نظریه مشورتی شماره 7/95/2531 مورخ 1395/10/06
تاریخ نظریه: 1395/10/06
شماره نظریه: 7/95/2531
شماره پرونده: 1524-108-95
استعلام:
1- با توجه به بند (ب) و اطلاق بند (پ) ماده 9 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 94 اگر در قرارداد اجارهای حق کسب و پیشه و تجارت وجود داشته باشد و در رابطه استیجاری اختلافی وجود نداشته باشد آیا تعدیل آن در صلاحیت شورا است؟
2- با عنایت به ماده 9 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 94 آیا اعضای شورا حق صدور قرارهای اعدادی مانند کارشناسی اتیان سوگند و استماع شهادت شهود و تامین خواسته را دارند؟
3- با توجه به بند (ب) ماده 9 و ماده 27 قانون شوراهای حل اختلاف و ماده 3 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 76
اولاً منظور از «آرا» در ماده 27 قانون شورا چیست و شامل دستور تخلیه و گزارش اصلاحی و گواهی حصر وراثت نیز میشود؟
ثانیاً آیا دستور تخلیه عین مستاجره موضوع ماده 3 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 76 صادره از سوی قاضی شورای حل اختلاف قابل اعتراض یا تجدیدنظرخواهی میباشد؟
ثالثاً بر اساس ماده 5 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 76 و مواد 7 و18 آئیننامه اجرایی آن چنانچه مستاجر در مورد مفاد قرارداد ارایه شده از سوی موجر مدعی هرگونه حقی باشد مرجع صالح برای رسیدگی به این موضوع کجاست (شورای حل اختلاف یا دادگاه عمومی حقوقی)./
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
1- اولاً-با توجه به مفاد رای وحدت رویه شماره 4 مورخ 1363/2/19، هیات عمومی دیوان عالی کشور و مستنبط از قوانین مربوط به نظر میرسد که تعدیل اجاره بها فقط در محدوده ماده 4 قانون روابط موجر و مستاجر 1356، در خصوص اماکن تجاری قابلیت استماع و رسیدگی را دارد و منصرف از موارد خارج از شمول قانون اخیرالذکر میباشد.
ثانیاً-برابر بند ب ماده 9 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1394 دعوای تعدیل اجاره بها مشروط به آن که در خصوص رابطه استیجاری اختلاف نباشد، در صلاحیت شورای یادشده است. بنابراین هرگاه بین طرفین در خصوص رابطه استیجاری اختلاف باشد، موضوع خارج از صلاحیت شورای حل اختلاف است و باید قرار عدم صلاحیت صادر شود.
2- الف-تأمین خواسته مستلزم رسیدگی به درخواست مربوط و صدور قرار تأمین است و برابر ماده 9 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1394 رسیدگی و صدور رأی توسط قاضی شورا به عمل میآید.
ب-برابر ماده 9 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1394 قاضی شورا با مشورت اعضای شورا رسیدگی و مبادرت به صدور رأی مینماید و برابر ماده 18 قانون یاد شده رسیدگی قاضی شورا از حیث اصول و قواعد، تابع مقررات آیین دادرسی مدنی و کیفری است و اصولاً در قوانین مربوط به دادرسیهای مدنی و کیفری، موردی پیش بینی نشده است که رسیدگی توسط شخصی غیر از قاضی صادرکننده رأی، انجام پذیرد و ماده 9 فوقالاشعار نیز تصریح به آن دارد که قاضی شورا در موارد موضوع این ماده، باید عهدهدار امر رسیدگی باشد؛ لذا در فرض سوال اعضای شورا نمیتوانند نسبت به صدور قرار کارشناسی، اتیان سوگند و یا استماع شهادت شهود اقدام نمایند.
3- منظور از آراء مذکور در ماده 27 قانون شوراهای حل اختلاف 1394، احکام و قرارهای نهایی این شورا میباشد و دستور تخلیه،گزارش اصلاحی و گواهی حصر وراثت به دلیل آن که حکم یا قرار نمیباشند از شمول عنوان یادشده خارج و قابل تجدیدنظرخواهی نمیباشند و شکایت متضرر از هر یک این تصمیمات تابع مقررات مربوط، به شرح زیر است.
الف) با عنایت به مواد 362 و 369 قانون امور حسبی و بند ت ماده 9 قانون شوراهای حل اختلاف 1394 اعتراض به گواهی حصر وراثت صادر شده از سوی قاضی شورای حل اختلاف در همان شورای
صادرکننده گواهی باید مورد رسیدگی قرار گیرد. النهایه رأی صادر شده از سوی قاضی شورا در این خصوص طبق ماده 27 قانون شوراهای حل اختلاف، قابل تجدیدنظر در دادگاه عمومی همان حوزه قضایی است.
ب) در صورت اعتراض مستأجر به دستور تخلیه صادره از شورای حل اختلاف مورد مشمول ماده 5 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1376 و مواد 17 و 18 آئیننامه اجرایی آن است و مستأجر باید شکایت یا دعوای حقوقی خود را با توجه به نوع حق مورد ادعا به مرجع ذیصلاح تقدیم کند، ضمن آن که عدول از دستور تخلیه در صورت احراز اشتباه بودن از سوی مرجع صادر کننده بلااشکال است.
ج)- با توجه به اینکه برابر ماده 184 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی 1379، گزارش اصلاحی حاوی مفاد سازشنامه و موارد توافقی طرفین است، بنابراین اگر موجبی برای بطلان صلح و توافق آنان وجود داشته باشد، استماع دعوای بطلان آن با منعی مواجه نیست و با عنایت به اینکه دعوا، دعوای جدیدی تلقی میشود، مالی یا غیرمالی بودن آن و نیز مرجع صالح جهت رسیدگی به آن مطابق عمومات آئین دادرسی مدنی تعیین میگردد و در خصوص صلاحیت شورای حل اختلاف نسبت به رسیدگی به این دعوا با توجه به ماده 9 قانون مربوط اتخاذ تصمیم میگردد./
1- رای وحدت رویه شماره 1678 مورخ 1329/10/23 هیات عمومی دیوان عالی کشور
نظریه مشورتی شماره 7/98/1089 مورخ 1398/08/18
تاریخ نظریه: 1398/08/18
شماره نظریه: 7/98/1089
شماره پرونده: ح 9801-67-89
استعلام:
با توجه به اصلاح ماده 946 قانون مدنی تبصره اصلاحی که مقرر کرده زوجه استحقاق دریافت سهم خود از بهای عرصه و اعیان زوج متوفی تا زمانی که ترکه تقسیم نشده را دارد آیا گواهی حصر وراثتی که قبلاً صادر شده در زمانی که زوجه صرفا از بهای ابنیه و اشجار میتوانست ارث ببرد و از عرصه ارث نمیبرد در صورتی که ترکه تقسیم نشده باشد آیا گواهی حصر وراثت صادره با تقاضای ذینفع قابل اصلاح است یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
به موجب ماده 362 قانون امور حسبی اصلاحی 1374/4/18 گواهی حصر وراثت «تصدیقی مشعر بر وراثت و تعیین تعداد وراث و نسبت آنها با متوفی» است. همچنین فرض سوال از ماده 309 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 که ناظر به مواردی است که در تنظیم و نوشتن رأی دادگاه سهو قلم رخ داده است، خروج موضوعی دارد؛ لذا در این فرض که گواهی حصر وراثت پیش از تبصره الحاقی به ماده 946 قانون مدنی مورخ 1389/5/26 صادر و به قدرالسهم زوجه از ماترک برابر مقررات حاکم در زمان صدور تصریح شده است، لازمالاجرا شدن این تبصره موجب صدور رأی اصلاحی نخواهد بود؛ هرچند تقسیم ترکه با تحقق شرایط باید با لحاظ تبصره مذکور انجام پذیرد./