ناک است. جهت اثبات نسب مشروع ابتدا باید رابطه زوجیت میان پدر و مادر ادعایی، اثبات گردد؛ زیرا در حقوق ایران به تبعیت از حقوق اسلام، وجود رابطه زوجیت هنگام انعقاد نطفه شرط «نسب مشروع» تلقی میگردد. همچنین باید شخص اثبات نماید که رابطه نسبی میان او و پدر و مادر ادعایی وجود دارد. در اثبات نسب مادری باید ثابت شود؛ اولاً: زنی که بهعنوان مادر طفل معرفی شده، فرزندی به دنیا آورده. ثانیاً: این فرزند همان طفل است که اثبات نسب او مورد نظر است. در مورد نسب مادر، اثبات رابطه نسبی آسانتر صورت میگیرد؛ زیرا تولد فرزند از مادر امری خارجی و مشهود است؛ اما در مورد نسب پدر، مسئله قدری مشکل میگردد؛ زیرا انتساب فرزند به پدر امری مشهود نیست و راه رایج اثبات رابطه نسبی با پدر اماره فراش است و امروزه با پیشرفت علوم ژنتیک، اثبات نسب پدر قدری آسانتر شده است.